درآمدى بر اعجاز صوتى قرآن‌

چكيده :

به غير از اعجاز بياني، علمي، تشريعى و عددى كه دربارة ‌آنها سخن بسيار گفته شده است با گذر زمان سرچشمه‌هاى شگفت انگيز و اعجازهاى جديد قرآن كريم بر بشر هويدا مي‌شود كه همه‌اينها بيانگر لايتناهى بودن آن است و هر زمان و دوره‌اى احتمال كشف بُعد و حقيقتى تازه از قرآن مي‌رود.
يكي از جنبه‌هاى اعجاز قرآن كه کمتر مورد توجه قرار گرفته است در اصوات و آواى قرآن نهفته است.

مقاله حاضربه وجود تاثيرات شگفت انگيز موسيقى و صوت حاصله از قرائت آيات و سور قرآن كه در خواننده و شنوندگان آن بدون در نظر گرفتن معانى و محتواى ارزشمند آن ايجاد مي‌شود ، پرداخته است. اين موسيقى در تار و پود الفاظ و تركيب درون جمله‌ها نهفته است كه با احساس نا پيدا و قدرت متعال ادراك مي‌شود.

قرآن كريم، بزرگ معجزة حضرت ختمي‌مرتبت، گنجى است بي‌پايان كه با ظهور اسلام بر ايشان نازل شد. با گذر زمان، پياپى سرچشمه‌هاى شگفت و تازه‌اى از اين كتاب آسمانى كشف مي‌شود تا بشر تشنة رشد و تعالى از آنها بنوشد. همواره آيه‌ها و نشانه‌هاى جديدى كه گواه وجهه آسمانى قرآن و تأكيد كنندة لايتناهى بودن اين سروش خداوندى است، رخ مي‌نمايد.
اگر اين آيات و نشانه‌ها را اعجاز قرآن بخوانيم تاكنون ابعاد مختلفى از اعجاز قرآن كشف شده است كه اغلب كتاب‌هاى علوم قرآنى بخشى از صفحات خود را به بيان اين اعجاز اختصاص داده‌اند.
مهمترين ابعاد اعجاز قرآن را به شرح زير مي‌توان برشمرد:

1ـ اعجاز بيانى

الف - گزينش كلمات
ب - سبك و شيوه بيان
ج - نظم آهنگ قرآن
د - وحدت موضوعى يا تناسب معنوى آيات
و - نكته‌ها و ظرافتها

2ـ اعجاز علمى

الف - چگونگى گردش آسمانها و زمين
ب - نقش كوهها و استوارى زمين
ج - دشوارى تنفس با افزايش ارتفاع
د - آب؛ منشاء حيات
و - پوشش هوايى حافظ زمين

3ـ اعجاز تشريعى

الف - معارف احكام
ب - صفات جمال و جلال الهى
ج - قدرت مقام انبياء
د - جامعيت احكام اسلامي 1

4ـ اعجاز عددى

الف - تساوى در تكرار كلمات دنيا و آخرت(هر كدام 115 بار)

ب - تساوى در تكرار كلمات حيات و موت(هر كدام 71 بار)

ج - تكرار كلمه يوم 365 بار (به تعداد روزهاى شمسي)

د - تكرار كلمه سجده و مشتقات آن 34 بار (برابر با مجموع سجده‌هاى 17 ركعت نماز واجب و 34 ركعت نماز مستحب شبانه روزي).  2

پر واضح است كه معجزات كشف شده به صورت يك جا به دست نيامده و گذر زمان، لطف خداوند، نكته سنجى و دقت جمعى از گذشتگان بوده كه موجبات استخراج و ارائه‌اين رموز را فراهم نموده كه البته در احاديث و روايات بزرگان اسلام نيز به كرات بر لايتناهي بودن اين كتاب آسمانى و دامنه‌هاى شگفتى آن و عدم تعلق آن به دوره و زمانى خاص اشاره گرديد.

