نگاهى به روایات درباره آیه تطهیر
روايات مربوط به آيه تطهير، كه ارتباط آن را با اصحاب كساء عليهم السلام ثابت مى كند و بلكه گواه اختصاص منزلت ياد شده در آيه، به آن بزرگواران و خروج ديگران و از جمله، زنان پيامبر از خطاب مزبور است، در مصادر شيعه و سنى، از طرق گوناگون و به نقل از همسران، صحابه، تابعان و امامان عليهم السلام نقل شده اند، كه مى توان تحت چهار گروه زير، آنها را دسته بندى كرد.
1. روايات حاكى از صحنه نزول
2. روايات حاكى از تفسير آيه
3. روايات حاكى از رفتار پيامبر صلى الله عليه و آله پس از نزول
4. روايات حاكى از احتجاجات و اشارات ائمه عليهم السلام و برخى صحابه به آيه
نمونه اى از روايات گروه اول
* حاكم نيشابورى در مستدرك صحيحين مىنويسد:
عن أم سلمة رضى اللَّه عنها أنها قالت: فى بيتى نزلت هذه الآية: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»، فأرسل رسولاللَّه صلى الله عليه و آله إلى على و فاطمة و الحسن و الحسين ... فقال: اللّهم هؤلاء أهل بيتى. قالت أم سلمة: يا رسولاللَّه! ما أنا من أهلالبيت؟ قال: إنك لعلى خير و هؤلاء أهلبيتى. اللّهم أهلى أحق.
حاكم، اين حديث را بر اساس شرايط بخارى، صحيح مىشمارد.
در اين حديث، امسلمه نزول آيه تطهير را در خانه خود بيان مىكند كه پيامبر با فراخوانى على عليه السلام و فاطمه عليها السلام و حسنين عليهما السلام و جمع كردن آنان زير عباى خويش، ايشان را اهلبيت خود معرفى كرده، برايشان دعا مىكند و در برابر پرسش امسلمه، به اختصاص اين عنوان، به آنان اشاره مىفرمايد.
گفتنى است كه در روايات ديگر، دعاى پيامبر در حق اهلبيت، به صورت كاملترى گزارش شده است و پاسخ پيامبر به امسلمه به گونه هاى ديگرى هم نقل شده است كه مضمون واحد همگى، آن است كه حضرت ضمن وعده نيك به وى، او را به جمع اصحاب كساء، به عنوان اهلبيت راه نداد.
نمونه اى از روايات گروه دوم
* در تفسير طبرى از أبو سعيد خدرى چنين روايت شده است:
قال رسولاللَّه صلى الله عليه و آله: نزلت هذه الآية فى خمسة، فىّ و فى علىّ و حسن و حسين و فاطمة ....
در اين روايت، سبب نزول آيه تطهير، اختصاصاً اصحاب خمسه كساء معرفى شده اند.
* در مجمع الزوائد از ابوسعيد خدرى آمده است:
أهل البيت الذين أذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهيراً، و خدّهم فى يده فقال: خمسة رسولاللَّه صلى الله عليه و آله و علىّ و فاطمة و الحسن و الحسين عليهم السلام.
در اين خبر نيز اختصاص مفهوم اهلبيت، در آيه، مطرح و بر تحقق عينى و خارجى مضمون آيه تطهير، تصريح شده است.
* در صحيح مسلم از زيد بن ارقم نقل شده است كه در پاسخ اين پرسش كه آيا زنان پيامبر، اهلبيت به حساب مىآيند، مىگويد:
لا و أيم اللَّه إن المرأة تكون مع الرجل العصر من الدهر ثم يطلّقها فترجع الى أبيهه و قومها، أهلبيته أصله و عصبة الذين حرّموا الصدقة بعده.
در اين خبر، صحابى معروف پيامبر، صدق حقيقى اهلبيت بر زنان پيامبر را نفى مىكند.
نمونه اى از روايات گروه سوم
* سيوطى از ابن عباس نقل مىكند:
شهدت رسولاللَّه صلى الله عليه و آله تسعة أشهر يأتى كل يوم باب علىّ بن أبىطالب عليه السلام عند وقت كل صلاة فيقول: السلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته أهلالبيت، «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً».
