نگارش، اعراب و تكمیل قرآن

در طول زمان، عنايت و توجه مسلمانان به قرآن بيش تر مي شد و مسلمانان تغييراتي در خط و رسم آن ايجاد مي كردند و در پايان قرن سوم بود كه رسم الخط قرآن به حد اعلاي زيبايي خود رسيد، مردم در نوشتن قرآن با خطوط زيبا و به كاربردن علايم و نشانه ها بر يكديگر پيشي مي گرفتند

تا آن جا كه سر حرف «خ» رابه عنوان علامت سكون حرف به كار بردند اين عمل اشاره به آن داشت كه حرف ساكن، اخف از حرف متحرك است و برخي سر حرف «م» را براي علامت ساكن انتخاب كردند براي حروف مشدد، علامت سه دندانه و براي الف هاي وصل، سرحرف «ص» معين شد هم چنين صنعت خط و حاشيه نگاري رو به پيش رفت گذاشت و با ظرافت خاصي در مصحف ها به كار برده شد.1
گفته شده است كه تقسيم قرآن به قسمت هاي ده گانه و پنج گانه و حزب و جز وتعيين علامت و نشانه براي آن ها، به موجب امر مامون عباسي انجام گرفته است برخي گفته اند كه حجاج به اين كار دست زد احمد بن الحسين گفته است: «حجاج، قرا بصره را گرد آورده و گروهي از ميان آنان انتخاب كرد و از آنان خواست كه حروف قرآن را شمارش كنند آنان در طي چهار ماه اين كار را به پايان رساندند ونشان دادند كه قرآن داراي 77439 كلمه و 323015 و به قولي 340740 حرف است نيمه قرآن با كلمه «وليتلطف»2 در سوره كهف مشخص شده است تعداد آيات قرآن 6236 آيه مي باشد».
معروف است كه تقسيم قرآن به 120 حزب و سي جز، براي تسهيل قرائت آن در مكتبخانه ها و غيره بوده است.3
ولي ابوالحسن علي بن محمد سخاوي (متوفاي 643) از دانشمندان بزرگ درادب و فقه و قرائات كه در دمشق مي زيست، در كتاب «جمال القرا» تقسيم بندي قرآن را به 30 جز و هر جزئي را به 12 قسمت، كه مجموعا 360 قسمت باشد، به دانشمند نامي ابوعثمان عمرو بن عبيد (متوفاي 144) كه از شيوخ معتزله و مردي زاهد پيشه بود، نسبت مي دهد و مي گويد كه او با درخواست منصور (خليفه عباسي متوفاي 158) اين كار را انجام داده است.
منصور دوانيقي از وي خواست تا قرآن را بر حسب ايام سال تقسيم بندي كند وبراي تنظيم حفظ و قرائت روزانه قرآن آماده گردد او به درخواست منصور پاسخ ‌مثبت داد و با نظمي استوار اين تقسيم بندي را انجام داد و در پايان هر جز با خط زرين نشانه گذاري كرد.