اميرالمؤمنين على عليه‌السلام مي‌فرمايند:  «قرآن داراى ظاهرى زيبا و باطنى ژرف و عميق است، شگفتي‌هاى آن جاودانه است و پرده‌هاى ظلمت جز با آن كنار نمي‌رود». 3

همچنين امام رضا عليه‌السلام مي‌فرمايند:  «خداوند قرآن را براى زمان خاص و افراد مخصوص قرار نداده است و لذا در هر زمانى اين قرآن جديد و تازه خواهد بود ».4

حال با استناد به‌اين احاديث و داشته‌ها اين نتيجه به دست مي‌آيد كه در هر زمان و دوره‌اي احتمال برداشته شدن پرده‌اى ديگر از رموز شگفت‌آور و انسان‌ساز اين كتاب آسمانى و به بيان ديگر كشف بُعد تازه‌اى از اعجاز آن وجود دارد.
به نظر مي‌رسد يكى از ابعاد اعجاز قرآن كه تاكنون مورد توجه بايسته قرار نگرفته است، اعجاز نهفته در اصوات و آواى قرآن است. يعنى احتمال وجود تأثيرات پيچيده و شگفت‌آور ناشى از موسيقى و صوت حاصله از قرائت آيات و سور قرآن كه در خوانندگان و شنوندگان ايجاد مي‌شود؛ تأثيراتى كه از پس صوت و كلام حاصله از تلاوت آيات قرآن و موسيقي دلنشين حاصل از آن پديد مي‌آيد و نه از پس معانى و محتواى ارزشمند گنجانيده در آن؛ تأثيراتى از پس ساختار، و نه محتوا.
يك نوع موسيقى درونى در كلام قرآن وجود دارد كه احساس شدنى است، اما تن به تشريح نمي‌دهد. اين موسيقى در تار و پود الفاظ و در تركيب درون جمله‌ها نهفته است و فقط با احساس ناپيدا و با قدرت متعال ادراك مي‌شود.5

به طور كلى صوت و موسيقى داراى تأثيراتى ظريف در عين حال عميق و شگفت آور بر انسان‌هاست. اصوات داراى تأثيراتى بر روح و روان و حتى جسم همة مخلوقات از انسان‌ها گرفته تا حيوانات و گياهان مي‌باشند و اگر آدمي‌عالِم به‌اين تأثيرات باشد با به كارگيري درست اصوات و موسيقى در زندگى خود، آرامش، سلامت روح و جسم، رشد و تعالى خود را از اين سرچشمه بر مي‌گيرد.
تأثيرات موسيقى نه تنها بر موسيقي‌دانان و افراد تحصيل كرده در اين زمينه، بلكه بر تمامي‌افرادي كه در معرض شنيدن آن قرار بگيرند و به آن گوش فرا دهند، ايجاد مي‌شود.
طبيعت آدمي‌به طور كلي، مسير آهنگين زندگى را مي‌پيمايد و موسيقى به نوعى در دل زندگي مستتر است.6

شكسپير مي‌گويد:
«طلسم نغمه‌ها، حتى سينه‌هاى وحشى و دور از احساس را سحر مي‌كند و به آرامش مي‌كشد».7

امروزه، تأثيرات روانى موسيقى در ايجاد تغيير حالت، بالا بردن ميزان دقت، هماهنگى بخشيدن به رفتار و كردار و تكامل سطح فكر و فرهنگ، ثابت شده است.8

موسيقي آنقدر مؤثر است كه مي‌تواند سلامت را به خطر بياندازد و يا موجب بهبود آن شود، موسيقى باعث تمركز حواس و انديشه مي‌شود و براى برقرارى ارتباط زمينى و آسماني بسيار مورد استفاده قرار گرفته و مي‌گيرد. 9

