اخلاق اجتماعی

فمينيسم يا زن گرايى به عنوان حركت و جنبشى فكرى و اجتماعى كه اهميتى بسزا دارد و انديشمندان بسيارى را به خود مشغول ساخته است, در دهه هاى اخير شدّت و شتاب بيشترى يافته و انديشمندان مسلمان را به چالش كشيده و موضعگيرى هاى مثبت يا منفى را از سوى ايشان موجب شده است. چنان كه تعامل ها و تقابل هاى نظرى و عملى اين نهضت با انديشه هاى اسلامى حوزه هايى نو در پژوهشها و كنكاشهاى اسلامى و قرآنى پديد آورده است.
در سده اخير مصلحان و متفکران مسلمان سخن هاي بسياري درباره وحدت گفته اند؛ اما سوکمندانه آن چنان که بايد موفق نبوده اند. يكي از علل اين عدم موفقيت، وجود موانع فراوان بر سر راه وحدت اسلامي است. مواردي مانند بدفهمي نسبت به موضوع وحدت و نگراني برخي از متوليان مذاهب نسبت به از دست رفتن هويت مذهبي و تنزل جايگاه آن ــ علي رغم آنكه اين موضوع كاملاً توضيح داده شده است که تقريب در جهت نفي هويت مذاهب و يکي کردن آنها نيست ــ از جمله اين موانع اند. از سوي ديگر دعوت به وحدت يک توصيه اخلاقي نيست بلکه يک راهكار اجتماعي است که تحقق آن نيازمند يك نظام هماهنگ تربيتي و نهادينه سازي فرهنگ رواداري و افزايش تحمل جامعه است.
چکيده: قرآن کريم به عنوان آخرين کتاب الهي منزل، طبيعتاً  جامع همه علوم ومعارف و حکم به منظورهدايت انسان به سعادت حقيقي مي باشد، و در واقع حکمت نزول قرآن کريم نيز که در پي حوادث گوناگون و يا پرسشهاي مردم مي باشد (سبب نزول)، بر اساس همين اصلاح و تربيت جوامع بشري و رفع نابساماني ها و ناهنجاري هاي رفتاري آنها بوده است. «کرامت» و شخصيت انسان نيز از جمله اموري است که قرآن شريف توجه و عنايت تمام به آن مبذول داشته و در آيات گوناگون و متعددي اين موضوع را مطرح کرده و حتي چيزها يي را در اين رابطه واجب و يا تحريم نموده است.
چکيده: آسيب شناسى اجتماعى با مطالعه کج روى هاى جامعه و با تأمل در ساختار و سمت و سوى گرايش هاى افراد، سعى مى نمايد با الگوهاى نظرى خاصى به تبيين عوامل اجتماعى انحرافات دست يابد. اين تلاش هر چند بعضاً مقرون به نتيجه بوده، اما تفاوت در مايه هاى نظرى شناخت انسان و جامعه سبب تمايز در افق ديد نظريه پردازان شده و ظرفيت بهره گيرى از آنها را کاسته است. جامعه اسلامى که هويت خود را در راستاى مبانى خاصى شکل مى دهد نيازمند تحليلى قرآنى از انحرافات اجتماعى است.
زيبايي هاي صفاتش دلربا و روح‏نواز است و نگاه و رفتارش ظهور آيات حقّ، و مكارم اخلاقش تجلّي ‏بخش فلسفه بعثت پيامبر صلي ‏الله‏ عليه ‏و‏آله است كه فرمود: «بعثتُ لاُِتَمِّمَ مَكارِمَ الاَخْلاقِ»1 عصمت و قداست او در آيه تطهير با جلوه‏ اي پرفروغ انعكاس يافته و برعشق الهي و ايثار او كريمه «ويطعمون الطعام علي حُبّه» شاهد و گواه است.