محرومان از بهشت

متأسفانه گروه هایی بر اثر غفلت از پیام های پیامبران (علیهم السلام) و کتاب های آسمانی و راهنمای پیشوایان دین و عالمان و آگاهان و مصلحان و اولیای دلسوز، از رسیدن به تکامل و از وارد شدن به بهشت محروم می گردند. قرآن کریم آنان را به طور کلّی، این گونه تقسیم بندی و معرفی کرده است:

1.مشرکان و کافران

مشرک، کسی است که در آفرینش جهان به دو مبدأ عقیده دارد، در تدبیر و اداره امور جهان، به چند قدرت معتقد است و در عبادت و پرستش، در برابر بت ها و اشیای مختلف، به تعظیم و خضوع عابدانه اقدام می کند.1
در اصطلاح، به کسی کافر گفته می شود که خدا یا نبوت یا شریعت و ارکان مسلّم آن و یا همه اینها را نادیده بگیرد و انکار کند.2
برخی گفته اند: کافر کسی است که ایمان ندارد و «مشرک» کسی است که به بیش از یک خدا عقیده دارد.3
چنانکه «ابوهلال عسکری» لغت شناس بزرگ می نویسد: تفاوت میان کفر و شرک این است که کفر خصلت های زیادی را در برمی گیرد به گونه ای که هر خصلتی از آن، با خصلتی از ایمان در تضاد است، زیرا اگر بنده ای مرتکب یکی از خصلت های کفر شود، به همان میزان خصلتی از ایمان او تباه شده، در صورتی که شرک یک خصلت بیشتر نیست و آن عبارت است از این که موجودی را با غیر از خدای یگانه در نظر بگیرد و بدان عقیده مند شود.4

قرآن کریم درباره کیفر محرومیت مشرکان و کافران فرموده است:آنان که گفتند:عیسی بن مریم،همان خداست، به یقین کافر شدند (با این که خود مسیح) می گفت:ای بنی اسرائیل! خدای یگانه ای که پروردگار من و شماست پرستش کنید،«إنّه من یشرک بالله فقد حرّم اللّه علیه الجنّة و مأوئه النّار و ما للظالمین من أنصار؛چه این که هر کس شریکی برای خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام کرده است و جایگاه او دوزخ است و ستم کاران، یار و یاوری ندارند».(سوره مائده،آیه 72)

 

2. ظالمان و ستمگران

امام علی(علیه السلام)، ظلم و ستمکاری را سرچشمه همه پلیدیها و رذایل اخلاقی شمرده است.5
آن حضرت، درباره ظلمی که مورد آمرزش خداوند قرار نمی گیرد،می فرماید:«به خدا سوگند! اگر شب را بیدار بر روی گیاهی که خارهای سخت و تیزی دارد بگذارنم، یا مرا به غل و زنجیرها بسته و بکشانند، أحبّ إلی من القی الله و رسوله یوم القیامة ظالماً لبعض العباد و غاصباً لبعض الحطام…6؛ دوست تر دارم از این که روز قیامت خدا و رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) را ملاقات کنم، در حالی که به بعضی از بندگان ظلم کرده و چیزی از مال و ثروت دنیایی آنان را غصب کرده باشم…
به خدا سوگند! اگر هفت اقلیم را و هر چه در زیر آسمان هاست به من بدهند تا پوست جوی را از مورچه ای بربایم، هرگز چنین گناه و نافرمانی ای نمی کنم».7
امام علی(علیه السلام) در خطابه ای، گناهان و ظلم ها را به سه بخش تقسیم کرد: در مورد«حق الناس» فرمود:«خداوند به عزّت و جلال خویش،سوگند یاد کرده است که:«لایجوزنی ظلم و لو کفّ بکفّ و لو مسحة بکفّ، و نطحةٍ ما بین الشّاة القرناء إلی الشّاة الحمّاء، فیقتصّ الله للعباد بعضهم من بعض…»8
از ظلم هیچ ظالمی صرف نظر نمی کنم،اگر چه زدن دستی (از روی ظلم و آزار) یا کشیدن و فشار دادن دستی (از روی اذیت و تحقیر) باشد و نیز ضربه (و به شاخ زدن و انداختن) آن شاخ داری به حیوان بدون شاخی واقع شده باشد.
در بیانی امام علی(علیه السلام) و امام باقر(علیه السلام) ظلم را سه نوع معرفی می کنند: قابل آمرزش از سوی خدا، غیرقابل آمرزش و آمرزش مشروط؛ظلم قابل آمرزش، ظلم به خویشتن و ظلم غیر قابل آمرزش، شریک قراردادن برای خدا و ظلم قابل آمرزش مشروط، ظلم بندگان نسبت به دیگری مطرح شده است.9
طبق بیان امام صادق(علیه السلام) ، بدترین نوع ظلم و ستم نیز ظلم و ستمی است که بر مظلومی وارد شود که به غیر از خدا، هیچ باور و فریادرسی ندارد.10
شاخص ترین نوع ظلم «بازداشتن مردم از راه خدا یعنی ظلم در حق خدا و دین و در به انحراف و گمراهی کشاندن مردم یعنی حق الناس و ظلم در حق آنان است».(سوره اعراف، آیه 45)

