اخلاق اجتماعی

رقابت يكي از مهمترين انگيزه هاي حركتي در انسان است. ريشه رقابت مي تواند احساس كمبود، حسادت، غبطه، رهايي از نقص و دستيابي به كمالي باشد. بنابراين، رقابت ها مي تواند به دو شكل مثبت و منفي و از نظر ارزشي، خوب يا بد باشد. در اين راستا در آموزه هاي وحياني، تربيتي و اخلاقي و نيز روان شناسي اجتماعي و حتي اخلاق سياسي و اقتصادي، از رقابت سالم و ناسالم سخن به ميان آمده است. در روان شناسي اجتماعي، از رقابت ناسالم به عنوان نابهنجاري سخن به ميان مي آيد و راه هايي براي درمان آن ارايه مي شود؛ زيرا اين نابهنجاري رفتاري، نشانه اي از عدم سلامت شخص از نظر رواني است و مي بايست درمان شود.
چكيده مدعاى مقاله اين است كه اگر علم مدرن طبق انتقادات وارده، داراى هويتى فرهنگى و تاريخى و مقطوع از عقل و وحى است، پس علم دينى نيز با مرجعيت عقل، وحى و تجربه، و بازخوانى فرهنگ و تمدن و تاريخ اسلامى قابل طرح است. همچنين اگر علم دينى امكان تحقق دارد، علم ارتباطات دينى نيز قابل تأمّل است. در نهايت، با تحقق علم دينى و علم ارتباطات دينى، زمينه شكل گيرى جامعه دينى فراهم مى شود. از يافته هاى اين پژوهش، ابتناى تحقق علم ارتباطات دينى بر توليد علم دينى، و ابتناى تحقق جامعه دينى بر علم ارتباطات دينى و علم دينى است.
چكيده اقناع، فرايندى ارتباطى است كه هدف اساسى آن، انتقال محتوا با تأثيرگذارى بر مخاطب است. بر اساس تعاريف، تبيين ها و شيوه هاى اقناعى موجود، تأثيرگذارى اقناعى، در بسيارى از موارد در وضعيتى تحميلى و با فريب اقناعى حاصل مى شود. آيات و آموزه هاى قرآن كريم، گرچه مؤيد اقناع و به كارگيرى روش هاى تأثيرگذار اقناعى در انتقال انديشه به ديگران است، ولى به هيچ روى با فريب اقناعى موافق نيست. از اين رو، با طرح پرسش هايى از قرآن كريم مى توان به ضابطه هاى اقناع نيز دست يافت.
چكيده سبك زندگى از لايه هاى رويين فرهنگى است و يكى از عناصر تشكيل دهنده آن، آداب گفتارى است كه به نحوه سخن گفتن انسان اشاره دارد. ازآنجايى كه مبناى اعتقادى ما مكتب اسلام، به ويژه آموزه هاى قرآنى است و پايه زندگى فردى و اجتماعى ما بر اين اساس بنيان نهاده شده است، آداب گفتارى موجود در جامعه بايد متناسب با سبك زندگى اسلامى تدوين شود.
آيا در قرآن آيه‏ اى وجود دارد كه به مردان اجازه ازدواج با چند زن را داده باشد؟ شرايط آن چيست؟ آيا اين قانون دست مردان هوسباز را باز نمى‏كند؟ حكمت اين قانون چيست؟
چکيده سرمايه معنوي اجتماعي،آن مجموعه امکانات حقيقي است که مي تواند به صورت منبعي نامحدود ويا ابزاري فراگير در توليد،رشد و توسعه ي خلق و خوي نيک،در اختيار تمامي انسان ها،درکنارطبيعت و سرشت پاک انساني باشد. بنابراين ما در اين مقاله،ضمن شناخت مصاديق سرمايه هاي معنوي در مراجعه به قرآن کريم و تفاسير،با بياني توصيفي ـ تحليلي اثر آن را براخلاق بررسي مي کنيم،تا راهکارهاي حفظ و صيانت از سرمايه معنوي و نحوه اثربخشي آن نيز شناخته شود.
چکيده بدون ترديد يکي از مهمترين مؤلفه هاي اجتماعي که وجود آن درهرجامعه اي،از ضروريات محسوب شده و بدون آن زندگي سعادتمندانه براي آحاد مردم امکان پذير نمي باشد، مسأله مهم و اساسي «امنيت» مي باشد. امري که در واقع منشأ و زيربناي تمامي امور بوده و با عدم آن هيچ گونه فعاليت فردي و اجتماعي ديگر،چه در عرصه ي فرهنگي و چه در عرصه هاي ديگر،نظير صنعت، اقتصاد، هنر، سياست و... انجام پذيرنخواهد بود.
اشاره آدمي همواره نسبت به كارهاي خود خوش بين است و با توجه به نيت و آگاهي از خود به آساني با رفتارها و كردارهايش كنار مي آيد. اگر اصل توجيه گري و عذرتراشي را ناديده بگيريم كه هركسي مي كوشد رفتار ناهنجار خويش را توجيه كند، شخص، خود را متهم نمي سازد و هيچ گمان بد به خود نمي برد. اما هنگامي كه به ديگري مي رسد اين نگرش به كلي متفاوت مي شود.
خطاب‌هاي قرآني در قالب جمع اداء شده است كه مردم را به اجتماع فرا مي‌خواند و جامعه را مسئول مي‌شمارد. در برخورد‌هاي اجتماعي آداب و سنني را تعليم مي‌دهد كه با كرامت انسان هماهنگ بوده و با احسن تقويم بودن بشر مناسب باشد، لذا تمام اوصاف رنج آور و جدائي زا را نكوهش كرده و تمام فضائل مهربار و وصل آور را ستوده است؛
چکیده: نویسنده، نخست به تعریف انحراف از چهار نظر حقوقى، جامعه‏شناسى، اخلاقى و دینى پرداخته و آنها را با یکدیگر نسبت سنجى مى‏کند. آن گاه عوامل پیدایش انحراف را بررسى آن مجموعه نظریات را در سه گروه دسته بندى مى‏کند: