اماکن

بابل شهرى باستانى در بين النهرين، محل به آتش افكندن ابراهيم عليه السلام است. اين واژه در عبرى «بابل» يا «باول»، در يونانى «بابيلون» و در اصل" Bab/- illu" و پيش‏تر" Bab/- illim" به معناى دروازه خدا بوده است. «1» ويرانه‏ هاى شهر بابل هم اكنون بر كرانه رود فرات، نزديك حله كنونى و 88 كيلومترى جنوب بغداد قرار دارد. «2» منطقه تمدنى بابل نيز در جنوب بين النهرين از بغداد تا خليج فارس امتداد داشته «3» و همواره ميدان نزاع سومريان و اكديان (ساميها) و بعدها آشوريان و بابليان بوده است.«4»
سرزمين مقدّس فلسطين، مهد پيامبران و سرزمين موعود بنى‌ اسرائيل همه مناطق كره زمين از جهت انتساب به آفريدگارشان از صبغه‌اى قدسى برخوردارند. (عنكبوت/29، 56; فصلت/41، 10) با اين حال، در قرآن فقط يك سرزمين را مقدّس دانسته (مائده/5، 21; طه/20، 12; نازعات/79، 16)، و مناطق گوناگون آن، مبارك خوانده شده است[1] (اعراف/7، 137; اسراء/17، 1; انبياء/21، 71 و 81; قصص/28، 30; سبأ/34، 18);
پيرامون بناى كعبه و چند بار تجديد بناى آن اين ممطلب متواتر و قطعى است كه بانى كعبه ابراهيم خليل(علیه السلام) بوده و ساكنان اطراف كعبه بعد از بناى آن، تنها فرزندش اسماعيل و قومى از قبائل يمن بنام جرهم بوده‏ اند. و كعبه تقريبا ساختمانى به صورت مربع بنا شده كه هر ضلع آن به سمت يكى از جهات چهارگانه: شمال، جنوب، مشرق و مغرب بوده و بدين جهت اينطور بنا شده كه بادها هر قدر هم كه شديد باشد، با رسيدن به آن شكسته شود و نتواند آن را خراب كند.
كعبه، خانه اى محاذى كعبه در آسمان بيت المعمور كه از آن به ضُراح،[1] ضريح[2] و عروبا[3] نيز تعبير شده، تركيبى وصفى از «بيت» و «معمور» است. «بيت» در لغت معادل منزل و مسكن[4] و به معناى خانه و «معمور» اسم مفعول از مصدر «عمران» و به معناى آباد است[5]، بنابراين بيت المعمور يعنى خانه آباد. خانه آباد در لغت به خانه اى اطلاق مى شود كه متروك نباشد و اهلش در آن سكونت داشته باشند.[6]
صحراى ناهموار با تپّه هاى شنى، سرزمين قوم عاد واژه احقاف از ريشه «حقف» به معناى برآمدگى و انحنا است[1] كه تپّه هاى منحنى شن،[2] خميدگى پشت شتر و ديگر حيوانات[3] و خميدگى هلال ماه،[4] از كاربردهاى مشهور آن به شمار مى رود. احقاف در نقش صيغه جمع، به مجموعه تپّه هاى شنى در بيابان هاى كويرى اطلاق شده، براى ديگر گونه هاى برآمدگى زمين به كار نمى رود;[5] گرچه از برخى مفسّران نخستين، اطلاق آن بر كوه ها نيز گزارش شده است.[6]
اُورشليم، مركز فلسطين، دومين شهر مقدس و جايگاه نخستين قبله مسلمانان بيت المقدس، نام عربى و اسلامى پايتخت فلسطين است كه بيشتر و پيش تر با نام عبرى اُورشليم خوانده مى شد. اين شهر نزديك نقطه مركزى فلسطين، در حدود 24 كيلومترى غرب بحرالميت و 56 كيلومترى شرق درياى مديترانه، در آب پخشان بين جلگه مديترانه و دره رود اردن قرار دارد.
«سرزمين» براى همه ملت ها، يك نقش بنيادين دارد. گاه اين نقش تا آن جا افزايش مى يابد كه جزو هويت فرهنگى آن ملّت به شمار مى آيد; چنانچه آن جامعه را از «سرزمين» جدا كنيم، هويّت تاريخى فرهنگى خويش را از دست مى دهد.
مبارزه اي كه اكنون بين امت اسلامي از يكسو و صهيونيستها از ديگر سوي وجود دارد درابعاد مختلف جريان دارد. محور اين مبارزه، بعد ديني و اعتقادي است كه ريشه در تاريخ اسلام دارد و نقطه آغاز آن، هنگام تشكيل جامعه اسلامي در مدينه بود كه قوم يهود به مبارزه با اين جامعه نو پا برخاستند. قدس شريف در اين جامعه از قداست خاصي برخوردار بود زيرا آياتي از قرآن كريم در اين باره نازل شده بود.
مقدّمه «جَعَلَ اللّه‏ُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنّاسِ...» ؛ «خداوند، كعبه ـ بيت‏ الحرام ـ را وسيله ‏اي براي استواري و سامان بخشيدن به كار مردم قرار داد.» (مائده : 97)
1 ـ چـرا كعبـه را، كعبـه ناميـدنـد؟ در علت نامگذاري «كعبه» بدين اسم، دو وجه ذكر شده است: 1 ـ چون كعبه داراي ارتفاع و بلندي از سطح زمين مي باشد، همچنانكه كعبه در لغت نيز به معناي ارتفاع آمده است. 2 ـ زيرا خانه خدا به شكل مربّع است و عرب اين اسم را به هر خانه اي كه چهار گوش باشد اطلاق مي كند. وليكن با كثرت استعمال (وضع تعيّني) براي خانه خدا اسم عَلَم گرديد. بنابراين هر گاه اسم كعبه برده مى شود، به خانه خدا انصراف دارد.