منصور آن را به فرزند خود مهدي تعليم داد و سپس ديگران پيروي كرده، و كم كم اين تقسيم بندي ميان مسلمانان رواج يافت.4
بلندترين سوره هاي قرآن، بقره و كوتاه ترين سوره كوثر است طولاني ترين آيه قرآن، آيه «دين» يعني آيه 282 سوره بقره است كه داراي 128 كلمه و 540 حرف است و كوتاه ترين آيه «والضحي»5 و پس از آن «والفجر»6 است بزرگ ترين كلمه در قرآن «فاسقيناكموه» مي باشد كه داراي 11 حرف است.7
احمد در مسند خود از اوس بن حذيفه روايت مي كند كه «من در ميان گروهي ازبني مالك بودم كه اسلام آورده و به حضور پيامبر(ص) رسيدند ما را در خيمه اي جاي داده و پيامبر(ص) همه روزه در بازگشت از مسجد و پيش از رفتن به خانه خود نزد ما مي آمد او شب ها پس از نماز عشا نزد ما مي ماند و از رفتاري كه قوم وي درمكه و پس از مهاجرت به مدينه با او داشتند، سخن مي گفت پيامبر(ص) شبي ديرتراز وقت هميشگي نزد ما آمد علت تاخير را از حضرتش پرسيديم، فرمود: حزبي (قسمتي مشخص) از قرآن (كه مرسوم هر شب من بود تلاوت كنم) باقي مانده بود، خواستم آن را انجام داده به پايان برسانم، آن گاه از مسجد بيرون آيم ما صبح گاه ازاصحاب پيامبر(ص) پرسيديم: قرآن را چگونه حزب بندي مي كنيد؟
گفتند: آن را به شش سوره، پنج سوره، هفت سوره، نه سوره، يازده سوره، سيزده سوره، تقسيم بندي مي كنيم و حزب بندي سوره هاي مفصلات (سوره هاي كوچك كه آيه هاي كوتاه دارند) از سوره «ق» است تا پايان قرآن».8
ظاهرا جمله اخير گفته خود اوس است كه در دنباله بيان اصحاب پيامبر(ص) وبه مناسبت ذكر كرده است زيرا در آن زمان قرآن به صورت مصحف و ترتيب يافته درنيامده بود، تنها سوره ها كامل شده بود و آن ها را براي آسان تر شدن قرائت بر حسب ايام يا اوقات به قسمت هاي مساوي تقسيم مي نمودند.

 

قرآن در مراحل تكاملي خود

قرآن از صدر اول، به خصوص از ناحيه كتابت و زيبايي خط، با گذشت زمان سيرتكاملي داشته است خطاطان بزرگ، در زيبايي قرآن و تكميل خط آن، سهم به سزايي داشته اند نخستين كسي كه در راه تكميل كتابت مصحف و زيبايي خط آن قدم برداشت، خالد بن ابي الهياج از اصحاب اميرالمؤمنين علي (ع) بود كه در حدود سال صدم هجري درگذشته است او به خوشنويسي و داشتن خط زيبا معروف بود گفته اند كه سعد، مولا و حاجب وليد، وي را براي كتابت مصحف و شعر و اخباردر دربار وليد بن عبدالملك (96 ـ 86) استخدام كرد او كسي است كه پس از تجديد بنا و توسعه مسجد نبوي در مدينه، به دست عمربن عبدالعزيز، سوره شمس را باطلا بر محراب آن مسجد نوشت اين تجديد بنا به سال 90 هجري پايان يافت9.
عمر بن عبدالعزيز از خالد خواست كه مصحفي با همين خط براي او بنويسد واو مصحفي را با زيبايي تمام نوشت عمربن عبدالعزيز آن را پذيرفت و بر او آفرين گفت اما خالد مبلغ زيادي را براي انجام اين كار مي خواست، كه عمر از پرداخت آن خودداري كرده و مصحف را به او پس داد.