روايت ياد شده، گوياى آن است كه پيامبر مدت نه ماه، هر روز هنگام نمازها در آستانه در خانه حضرت على عليه السلام، كه منزلگاه فاطمه عليها السلام و حسنين عليهما السلام بود، مىآمد و با يادآورى آيه تطهير، بر ايشان به عنوان اهلبيت، سلام و تحيت نثار مىكردد. البته مضمون اين حديث نيز از راويان و صحابيان گوناگون نقل شده است كه گويا هر يك بر حسب مشاهده و اطلاع خود، مدت اين جريان را گزارش كرده است.
نمونه اى از روايات گروه چهارم
* طبرى و ابن كثير و سيوطى نقل كردهاند كه على بن الحسين (امام سجاد عليه السلام) به مردى از اهل شام (كه زبان به نفرين و توهين در برابر امام و ديگر اسراى كربلا گشوده بود) فرمود: آيا آيه سوره احزاب را خواندهاى: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً». مرد شامى گفت: مگر شما آنانيد؟ امام فرمود:
آرى.
البته همه روايت مزبور، در مصادر ديگر آمده است كه امام چنين پاسخ مىدهد:
نحن أهل البيت الذى خصّصنا بآية التطهير.
* شيخ كلينى در روايتى از طرق متعدد، به نقل از امام صادق عليه السلام آورده است كه آن حضرت، ضمن اشاره به حديث نبوى ثقلين فرمود:
... فلو سكت رسولاللَّه صلى الله عليه و آله و لم يبيّن من أهلبيته لادّعاها آل فلان و آلفلان، و لكن اللَّه عزوجلّ أنزله فى كتابه لنبيّه: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»، فكان علىّ و الحسن و الحسين و فاطمة عليهم السلام، فأدخلهم رسولاللَّه صلى الله عليه و آله تحت الكساء فى بيت امّسلمة ثم قال: اللهم إن لكل نبىّ أهلًا و ثقلًا و هؤلاء أهلبيتى و ثقلى. فقالت أمسلمة: ألست من أهلك؟ فقال: إنك إلى خير و لكن هؤلاء أهلى و ثقلى.
نكته درخور توجه در اين حديث، آن است كه امام صادق عليه السلام ضمن اشاره به جايگاه والاى اهلبيت عليهم السلام به معناى خاص و نقل ماجراى اصحاب كساء و نزول افتخارآميز آيه تطهير و تأكيد بر اختصاص منزلت ياد شده در آيه به آنان، در برابر پرسش أمسلمه مىفرمايد كه اگر پيامبر از بيان معناى درست «أهل البيت» سكوت كرده بود، آل فلان، و آل فلان، آن را براى خود ادعا مىكردند؛ ولى خداوند در آيه تطهير، به آنان اشاره كرد و پيامبر در قضيه كساء از اختصاص آنان ياد فرمود. با وجود اين، جالب است بدانيم كه ديگران به نقل از ابى أبى الدنيا از پيامبر صلى الله عليه و آله حديث ثقلين را چنين گزارش كردهاند:
«إنى تارك فيكم الثقلين كتاب اللَّه و أهلبيتى و قرابتى» و در ذيل آن، اهلبيت را چنين تفسير كردهاند: «قال: آلعقيل و آلعلى، و آلجعفر و آل عباس».
در روايتى كه از زيد ارقم نقل شده، آمده است كه وى در پاسخ پرسشى درباره تفسير اهلبيت مى گويد:
أهل بيتى من حرم الصدقء بعده آل على و آل عقيل و آل جعفر و آل عباس.
اگر اين دو روايت را با بيان امام صادق عليه السلام مقايسه كنيم، مى بينيم كه چگونه همان نگرانى مذكور، تحقق خارجى يافت و آل فلان و آل فلان، در كنار آل على عليهم السلام مشمول آيه تطهير و تحت عنوان اهلبيت شمرده شده اند.
گفتنى است كه احتجاج به آيه تطهير، براى اثبات فضيلت ويژه ائمه عليهم السلام به عنوان مسئله مقبول نزد همه مردم و اشاره به اين آيه، در روايات فراوان و زيارتنامه هاى گوناگون، از خود ائمه عليهم السلام و اصحاب و دوستان ايشان نقل شده است.
نویسنده: محمد اسعدى
کتاب امام حسين عليه السلام و قرآن «مجموعه مقالات»، ص: 273