انسانها با شنيدن صداى وزش باد كه از لا به لاى درختان مي‌وزد، شنيدن طنين امواج عظيم دريا، شنيدن صداى جريان آبشارها يا صداى چك چك باران، در اعماق وجود خويش احساس لطيفى را تجربه مي‌كنند. اين صداها اصوات هستى هستند كه در دل طبيعت نغمه‌هاى پاك ربانى را زمزمه مي‌كنند و از اين رو است كه در جان انسان چنين نواى روح بخشي دارند. هنگامي‌كه آواى طبيعت در گوشها طنين مي‌افكند، در دل سرور عميق همراه با آرامش پديدار مي‌گردد.10
يك موسيقى درست و روح نواز در خدمت عرفان و كمال آدمي‌است و او را داناتر مي‌نمايد و بسيارى از سؤالات ناخودآگاه او را حل مي‌كند.11 استفاده از موسيقى براى ايجاد تأثيرات روحى و روانى در جهت تعالى در بسيارى از فرقه‌هاى مختلف يافت مي‌شود كه از جملة آنان به موبدان چيني، بودائيان هند و قبايل مختلف آفريقايى و... مي‌توان اشاره نمود.
همچنين فرقه‌هاى ديگر نيز از جمله صوفيان، دراويش در خانقاه‌ها و منازل و معابد و موبدان زرتشتى معتقد بودند، از طريق موسيقى و نغمات موزون مي‌توان سريع‌تر به خالق رسيد و روح را به آرامش رساند و در اين طريق نيز تا حد زيادى موفق بودند و دراويش و صوفيان در فصول و زمانهاى خاصى به اجراى مراسم و ادعيه مي‌پرداختند كه‌اين ادعيه و مناجات با ريتم و آهنگ و صوت و لحن خاصى همراه بود12. سخن در درستى و نادرستى بهره‌گيري از موسيقى نيست، بلكه ذكر اين نمونه‌ها نشان دهنده توان تأثيرگذارى موسيقى بر روان آدمي‌است.
صوت زيبا و لحن نيكو به خودى خود محرك است و از اين حربه در طول تاريخ، به عناوين مختلف انسانها سود جسته‌اند چه در جهت حسن امور و چه اعمال مقبوح و ناپسند. حتي انسانها از طريق اصوات و آوازهاى خود حيوانات اهلى را به حركت و يا خوردن و آشاميدن وا مي‌داشتند و اين يك واقعيت انكار ناپذير در تأثير صوت و آواز بر مستمع است. 13

اصوات انرژي‌دار غالباً در تركيب با حروف يا كلام تجلى مي‌يابند و به اوج قدرت مي‌رسند و در جهت اهداف مد نظر مورد استفاده قرار مي‌گيرند. همانطور كه در بسيارى از فرقه‌ها، از گذشته‌هاى دور تاكنون اين صوت كلامهاى ويژه كه به شكلى آهنگين قرائت مي‌شدند حامل انرژي‌هاى قدرتمند و شگفت‌آورى براى آنان بودند. اين در حالى است كه موسيقي تنها و بدون كلام كمتر ظرفيت گنجاندن انرژي‌ها را در خود داراست و اين تلفيق صوت و كلام است كه به صورتى جادويى تأثيرات مافوق حواس پنجگانه بشر را ايجاد مي‌كند، و قابليت ايجاد انرژي‌هاى شگفت‌آور را داراست. نمونه‌هايى از تلفيق صوت و كلام و بهره‌گيرى از انرژي‌هاى قدرتمند آن را در اذكار قبايل آفريقايي، طريقت تاى چى چوان (از چين)، يوگايي‌ها، زرتشتيان و ذكر آمين مسيحيان و مسلمين و حتى در زندگى روزمره امروزى مثل آرامش ناشى از نغمة لالايى براى كودكان و... مي‌توان يافت.

براي نمونه، در مطالعاتى كه اخيراً انجام شده و در مجلة پيشگيرى (prevention magazine) آمده است، تأثيرات نواى موسيقى را در بهتر شدن آهنگ موسيقى تنفسي نوزادان زودرس نشان داده است. بنابراين تحقيق محققان در بخش مراقبتهاى ويژه نوزادان (ICU)، دو گروه از اين نوزادان زودرس را انتخاب كرده و در گوش‌ها‌ى يك گروه از اين نوزادان گوشي‌هاى كوچكى گذاشتند و از آن زمزمه موسيقيايى لالايى پخش مي‌كردند. محققان مشاهده كردند كه وقتى موسيقى پخش مي‌شد. نوزادان ميزان بيشترى از اكسيژن در خونشان داشتند و همين طور ضربان قلب و سرعت تنفسشان به نسبت گروه دوم كه فقط وزوز دائم دستگاههاى كنترل پزشكى را به همراه صداى زمينه‌اى ديگر كه در بخش وجود داشت مي‌شنيدند به حد طبيعى نزديك‌تر بود14.

از مثالهايى كه در تأييد تأثيرات شگرف صوت و كلام بر آدمي‌قابل بيان است بكارگيرى آن در تاى چى چوان (يك طريقت چيني) است. آنها معتقدند براى نورانى شدن ابتدا بايد جسم را متعادل (بالانس) نمود تا گردش انرژى به درستى در آن صورت بگيرد و يكى از راه‌هاي متعادل نمودن ميزان انرژى بدن استفاده از صوت است.15 آنها براى متعادل نمودن بدن از نرمش‌ها و تمرين‌هاى مختلف و خاصى استفاده مي‌كنند و در مواردى براى سلامت بخشيدن و بهبود عملكرد اعضايى از بدن از تلفيق صوت و كلام و تكرار و قرائت آن استفاده مي‌نمايند.