محمد بن اسحاق (ابن النديم) مي گويد: «مصحفي را به خط خالد بن ابي الهياج ازاصحاب علي (ع) ديدم اين مصحف در مجموعه خطوط تاريخي محمدبن الحسين معروف به ابن ابي بعره بود كه پس از او به عبداللّه بن حاني رسيد»10
خطاطان تا اواخر قرن سوم هجري مصحف ها را با خط كوفي مي نوشتند از اين پس، در اوايل قرن چهارم، خط زيباي نسخ جاي خط كوفي را گرفت اولين مصحف به خط نسخ، به دست خطاط معروف محمد بن علي بن الحسين بن مقله (328 ـ 272) نوشته شد گفته شده است: وي اولين كسي است كه به خط ثلث و نسخ نوشت او كه در علم هندسه تخصص داشت، با رسم حروف هندسي و بنا نهادن قواعد و اصول آن، خط عربي اسلامي را تغيير داد و بدان زيبايي بخشيد اين كار منحصر به اوست و تا كنون در ميان امت اسلامي خطاطي با اين مهارت يافت نشده است تعدادي از مخطوطات تاريخي، مانند مصحف موجود درموزه هرات در افغانستان منسوب به اوست و گفته اند كه او دو بار قرآن را نوشت11
خط نسخ عربي در قرن هفتم هجري، به دست ياقوت بن عبداللّه موصلي (متوفاي 689) به حد اعلاي كمال خود رسيد او با خط زيباي خود هفت مصحف نوشت اين مصحف ها با انواع خطوط نوشته شده بود و پيش واي ديگرنويسندگان قرار گرفت12 كليه مصحف ها تا قرن يازدهم هجري بر شيوه خطياقوت نوشته مي شد در اول قرن دوازدهم ترك هاي عثماني، به خصوص پس از فتح مصر به دست سلطان سليم، خط عربي اسلامي را مورد توجه قرار دادند و به دست خطاطان فارسي كه در امپراتوري عثماني خدمت مي كردند در پيش برد و تكميل اين خط كوشيدند سلطان سليم تمام خطاطان، نقاشان و هنرمندان را در پايتخت خود گرد آورد اينان انواع جديدي از خطوط عربي، مانند خط رقعي، خط ديواني، خط طغرايي و خط اسلامبولي را پديد آوردند، كه هم چنان در نوشته ها متداول است.
برخي از خطاطان عثماني كه شهرت بسيار يافتند عبارتند از: حافظ عثمان (متوفاي 1110) و سيدعبداللّه افندي (متوفاي 1144) و استاد راسم (متوفاي 1169) و ابوبكر ممتازبك مصطفي افندي، كه خط رقعي را اختراع كرد اين خط از سهل ترين و ساده ترين خطوط عربي است او قواعد اين خط را وضع نمود و اولين بار با اين خط كتابت كرد ابوبكر ممتازبك در زمان سلطان عبدالمجيد خان و به سال 1280 هجري اين خط را عرضه كرد.
چاپ مصحف ها نيز مانند كتابت آن، در دوره هاي مختلف رو به كمال داشته است نخستين بار در حدود سال 950 هجري مطابق 1543 ميلادي، قرآن در بندقيه به چاپ رسيد ولي پس از چاپ، مقامات كليسا به معدوم كردن آن دستور دادند پس از آن در سال 1104 هجري مطابق با 1692 ميلادي هنكلمان13 در شهرهامبورگ به چاپ قرآن همت گماشت پس از وي در سال 1108 هجري مطابق با1696 ميلادي ماراكي14در «پادو»15 به چاپ قرآن دست زد.
به سال 1200 هجري مطابق با 1785 ميلادي، مولا عثمان در «پطرزبورگ»روسيه، قرآن را چاپ كرد و اين اولين چاپ اسلامي قرآن بود نظير آن در «قازان» نيزبه چاپ رسيد.
فلوگل16 نيز در سال 1252 هجري مطابق با 1836 ميلادي در شهر«ليپزيك»17 به چاپي مخصوص از قرآن دست زد اين چاپ از قرآن به علت املاي ساده آن با استقبال بي نظير اروپاييان رو به رو شد اما مانند ديگر چاپ هاي اورپايي در جهان اسلام توفيقي به دست نياورد.
اولين دولت اسلامي كه به چاپ قرآن اقدام كرد و اقدام آن با موفقيت رو به روشد، «ايران» بود اين دولت اسلامي دو چاپ سنگي زيبا و منقح از قرآن تهيه كرداين چاپ ها كه در حجمي بزرگ ارائه شده و داراي ترجمه در ذيل هر سطر بود وبرخوردار از فهرست هاي متعدد بود اولين نسخه به سال 1243 هجري مطابق با1827 ميلادي در تهران و دومين نسخه در سال 1248 هجري مطابق با 1832ميلادي در تبريز به چاپ رسيد در اين زمان در هند نيز قرآن چاپ و منتشرشدبه دنبال آن، از سال 1294 هجري مطابق با 1877 ميلادي، تركيه عثماني به چاپ هاي مختلفي از قرآن دست زد كه در نهايت زيبايي و استواري قرار داشت.
