اخلاق اجتماعی

آنچه در اين مقاله مد نظر است، مرورى است بر آداب سخن از ديدگاه قرآن. انتخاب اين بحث از جهات گوناگون حايز اهميت است كه ذيلا به آنها اشاره خواهد شد و مهم‏ترين آنها نقش بلندى است كه زبان و سخن در ميان اعضا و افعال انسانى، در سعادت و شقاوت انسان ايفا مى كند. مباحث اين مقاله عبارتند از: الف - اهميت كلام؛ ب - آداب سخن گفتن; ج - آداب سخن شنيدن؛ د - آداب گفت و گو
اشاره‏ قرآن كلام الهى و بزرگترين معجزه‏ى خاتم پيامبران(صلی الله علیه و آله و سلم) و شايسته‏ترين راهنماى انسان‏ها تا پايان تاريخ مى‏باشد. كتابى كه هدف نزول خود را هدايت بشر و راهنمايى او براى خروج از تاريكى‏ها به سوى نور بيان كرده است. و از آن‏جايى كه خود را بهترين سخنان دانسته، برماست براى دانستن فرهنگ گفتار، دست به دامن قرآن زده و در فهم آن سخن اهل ذكر يعنى ائمه‏ى معصومين(علیهم السلام) را معيار حقّانيت و صحّت آن بدانيم؛ زيرا كه خود قرآن مى‏فرمايد:  اگر نمى‏دانيد از اهل ذكر بپرسيد.
حمد و سپاس بر خداوند يزدان که بندگان را از نعمت خرد و انديشه مستغنى ساخته و تعقل و تفکر را مصباح هدايت در مسير ظلمانى بسوى کمال و سعادت جاويد بشري قرار دارد . و درود و تهيّت بر تمامى خردمندان، صاحبان بصيرت و جويندگان حقيقت که از اين وديعه و عطيّه الهي در جهت خودسازى و خدمت به خلق خداوندي، بهره جستند. اکنون با اميد راسخ و رجاء واثق بر بهره گيرى از انديشة بشرى در مسير کمال واقعي، بر آن شديم تا با تحرير و تقرير مطالبي پيرامون «قرآن و برخورد با انديشه‌ها»‌ قطره‌اى از درياي ژرف اين موضوع را بيان کنيم .
«آزار» رسانى به خود و ديگران، يكى از رذايل اخلاقى و عامل مهم برهم زدن تعادل در زندگى فردى و اجتماعى آحاد بشر است.قرآن كريم به اين رذيله اخلاقى توجه داشته و در آيات متعددبه ريشه يابى آن پرداخته است.در اين مقاله سعى شده است كه به مباحثى پيرامون: گستره مفهومى آزاررسانى، عوامل و آثار آن و نيز راهكارهايى براى درامان ماندن از آزار پرداخته شود. مطلب را با هم از نظر مى گذرانيم.
در جامعه نابهنجارى هايى به وجود مى آيد كه به شكل پديده اجتماعى از فراگيرى بسيارى برخوردار مى شود. اغلب كسانى كه به اين نابهنجارى ها دچار مى شوند خود را از اتهام آن مبرا مى دانند و به شكلى مى پذيرند كه امرى ناخوشايند و رفتارى زشت است.
اشاره آدمى همواره نسبت به كارهاى خود خوش بين است و با توجه به نيت و آگاهى از خود به آسانى با رفتارها و كردارهايش كنار مى آيد. اگر اصل توجيه گرى و عذرتراشى را ناديده بگيريم كه هركسى مى كوشد رفتار ناهنجار خويش را توجيه كند، شخص، خود را متهم نمى سازد و هيچ گمان بد به خود نمى برد. اما هنگامى كه به ديگرى مى رسد اين نگرش به كلى متفاوت مى شود.
بيان و زبان يكى از نعمت هاى بزرگ خداوندى است كه در آيات بسيارى به اشكال گوناگون به اين نعمت اشاره شده است. گاه در وصف زبان و لب ها و گاه ديگر از توان گويايى، سخن به ميان مى آورد. زمانى كسانى را كه از آن ها به درستى بهره نمى گيرند و يا درامور خلاف و زشت به كار مى گيرند سرزنش مى كند و از لال بودن و گنگى زبان برخى كه توانايى بيان حق را دارند، ولى از آن سر باز مى زنند سخن مى گويد تا ايشان را به سوى حق بازگرداند.
سلطه عبارت از تسلط بر ديگرى است و در بين افراد و دولتها به صورتهاى مختلف رواج دارد؛ اما آن چه دراين نوشتار مورد بحث و بررسى قرارگرفته است سلطه درحوزه روابط دولت و ملت نيست بلكه ميان دو شخص و يا دو دولت و ياد دوگروه است.
در این سوره مسائل مهمی در ارتباط با شخص پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و جامعه اسلامی نسبت به یکدیگر مطرح گشته و بسیاری از نکات مهم اخلاقی در آن عنوان شده است.
جوانی فصل شورانگیز زندگی و مظهرنشاط و سازندگی است. روح لطیف و قلب ظریف جوان، جلوه ی زیبای آفرینش و صحیفه ی مصفای هستی است. با سپری شدن ایام کودکی و ورود به دنیای نوجوانی و سپس جوانی، اشتیاق و تلاش جوانان برای شناخت خود و پایه گذاری صفات شخصیتی و هویت منسجم چندین برابر می شود.