بعضي از انواع صوتهاى خارج شده از دهان شخص مي‌تواند بر جريان انرژى تأثير بگذارد. به طور كلى انسان در حالت ناراحتى يا بيمارى و شرايط استرس از خود صداهايى خارج مي‌سازد.اين اصوات باعث مي‌شوند كه فشارهاى وارده بر اندام داخلى از طريق شش‌ها كاهش يابند. در بررسي‌هاى به عمل آمده مشخص شده كه اصوات مختلف بر روى ارگان‌هاى مختلف بدن تأثير مي‌گذارند و نيز بلندى و كوتاهى صوت، اثرات مختلفى روى ارگان مربوطه دارد. شش صوتي كه در جدول زير ارائه شده، اثرات مخصوص به خود را روى ارگان‌هاى مربوطه دارند. هر كدام از اين شش صوت بايد با يك بازدم ممتد از حنجره خارج شوند: 16

صوت He Hu Si Xu Chui

ارگان قلب طحال شش كبد كليه

آنها معتقدند با قرائت اصوات بالا با تمركز و آرامش، با هر صوتى مي‌توان قسمت حساس به‌ آن صوت را در بدن (كه در بالا اشاره شده) تحريك نمود و بر آن تاثير سلامتى گذاشت.
مثال بالا بكارگيرى صوت و كلام براى سلامتى جسم و كسب آرامش بود در حالى كه در فرقه‌هاي مختلف ديگر از صوت و كلام در جهت تعالى بخشيدن به روح نيز استفاده‌هاى فراوانى مي‌شود و از صوت و كلام در جهت كسب كمالات و انرژي‌هاى مثبت بيشتر استفاده مي‌شود.
به عنوان نمونه از جمله فرقه‌هايى كه از صوت و كلام در جهت رشد و تعالى روح استفاده مي‌كنند به «يوگا» اشاره مي‌كنيم. تأكيد مي‌شود ذكر اين نمونه‌ها به منزله داشتن نگاهى همدلانه به همة جوانب مكتب‌ها و ورزش‌هايى مانند يوگا نيست، بلكه مراد اين است كه فضائى مناسب براى نشان دادن توجه بيشتر به تأثير اصوات موسيقيايى بر كمال نفس فراهم آيد تا بتوانيم به محور اصلى بحث يعنى اعجاز صوتى قرآن بپردازيم.

در يوگا اعتقاد بر اين است كه عشق پروردگار به سوى مخلوقات به وسيلة صوت (Nada) جريان مي‌يابد. آنها مي‌گويند صوت آسمانى ابتدا به اصوات حاوى انرژى تبديل شده سپس اين اصوات انرژي‌دار به شكل تركيب حروف عينى كلام تجلى قابل شنيدن براى همگان مي‌يابند. اين كلامهاى ويژه حامل آگاهى و انرژى خاصى هستند كه نزد عارفان هندى به نام مانترا (صوت مقدس) شناخته مي‌شوند.

در كتاب‌هاى باستانى ودا (سرودهاى الهي) به هجاى مقدس "اوم" به عنوان اولين و بالاترين مانترا اشاره شده است. آنها معتقدند اين آوا كه مادر همة اصوات است در باطن همة مخلوقات به صورت پنهان مستقر مي‌شود. به دليل ويژگي‌هاى منحصر به فرد ذكر اوم، ذكر دائمي‌و هموارة اين آواى مقدس به رشد آگاهى و فراهم ساختن شرايط اداراكي مناسب براى شناخت ذات الهى مي‌انجامد.
اين ذكر عظيم از تركيب سه صداى آ (A)، او (ع) و ميم (M) تشكيل شده است و نمايانگر سه حوزة فعاليت رباني: ايجاد، حفظ و فنا مي‌باشد. در عرفان يوگا به ‌اين نكته اشاره شده است كه طنين قرائت صحيح ذكر اوم بسيار بسيار مهم است.

فلسفه يوگا حالت هوشيارى انسان را به چهار سطح آگاهي تقسيم مي‌نمايد:

1ـ سطح آگاهى در هوشيارى (حواس پنج‌گانه يا خود آگاهي).
2ـ سطح آگاهى در رويا (هوشيارى نسبى حواس يا نيم آگاهي).
3ـ خواب عميق يا عدم هوشيارى (حواس ظاهرى يا ناخود آگاهي).
4ـ آگاهى فرا حِسى (هوشيارى برتر).

در ميان چهار حالت بالا تنها آخرين حالت است كه قرار گرفتن در آن درك ذات مقدس خداوندى را براى افراد امكان پذير مي‌سازد. هنگام قرائت آواى اوم، هر چهار سطح آگاهى در ذهن انسان فعال مي‌شود. طنين آ (A) با سطح اول آگاهي، او (ع) با سطح دوم آگاهي، طنين ميم (M) با سطح سوم آگاهى و سكوت ايجاد شده در انتهاى قرائت ذكر اوم با سطح چهارم آگاهي ارتباط دارد. در شيوه درست خواندن مجموعة اصوات اين ذكر مقدس، بايد صوت آ (A) از نظر زمانى طولاني‌تر از صوت او (ع) و طنين صداى ميم (M) از هر دوى آنها كشيده‌تر توليد شود. اگر ذكر «اوم» به درستى خوانده شود در پايان قرائت صوت ميم، هيچگونه توان باز دم در ريه‌ها باقى نمي‌ماند، و اين امر باعث ايجاد نوعي سكوت يا حبس بازدم خواهد شد. در رسوم عرفان يوگا، هدف از تكرار اين ذكر دستيابى به آگاهى و رهايى از جهالت و نادانى است. ذكر اوم از نظر يوگايي‌ها تنها به گذشته تعلق ندارد، علم امروزى نيز به تازگى كشف كرده است كه ذكر اوم ميزان تمركز فكر و آرامش عمومي‌روان را به صورت چشمگيرى بهبود مي‌بخشد و تداوم گفتار اين ذكر ظرفيت شش‌ها را نيز افزايش مي‌دهد.17

همان طور كه اشاره گرديد در يوگا با بكارگيرى صوت و كلام تاثيرات فراوانى در جهت كسب انرژي‌هاى مثبت كائنات و كمالات انسانها ايجاد مي‌شود. آنها به جز واژه‌هايى تكي از عبارات بلندترى كه به زبان هندى سروده شده نيز استفاده مي‌كنند كه از آنها به عنوان سرودهاى الهى ياد مي‌كنند. آن سرودها با وجود طولانى بودن توسط يوگي‌ها قرائت و تكرار مي‌شود و از تكرار آنها در جهت كسب فضايل، انرژي‌هاى مثبت و رشد و تعالى استفاده مي‌شود. نمونه‌اى از آن سرودهاى الهى عبارتست از:
- Aum Bhur Bhuva: Swaha tat Savitun VarenYama Bhargo Devashya Dimahi Diya Yonah PrachoDayat.
معني عبارت بالا عبارتست از:
آن نورى كه باعث درخشش آگاهى ما مي‌شود آن را ستايش مي‌كنيم و آن نور در زمين، برزخ و بهشت نيز مطرح است و همراه ماست.
قرائت اين سرود كاملاً قانونمند است و يوگايي‌ها براى فراگيرى چگونه صحيح خواندن آن بارها در كلاس‌هاى خود از زبان استاد و يا روى نوارهاى پر شده به شيوه قرائت درست آن گوش داده و تكرار مي‌كنند تا فرا گيرند. قرائت صحيح اين سرود با كشش‌ها و مكث‌هايي همراه است كه رعايت كردن آن قواعد براى بهره‌مندى از تاثيرات ارزنده‌ان سرود در اثر تكرار جداً لازم است. فوايدى كه از طرف اساتيد بزرگ يوگا براى تكرار كنندگان اين ذكر به صورت صحيح مطرح گرديده بدين شرح است كه ‌اين سرود مولد ارتعاشى است كه به پاك‌سازى تمام انرژي‌هاى مزاحم ذهن و جسم خوانندگان و شنوندگان مي‌انجامد و جالب اين كه بجز پاكسازى درون فردى به پاكسازى محيطى نيز مي‌پردازد. يعنى محيطى كه در آن اين سرود قابل شنيدن باشد (به صورت زنده يا از روى نوار پر شده) در اثر تكرار از انرژي‌هاى منفى تهى و سرشار از انرژي‌هاى مثبت مي‌گردد. قرائت صحيح آن در محيط براى بيماران نيز بسيار مناسب است.

شايان ذكر است كه به فرمودة بزرگان يوگا اين تاثيرات ناشى از تكرار صحيح صوت و كلام آنهاست نه معناى آنها. بديهى است كه اگر كسى حتى معناى اين سرودها و عبارات را نداند ولى به صورت صحيح به قرائت يا گوش فرا دادن به ‌آن بپردازد متاثر از قدرت‌هاى آن خواهد شد، و اگر فردى هم معناى آن را درك كند ولى به قرائت عينى و صحيح عبارت نپردازد و معناى آن را به زبان‌هاي ديگر بخواند از اين تاثيرات بهرمند نمي‌شود.18

تلفيق صوت و كلام مقوله‌اى اسرارآميز و پيچيده است كه در جهان اسلام و ايران كمتر شاهد تحقيقات بنيانى راجع به‌ آن بوده‌ايم و اين در حالى است كه احتمال وجود آيات و سور بسيارى در قرآن قابل پيش‌بينى است كه در صورت قرائت صحيح، ايجاد ارتعاشات صوتى و در نهايت حصول انرژي‌هاى مثبت قابل كسب براى انسانها را دارا باشد كه فراتر از حواس قابل درك و فهم مي‌باشد.

البته فضائل و فوائد قرائت برخى آيات و سور قرآن مورد توجه مسلمانان مي‌باشد كه از جمله آانان مي‌توان به: «آية‌الكرسى» (آيات 257-255سوره مباركه بقره)- آية: «وجعلنا من بين ايهديهم...» (آية 9 سوره يس)- آية: «امن يجيب المضطر اذا...» (بخشى از آية 62 سوره نمل) اشاره كرد.

همچنين ذكر نمونه‌اي زير خالى از لطف نيست:

ـ قدرت شفابخشى تكرار سوره حمد 19؛

- دورى از فقر، قدرت بخشى به حافظه، بهره‌مندى از توفيقات الهى و فزونى روزى در نتيجة قرائت سوره واقعه20؛

- توصيه به قرائت سوره ماعون با صداى بلند در نماز عشاء براى در پناه خداوند بودن تا صبح21.

اما هنوز توجهى بايسته به تأثيرات بر زبان جارى ساختن الفاظ قرآن نشده است گر چه در تحقيقات اندك به جنبة اعجازى شنيدن آيات قرآن پرداخته شده است.

گروهي از پژوهشگران و پزشكان كشورمان در سال 1382 اقدام به آزمايشات و تحقيقات جالبي نمودند. آنان طى اين آزمايش 40 بيمار همسان كه نياز به عمل جراحى داشتند را به دو دسته مساوى تقسيم نمودند. در روز عمل براى يك گروه از آنها از صبح زود تا لحظة عمل كه بعد از ظهر همان روز بود به پخش تلاوت آيات قرآن در اتاقشان پرداختند و براي گروه دوم اين كار را صورت ندادند و صداى عادى محيط بيمارستان در اتاق آنها به گوش مي‌رسيد.
سپس در هنگام عمل نتايج متفاوت و جالبى براى پزشكان و پژوهشگران حاصل آمد. گروهى كه از صبح در معرض شنيدن قرائت آيات قرآن در اتاق خود بودند از آرامشى بالاتر،‌ ضربان قلب طبيعي‌تر و اضطراب و دغدغة كمترى برخوردار بودند.22

آيا اين احساسات و تاثيرات تنها ناشى از شنيدن مطالب و مفاهيم اشاره شده در اين كتاب آسمانى است؟
اگر اين چنين است آن بيماران كه معانى آيات شنيده شده را نمي‌دانستند!.

اين جنبه از اعجاز قرآن در درجه نخست به احساسات مبهمي‌ بر مي‌گردد كه در قلب خواننده يا شنونده بر مي‌انگيزد.23

اما به نظر مي‌رسد علاوه بر فوائد معجزه آساى شنيدن آيات وحي، خواندن اين آيات نيز داراى تأثيرى معجزه آسا باشد.
در قرآن و همين طور احاديث فراوانى به درست قرائت شدن آيات عربى براى ايجاد تاثيرات نهفته در قرآن توصيه شده و حتى گفته شده كه اگر سواد عربى هم نداريد و مفاهيم عميق مطرح شده در اين كتاب آسمانى را متوجه نمي‌شويد با اين حال باز هم به قرائت آيات به زبان عربى و به‌طور كاملاً صحيح بپردازيد و يا به قرائت آنها گوش فرا دهيد. 

