رقابت يكي از مهمترين انگيزه هاي حركتي در انسان است. ريشه رقابت مي تواند احساس كمبود، حسادت، غبطه، رهايي از نقص و دستيابي به كمالي باشد. بنابراين، رقابت ها مي تواند به دو شكل مثبت و منفي و از نظر ارزشي، خوب يا بد باشد. در اين راستا در آموزه هاي وحياني، تربيتي و اخلاقي و نيز روان شناسي اجتماعي و حتي اخلاق سياسي و اقتصادي، از رقابت سالم و ناسالم سخن به ميان آمده است.
در روان شناسي اجتماعي، از رقابت ناسالم به عنوان نابهنجاري سخن به ميان مي آيد و راه هايي براي درمان آن ارايه مي شود؛ زيرا اين نابهنجاري رفتاري، نشانه اي از عدم سلامت شخص از نظر رواني است و مي بايست درمان شود.