مسأله زوجیت در قرآن و علم

زوجيت به معناى دو تا بودن، نر و ماده بودن می آيد و قرآن كريم در آيات متعدد به زوجيت گياهان بلكه همه اشياء اشاراتى كرده است.

اين آيات عبارتند از:
- «وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ‏»«1» «و از هر گونه ميوه اى در آن [زمين‏] جفت جفت قرار داد. روز را به شب پوشاند قطعا در اين [امور] براى مردمى كه تفكر می كنند نشانه هاى وجود دارد» و همين مضمون در آيه 52 سوره رحمن و 53/ طه آمده است.
- «أَوَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً»«2» «مگر در زمين ننگريسته اند كه چقدر در آن از هر گونه جفت هاى زيبا رويانيده ايم قطعا در اين [هنرنمايی ] عبرتى است.» و همين مضمون در سوره حج/ 5- لقمان/ 10- ق/ 7- طه/ 53.
- «سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ» «3» «پاك [خدايی ] كه از آنچه زمين می روياند و [نيز] از خودشان و از آنچه نمی دانند، همه را نر و ماده گردانيده است.»
- «وَ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ‏»«4»«و از هر چيزى دو گونه [يعنى نر و ماده ] آفريديم، اميد كه شما عبرت گيريد.» برخى نيز به اين آيه براى اثبات زوجيت اتم (الكترون و پرتون) استناد كرده اند. «5»
- «هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْها»«6» «اوست آن كسى كه شما را از نفس واحدى آفريد و جفت وى را از آن پديد آورد تا بدان آرام گيرد»

 

نكات تفسيرى:

1. به نظر می رسد كه آيات فوق را می توان بدين صورت دسته بندى كرد كه:
گاهى قرآن سخن از زوجيت ميوه ها می گويد.
در مرتبه بعدى از زوجيت گياهان می گويد.
در مرتبه بعدى از زوجيت چيزهايى می گويد كه انسان‏ها نمی دانند.
در مرتبه بعدى از زوجيت همه اشياى جهان می گويد.

2. هدف نهايى بيان زوجيت تذكر نشانه هاى الهى و به كار انداختن انديشه انسان است: «إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً- إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ‏» «7»

3. كلمه زوج در لغت به معناى زير می آيد:
الف: در حيوانات به هر كدام از نر و ماده اى كه قرينه يكديگر زوج می گويند.
ب: در غير حيوانات به هر كدام از دو چيز قرينه همديگر (مثل يك لنگه كفش) زوج گويند.
ج: به هر چيزى كه مقارن ديگرى باشد و مشابه آن باشد زوج گويند.
د: به هر چيزى كه مقارن ديگرى باشد و متضاد آن باشد زوج گويند. «8»

 

تاريخچه:

انسان تا قرن‏ها گمان می كرد كه مسئله زوجيت و وجود جنس نر و ماده فقط در مورد بشر و حيوانات و برخى گياهان مثل خرما صادق است. امّا كارل لينه (1707- 1787 م) گياه شناس معروف سوئدى نظريه خود را مبنى بر وجود نر و ماده در بين همه گياهان در سال 1731 م ارائه كرد و مورد استقبال دانشمندان قرار گرفت. «9» امّا پس از مدتى «لينه» توسط ارباب كليسا توقيف شد و كتاب‏هاى او به عنوان كتاب‏هاى ضلال اعلام گرديد. «10» سپس دانشمندان كشف كردند كه ماده از تراكم انرژى به صورت ذرات بی نهايت ريزى كه اتم ناميده می شود تشكيل يافته است و پس از گذشت مدتى مسئله زوجيت به همه اشياء سرايت داده شد چرا كه دانشمندان كشف كردند كه واحد ساختمانى موجودات يعنى اتم از الكترونها (با بار منفى) و پروتون‏ها (با بار مثبت) تشكيل شده است.
ماكس پلانك فيزيک دان نامى قرن بيستم گفت «هر جسم مادى مركب است از الكترون‏ها و پروتون‏ها.» «11» هر الكترون با سرعت سرسام آورى (000/ 50 دور در ثانيه) به دور مركز اتم يعنى پروتون‏ها می چرخد. البته در اتم ذرات سومى نيز يافت می شود كه بنام نوترون خوانده می شود و از لحاظ بار الكتريكى خنثى است. «12»
فيزيك دانان أخير در دوران اتم ذرات بنيادى ديگرى بنام «كوارك» (Quark) كشف كرده اند كه ذرات تشكيل‏ دهنده الكترون، نوترون و پروتون هستند و باعث به بوجود آمدن بار الكتريكى مثبت، منفى و خنثى در آنها می شوند.
تا كنون شش نوع كوارك شناسائى شده است كه دو نوع (U - D) در تشكيل مواد پايدار معمولى نقش مهمى دارند. كوارک U داراى بار الكتريكى دو سوم كوارک D داراى بار الكتريكى يك سوم است پروتون كه داراى بار مثبت است از دو كوارک U و يك كوارک D تشكيل شده است. و از اين طريق حاصل بار آن مثبت می شود.
دو و سوم به علاوه سه و سوم- يك و سوم مساوى به علاوه يك و بر عكس يك نوترون داراى دو كوارک D و يك كوارک U بوده و بار آن خنثى است: يعنی منهاى دو و سوم منهاى سه سوم به علاوه يك و سوم مساوى صفر.«13»

 

اسرار علمى:

بسيارى از مفسران و صاحب‏نظران به آيات فوق در مورد زوجيت گياهان بلكه همه اشياء استدلال كرده اند كه در اينجا به پاره اى از آنها اشاره می كنيم:

1. مرحوم طبرسى حدود 9 قرن قبل در تفسير مجمع البيان بر اساس نصوص قرآنى مسئله زوجيت گياهان، حيوانات و حتى اشياء ديگر را مطرح می كند و آن را می پذيرد. «14»

2. صاحب تفسير نمونه زير آيه 36 سوره يس می نويسد:
«آنچه مسلم است ازواج جمع زوج، معمولا به دو جنس مذكر و مؤنث گفته می شود؛ خواه در عالم حيوانات باشد يا غير آنها، سپس توسعه داده و به هر دو موجودى كه قرين يكديگر و يا حتى ضد يكديگرند زوج اطلاق می شود ... وجود زوجيت در جهان گياهان نيز، چنانكه گفتيم در عصر نزول قرآن جز در موارد خاصى مانند درختان نخل و امثال آن ناشناخته بود و قرآن از آن پرده برداشته و در قرون اخير از طرق علمى اين مسئله به ثبوت رسيد كه مسئله زوجيت در عالم گياهان يك مسئله عمومى و همگانى است.» «15»
و در ذيل آيه 49 سوره ذاريات نيز پس از تذكر اينكه بسيارى از مفسران كلمه زوج را به معنى اصناف (مثل شب و روز و ...) دانسته اند می نويسند: «واژه زوج را معمولا به دو جنس نر و ماده می گويند خواه در عالم حيوانات باشد يا گياهان و هرگاه آن را كمى توسعه دهيم تمام نيروهاى مثبت و منفى را شامل می شود.
و با توجه به اينكه قرآن در آيه فوق می گويد «من كل شیء» (از همه موجودات) نه فقط موجودات زنده، می تواند اشاره به اين حقيقت باشد كه تمام اشياء جهان از ذرات مثبت و منفى ساخته شده و امروز از لحاظ علمى مسلم است كه اتمها از اجزاء مختلفى تشكيل يافته اند از جمله اجزائى كه داراى بار الكتريسته منفى هستند و الكترون ناميده می شوند و اجزائى كه داراى بار الكتريسته مثبت هستند و پروتون نام دارند بنابراين الزامى نيست كه شیء را حتما به معنى حيوان يا گياه تفسير كنيم و يا زوج را به معنى صنف بدانيم.» «16»

3. در مقدمه كتاب اعجاز قرآن علامه طباطبائى (ره) آمده است:
هنگامى كه جهان در تاريكى جهالت به سر می برد قرآن در بيش از ده آيه از زوجيت گياهان بحث كرده، تصريح می نمايد كه خدا همه گياهان را جفت آفريد «17» (رعد/ 3- شعراء/ 7 و ...)