در سال 1323 هجري مطابق با 1905 ميلادي، روسيه تزاري به چاپ قرآني به خط كوفي و به حجمي بزرگ همت گماشت، كه تصور مي رفت يكي از مصحف هاي اوليه عثماني است اين قرآن خالي از نقطه و علايم فتحه و كسره بود چند ورق ازاول آن افتاده و آخر آن نيز ناقص بود اين قرآن از آيه هشتم سوره بقره: «و من الناس من يقول امنا باللّه و باليوم الاخر و ماهم بمؤمنين» آغاز و به آيه چهارم از سوره زخرف: «و انه في ام الكتاب لدينا لعلي حكيم» پايان مي يافت اين قرآن در سمرقند پيدا شده بودو در اختيار كتاب خانه سلطنتي در پطرزبورگ بود و انستيتوي آثار در «تاشكند» آن رابا همان حجم اصلي و خصوصيات ديگر در پنجاه نسخه فتوگرافي كرده، به مهم ترين دانش گاه هاي كشورهاي اسلامي هديه نمود نسخه اي از اين قرآن دركتاب خانه دانش گاه تهران (با شماره 14403) موجود است.
در سال 1342 هجري مطابق با 1923 ميلادي، كشور مصر به چاپ قرآن اقدام نمود چاپ اين قرآن به وسيله كميته اي با تعيين وزارت اوقاف آن كشور و به سرپرستي مشايخ الازهر انجام شد اين نسخه از قرآن با پذيرش جهان اسلام رو به روشد و چاپ هاي بسياري بر اساس آن انجام گرفت.
در سال 1370 هجري مطابق با 1950، عراق نيز به چاپ نفيسي از قرآن دست زد هم چنين سراسر جهان اسلام به چاپ و نشر قرآن به بهترين صور و زيباترين انواع چاپ همت گماشتند اين روش هم چنان در جهان اسلام ادامه دارد.
هم چنين قرآن ديگري از خطاطي سوري به نام «عثمان طه» رواج يافت اين قرآن در كشورهاي سوريه، عربستان، ايران، لبنان و ديگر كشورهاي اسلامي چاپ شد و يژگي اين چاپ تنظيم آيات در صفحه و تقسيم منظم حزب ها و جزهاي سي گانه قرآن است.18

  • 1. تاسيس الشيعة لعلوم الاسلام، ص 52، نقل از: سلامة بن عياض، المصباح
  • 2. كهف 18: 19.
  • 3. ر ك: البرهان، ج1، ص 252 ـ 249.
  • 4. سخاوي، جمال القرا و كمال الاقرا، چاپ بيروت 1993 م، ج1، ص 379 ـ 178.
  • 5. ضحي93: 1.
  • 6. فجر89: 1.
  • 7. حجر15: 22 ر ك: البرهان، ج1، ص 249 و 252.
  • 8. مسند احمد، ج4، ص 343.
  • 9. تاريخ يعقوبي، ج3، ص 30 و 36.
  • 10. الفهرست، ص 9 فن اول از مقاله اول و ص 46 فن اول از مقاله دوم.
  • 11. الخط العربي الاسلامي، ص 155 الخطاط البغدادي، ص 16.
  • 12. الخط العربي الاسلامي، ص 171 مصور الخط العربي، ص 92.
  • 13. Hincklemann
  • 14. maracci
  • 15. padoue
  • 16. Flugel
  • 17. Leipzig
  • 18. براي اطلاع بيش تر از خط عثمان طه و ويژگي هاي آن رجوع كنيد به: خرمشاهي، بهاالدين، قرآن پژوهي، ص 657.