 

3. حق ستیزی و سرکشی

حق ستیزی و سرکشی از دین خداوند که از روی خودخواهی، لجبازی، غرور، تکبر، نادانی و منافع نژادی و قومی و مهمتر از همه از روی هوس های زودگذر مادّی سرچشمه می گیرد، از علل محرومیت از بهشت خواهد بود.

قرآن کریم، درباره افکار و عقاید و سرنوشت این گروه می فرماید: «إنّ الذین کذّبوا بآیاتنا و استکبروا عنها، لاتفتّح لهم أبواب السّما و لا یدخلون الجنّة حتّی یلج الجمل فی سمّ الخیاط و کذلک نجزی المجرمین؛ آنهایی که آیات (حقّانیت و قدرت) ما را تکذیب کردند و در برابر آن تکبّر ورزیدند، درهای آسمان به روی آنها گشوده نمی شود و (هیچ گاه) داخل بهشت نمی شوند، مگر این که شتر از داخل سوراخ سوزن خیاطی بگذرد (که این کار امکان ندارد) این چنین مجرمان را مجازات می دهیم».(سوره اعراف، آیه 40)

سرنوشت کافران حق ستیز و حق گریز که حقایق وجدانی و فطری عالم خلقت را نادیده می گیرند و با افتادن در درّه تاریک انحراف و بی دینی، وارونه می گردند، چنان عنصری خطرناک و مخوف می شوند که دست به هر گونه ظلم و جنایتی علیه بشریت که بازسازی و جبران آن غیرممکن است،می زنند.

امام علی (علیه السلام) می فرماید: «ظلم الضّعیف أفحش الظّلم؛ظلم و ستم در حقّ افراد ضعیف و ناتوان، زشت ترین و بزرگ ترین ظلم معرفی شده است».11
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز فرموده: «إتّقوا الظّلم فإنّه ظلمات یوم القیامة؛از ظلم و ستمکاری در حق دیگران سخت پرهیز داشته باشید، چه این که ظلم موجب ظلمات و تاریکی روز قیامت (برای افراد و عدم دست یابی آنان به راه نجات) می شود».12

 

نویسنده : احمد صادقی اردستانی

 

پی نوشت:

1.قاموس قرآن، ج 4،ص 20 و 21.
2.مجمع البحرین، ص 285.المفردات ص 433.قاموس قرآن، ج 6، ص 122.
3.فروق اللغات فی التمییز بین مفاد الکلمات، ص 198.
4.الفروق اللغویة، ص 190.
5.غررالحکم،ص 56.
6 و 7.نهج البلاغه دکتر صبحی صالحی، خ 124، ص 347 ـ 346، نهج البلاغه فیض، خ 215، ص 713.
8.المحاسن للبرقی، ص 7. بحارالانوار، ج 6، ص 30 و ج 72، ص 314.
9.کافی، ج 2، ص 331.نهج البلاغه صبحی صالح، خ 176، ص 255.
10.اصول کافی، ج2، ص 331.
11.نهج البلاغه صبحی صالح، نامه 31، ص 402.
12.اصول کافی، ج 2،ص 332.
13.تفسیر نور الثقلین، ج 3،ص 564.بحارالانوار، ج 46، ص 82.
14.معانی الاخبار، ص 330. بحارالانوار، ج 8،ص 193 و ج 70، ص 103.
15.الخصال، ص 151.

منابع: 

بشارت ، بهمن و اسفند 1384، شماره 51