4. يكى از نويسندگان از آيه 36 سوره يس‏ (سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ)‏ استفاده می كند كه:
«كاملا روشن است كه اين آيه بر جفت داشتن گياهان دلالت دارد و نيز از ذيل آيه كه جفت داشتن را در مورد چيزهايى كه خبر ندارند بيان می كند، چه بسا بتوانيم نيروى مثبت و منفى برق و نيز محيط ميكروب يا ويروس‏ها و نيز اجزاى اتم را استفاده كنيم.» «18»

5. نويسنده ديگرى نيز با ذكر آيات مورد بحث زوجيت گياهان و حتى زوجيت درون اتم بين الكترون و پروتون را استفاده می كند. «19»

6. احمد محمد سليمان نيز در يك بحث كه به صورت سؤال و جواب تنظيم شده است زوجيت ماده را از آيه 49 سوره ذاريات بدست می آورد. «20»

7. مهندس محمد على سادات نيز پس از يك مقدمه طولانى كه ساختمان اتم را توضيح می دهد و سابقه تاريخى اشاره به اتم را تذكر می دهد، آيه 49 سوره ذاريات را متذكر شده و می نويسد:
«و لذا می توان «اتم» را موجودى زوج ناميده و از طريق تعميم زوجيت در دل اتم ها، نتيجه گرفت كه اساسا عالم ماده بر اساس زوجيت بنا گرديده و هيچ موجود مادى از اين قاعده كلى مستثنى نيست.» «21»

8. يكى از نويسندگان معاصر نيز پس از طرح زوجيت ماده (Puality Of Matter) به آيات سوره ذاريات/ 49- رحمن/ 52- طه/ 53- استناد كرده است. «22»

9. صاحب تفسير نوين نيز با ذكر آيات مورد بحث آنها را اعجاز علمى قرآن می داند كه اشاره به زوجيت كرده است و سپس توضيحات مفصلى در اين مورد ارائه می دهد. «23»

10. عبد الرزاق نوفل در مورد آيه 189 سوره اعراف (هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْها) «اوست آن‏كس كه شما را از نفس واحدى آفريده و جفت وى را از آن پديد آورد تا بدان آرام گيرد.» پس از آنكه مقدمه اى در مورد «وحدت خلق» می آورد و اينكه ذرات بنيادى همه موجودات يكسان است می گويد:
«اين حقيقت علمى را كه عصر جديد كشف كرده، قرآن 1400 سال قبل با صراحت و وضوح بيان كرده كه همه خلق الهى از نفس واحدى بوده است.» و سپس آيه فوق را می آورد و می گويد:
«آيا اين [نفس واحده ] پروتون و الكترون ... برق واحدى كه مثبت و منفى دارد ... يعنى نفس واحده نيست ...» و حتى در مورد كلمه «ليسكن اليها» می گويد:
«سبب سكون نفس واحد همان زوج است و اين مطلبى است كه علم بيان كرده كه سكون پروتون و الكترون به خاطر اختلاف و تساوى آنها در برق است ...» «24»

11. طنطاوى در تفسير الجواهر بحث گسترده اى در زمينه زوجيت گياهان در زير سوره ذاريات/ 49 آورده است و اقسام دسته بندى گياهان و حيوانات و ... را بررسى كرده و شكل‏هاى آنها را آورده است كه ربطى به تفسير آيه ندارد و فقط مطالب علمى است كه به مناسبت آورده شده است. «25»

 

بررسى:

در اينجا تذكر چند نكته لازم است:
1. مطلبى را كه عبد الرزاق نوفل در مورد آيه 189 سوره اعراف نوشته است از چند جهت قابل اشكال است:
اول: آنكه كلمه «نفس» و «زوج» از نظر لغوى و اصطلاحى دلالت بر الكترون و پروتون نمی كند و ايشان نيز در اين مورد قرينه اى نياورده اند.
دوم: آنكه از نظر علمى صحيح نيست كه كسى بگويد پروتون از الكترون پديد آمده  است (جعل منها زوجها) بلكه همان‏طوركه گذشت هر كدام از الكترون و پروتون از تعدادى كوارک U وD تشكيل شده است.
سوم: آنكه سياق آيه مورد نظر با تفسيرى كه ايشان كرده تناسب ندارد چون در آيه می خوانيم:
«هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْها فَلَمَّا تَغَشَّاها حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفاً فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُما لَئِنْ آتَيْتَنا صالِحاً لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ»‏ «اوست آن‏كس كه شما را از نفس واحدى آفريد و جفت وى را از آن پديد آورد تا بدان آرام گيرد. پس چون [آدم ] با او [حوا] درآميخت باردار شد بارى سبك و [چندی ] با آن [بار سبک ] گذرانيد و چون سنگين بار شد، خدا، پروردگار خود را خواندند كه اگر به ما [فرزندی ] شايسته عطا كنى قطعا از سپاسگزاران خواهيم بود.»
سياق آيات در مورد باردار شدن زن از مرد (حوا از آدم) و بوجود آمدن فرزند است پس نفس واحد و زوج در اول آيه در همين مورد است و مراد مرد و زن هستند نه الكترون و پروتون.

2. آيات ديگر (رعد/ 3- شعراء/ 7- يس/ 36) ظاهر در زوجيت همه ميوه ها و گياهان است و همان‏طوركه گذشت اين مطلب از قرن هيجدهم كشف گرديد و قبل از آن زوجيت به جز در مواردى مثل «نخل» مشخص نبود پس اين آيات نوعى رازگويى علمى و اعجاز علمى قرآن بوده است.

3. زوجيت عمومى همه اشياء نيز از آيه 49 سوره ذاريات به خوبى استفاده می شود ولى تطبيق آن بر الكترون و پروتون قطعى نيست زيرا همان‏طوركه گذشت امروزه ذرات بنيادين ديگرى به نام كوارک ها شناخته شده كه داراى بار مثبت و منفى هستند و لذا بازهم نمی توان به طور قطعى ادعا كرد كه «زوجين» مذكور در آيه همان كوارک U وD باشد بلكه احتمالا می توانند اين مطالب (الكترون- پروتون- كوارک ها و ...) از مصاديق «زوجين» محسوب شود. همان گونه كه ممكن است اصناف موجودات (شب و روز و ...) نيز از مصاديق آن محسوب شود.

4. هر چند كه مصداق دقيق «زوجين» در آيه 49 سوره ذاريات مشخص نيست ولى بيان زوجيت عمومى در همه اشياء يكى از اشارات علمى قرآن و رازگويی هاى آن است كه در صدر اسلام كسى از آن اطلاعى نداشته است.
پس اين مطلب نيز می تواند اعجاز علمى قرآن محسوب شود.

5. ممكن است كسى ادعا كند كه زوجيت عمومى موجودات با مسئله بكرزايى (توليد مثل برخى تک سلولی ها بدون نياز به جنس مخالف) منافات دارد. اين مطلب را در بخش بعدى بررسى خواهيم كرد و بيان می كنيم كه منافاتى بين آنها نيست.

 

تعارض زوجيت عمومى و بكرزائى:

يكى از صاحب نظران می نويسد:
«كسانى كه اين آيه شريفه قرآن (آيه زوجيت) را به اين معنا گرفته اند كه هريك از انواع موجودات زيستى، نر و ماده دارند، يعنى هيچ موجود زيستى، اعم از حيوانات و نباتات وجود ندارند كه نر و ماده نداشته باشد، حال ممكن است كسى بگويد علم زيست شناسى امروز اين را نمی پذيرد، بلكه خلاف اين را به ما می گويد، يعنى می گويد انواعى از موجودات زيستى وجود دارند كه نر و ماده در ميان آنها وجود ندارند.» «26»
براى روشن شدن اشكال لازم است به دو مطلب اشاره كنيم:
نخست اينكه در آيات مربوط به زوجيت، برخى زوجيت ميوه ها را بيان می كرد (رعد/ 3) و برخى زوجيت گياهان را تذكر می داد (شعراء/ 7) و برخى زوجيت عمومى همه موجودات را اشاره می كرد:
«وَ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ»‏ «27» «و از هر چيزى دو گونه آفريديم».
دوم آنكه پديده بكرزايى در ميان تک ياختگان (تک سلولی ها) رواج دارد كه در ابتدا مناسب است اطلاعاتى در مورد اين موجودات و نحوه تكثير آنها پيدا كنيم:
تک ياختگان (تک سلولی ها)Protozoa به معنى حيوان تک ياخته است كه پست ترين طبقه از سلسله حيوانات هستند كه بدن آنها تنها از يك سلول (Unicellular) ساخته شده است كه داراى هسته مشخص و كامل هستند كه به وسيله غشاء هسته اى محصور است. تا كنون بيش از سى هزار گونه آنها تشخيص داده شده است و اكثرا بطور آزاد در آب ‏وخاك زندگى می كنند و برخى انگلى هستند.
اندازه هر كدام 1- 150 ميكرون است و تعدادى از آنها با چشم غير مسلح قابل رؤيت است. تكثير گونه هاى تک ياختگان مثل: آميب‏ها- مژک داران- تاژک داران و ... به سه صورت است:
الف: تكثير غير جنسى (Asexual) كه خود داراى صور مختلف است.
1. تقسيم دوتايى (Binary Fission) كه تک ياخته مادر از جهت طولى به دو تک ياخته دختر تقسيم می شود و در مژک داران از عرض تقسيم می شوند.
2. شيزوگونى (Schizogony) يا تكثير چندتايى، هسته مادر مكرر با چندين هسته دختر تقسيم می شود و سپس سيتوپلاسم تقسيم شده و اطراف هر هسته را می گيرد.
3. جوانه زدن (Budding) بعد از رشد كامل سلول مقاومت غشاء سلولى در نقطه اى كم می شود و جوانه اى تشكيل می شود و مقدارى از هسته و سيتوپلاسم مادر وارد آن می شود و رشد می كند تا آنكه از مادر جدا و زندگى مستقلى را شروع می كند.
تذكر: اين سه قسم تكثير را می توان نوعى بكرزايى دانست.
ب: تكثير جنسى (Sexual) چند صورت است كه در مژک داران ديده می شود.
1. آميختگى (Coniugdion) در اين روش دو تک ياخته با يكديگر جفت شد و آنگاه محتويات هسته آنها (ميكرونو كلئوس‏ها) با يكديگر تبادل حاصل كرده و سپس بصورت تک ياختگانى كه هسته آنها تجديد سازمان يافته است از هم جدا می شوند.
2. سنگامى (Syngamy) دو سلول جنسى نر و ماده بنام گامت با يكديگر ملحق شده و تشكيل تخم می دهند.
3. اسپوروگونى (Sporogony) ابتداء در داخل اووسيست تک ياخته تعداد زيادى اسپوروزوئيت (Sporozoites) بوجود می آيد (به طور غير مستقيم تقسيم چندتايى) كه بعدا طى مراحلى سلول‏هاى جنسى تشكيل می شوند كه به طريق سنگامى با يكديگر جفت می شوند. «28»

 

بررسى تعارض زوجيت و بكرزايى:

در اينجا تذكر چند نكته لازم است:
1. همان‏طور كه گذشت كلمه «زوج» در لغت به هريك از دو چيزى گفته می شود كه قرينه همديگر باشند و يا مقارن، مشابه و يا متضاد باشند «29»- «30» پس نمی توان گفت كه معناى لغت زوج منحصر در «نر و ماده» است. ازاين‏رو در تک ياختگان كه از طريق تقسيم سلولى دو تا می شوند دو زوج خلق شده است و لذا مشمول‏ كلمه زوج هستند چون از هر كدام از آنها دو چيز مقارن و مشابه پيدا می شود.
2. در مسئله زوجيت عمومى همه اشياء، هم زمان بودن يا هم مكان بودن هر دو زوج ملاك نيست و لذا ممكن است دو زوج در دو مكان (مثل الكترون و پروتون كه در هسته اتم و مدار اطراف آن هستند) و يا در دو زمان باشند.
3. اشكال اساسى كه باعث پيدايش پندار تعارض بين قانون زوجيت عمومى موجودات قرآن با مسئله بكرزائى شد اين است كه گمان كرده اند هميشه لغت زوج به معناى نر و ماده اصطلاحى است در حالى كه معناى كلمه زوج اعم است و هر دو چيز مقارن مشابه يا متضاد را شامل می شود. پس تعارضى بين آيات قرآن در مورد قانون عمومى زوجيت و مسئله بكرزائى نيست.

 

نویسنده: محمد علی رضایی اصفهانی

_________________________________

پی نوشت:

(1) رعد/ 3.
(2) شعراء/ 7.
(3) يس/ 36.
(4) ذاريات/ 49. (5) عبد الرزاق نوفل، القرآن و العلم الحديث، ص 156- 157 استدلال ايشان در ادامه می آيد.
(6) اعراف/ 189.
(7) شعراء/ 7- رعد/ 3.
(8) ر. ك: مفردات راغب اصفهانى، ماده زوج.
(9) ر. ك: پی ير روسو، تاريخ علوم، ص 354 و 408 به بعد، ترجمه حسن صفارى، و نيز گودرز نجفى، مطالب شگفت انگيز قرآن، ص 57 و نيز تفسير نمونه، ج 18، ص 377- 378.
(10) ذكر الله احمدى، ارمغان روشنفكران، ص 73 و م. حقيقى، فروغ دانش جديد در قرآن و حديث، ج 2، ص 22 و نيز گودرز نجفى، مطالب شگفت انگيز قرآن، ص 57.
(11) ماكس پلانك، تصوير جهان در فيزيك جديد، ص 95، ترجمه مرتضى صابر.
(12) ر. ك: مهندس محمد على سادات، زنده جاويد و اعجاز قرآن، ص 40- 42.
(13) ر. ك: دكتر اريك اوبلاكر، فيزيك نوين، ص 34- 35، ترجمه بهروز بيضاوى.
(14) ر. ك: مجمع البيان، ج 8، ص 424. (دار احياء التراث العربى)
(15) تفسير نمونه، ج 18، ص 377- 378.
(16) تفسير نمونه، ج 22، ص 376.
(17) علامه طباطبائى، اعجاز قرآن، ص 15، ويراسته عليرضا ميرزا محمد.
(18) عباس على سرفرازى، رابطه علم و دين، ص 35- 36.
(19) گودرز نجفى، مطالب شگفت انگيز قرآن، ص 57- 60.
(20) احمد محمد سليمان، القرآن و الطب، ص 27- 28، (1981 م) طبع خامس- دار العوده، بيروت.
(21) مهندس محمد على سادات، زنده جاويد و اعجاز جاويدان، ص 39- 43.
(22) ر. ك: لطيف راشدى، نگرشى به علوم طبيعى در قرآن، ص 24.
(23) محمد تقى شريعتى، تفسير نوين، ص 11.

(24) ر. ك: عبد الرزاق نوفل، القرآن و العلم الحديث، ص 154- 157.
(25) طنطاوى جوهرى، الجواهر فى تفسير القرآن، ج 12، ص 170- 201، دار الفكر.
(26) استاد مصطفى ملكيان، فصلنامه مصباح، ش 10، ص 66 (البته ايشان اضافه می كند كه هر دو طرف اين قضيه را بنا بر فرض می گويد.)
(27) ذاريات/ 49.

(28) دكتر هرمز داور مزدى، انگل‏شناسى پزشكى، ص 37- 46، چاپ چهارم، جهاد دانشگاهى، 1372 ش.
(29) ر. ك: مفردات راغب، ماده زوج.
(30) تفسير نمونه، ج 18، ص 377- 378 و ج 22، ص 376.

 

منابع: 

کتاب «پژوهشى در اعجاز علمى قرآن»؛ ص 286