حال به بيان تعدادى از اين آيات قرآن يا احاديث كه به درست قرائت كردن آيات قرآن توصيه نموده‌اند مي‌پردازيم :

ـ قرآن ذكرى با بركت است.

ـ «قرآن را به ترتيل بخوانيد» (مزمل آية 4).

ترتيل (كه خواندن آيات قرآن به‌ آن شيوه توصيه شده) ادا نمودن حروف و رعايت موارد وقف مي‌باشد. همچنين در معنى آية شريفة "ورتل القرآن ترتيلا" ، در حديثى به نقل از امام صادق عليه السلام آمده است كه: «قرآن را با مكث و تأنى بخوان و صدايت را به تلاوت آن زيبا كن».24

حضرت محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) مي‌ فرمايند:

ـ «قرآن را نيكو ادا كنيد و شگفتيهاى آن را پي‌‌جويى كنيد».25

- «قرآن را با لحن عربى و لهجة آن بخوانيد» 26

ـ «قرآن را با عربى آن فرا گيريد و از قرائت حرف با كلمه زائد در آن بپرهيزيد».27

ـ «قرآن را به عربى صحيح بخوانيد و عجايب آن را استخراج كنيد»28

امام على (عليه السلام) مي‌ فرمايند: «بهترين ذكرها قرآن است كه با آن فراخى سينه و قلب ميسر است و باطن و نهان انسان بدان وسيله نورانى مي‌شود»29

ـ «در تلاوت قرآن، آن را بخوبى بيان كن و همانند شعر آن را به تندى مخوان و مانند ريگ آن را پراكنده مساز»30

امام رضا (عليه السلام) نیز مي‌فرمايند:

ـ «كلمات قرآن را صحيح ادا كنيد»31

شايد واجب بودن قرائت حمد و سوره با صداى بلند در نمازهاى صبح و مغرب و عشاء براي مردان، وسيله‌اى براى بهره‌مندى از انرژي‌هاى خداوندى در آن اوقات شبانه‌ روزي باشد. حال با توجه به توصيه‌هايى كه از جانب خداوند متعال، پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) و تعدادى از امامان بزرگوارمان مطرح شد و با استناد به فرمايشات آنان و كل مطالب مطرح شده در اينجا، احتمال بر اين نكته مي‌رود كه بجز معانى ارزشمند و نكات انسان‌ساز آيه‌ها، در قرآن رموز و شگفتي‌هايى صوتى و كلامي‌در حدى بسيار فراتر از آنچه در فرقه‌ها و طريقت‌هاى ديگر و تاثيرات ناشى از كنار هم قرارگيرى و تلفيق صوت و كلام در اين آيات بزرگ نهفته باشد، كه در پس قرائت صحيح آيات قرآن، ‌هاله‌هايي از انرژي‌هاى مافوق درك آدمي‌را در پيرامون او ايجاد نمايد.

ممكن است تشابهات بعضى از حروف متقاطع كه بيشتر هم در قرآن تكرار گرديده (الم- 6 مرتبه تكرار/ الر- 5 مرتبه تكرار/ حم، 7 مرتبه تكرار و...) با ذكر "اوم" در يوگا و يا ذكر "آمين" كه به قصد بر آورده شدن دعاها خوانده مي‌شود و امثالهم جاى تفكر بيشترى داشته باشند، و درجاتى والا از تاثيرات صوت و كلام را در درون داشته باشند و با ايجاد اين تاثيرات شناخته نشده در صورت قرائت صحيح، كليدي براى تاثيرگذاري‌هاى صوت و كلامي‌آيه‌هاى بعدى آن سوره‌ها در قرآن باشند و شايد اين هم يكى از رموز اين حروف متقاطع باشد.

در فرقه‌هاى ديگر تكرار ذكر است (در حد نياز) كه اثربخشى ذكر را قوت مي‌بخشد و در قرآن نيز، هم آهنگ بودن انتهاى بعضى آيات شايد به نوعى عمل تكرار در جهت تاثيرگذارى بهتر قدرتهاى مستتر در آن سوره را داشته باشد كه البته‌اين تكرار در مواردى به شكل عينى و به كرات اتفاق افتاده كه به عنوان مثال به سورة الرحمن، آية شريفه "فبأىّ الآء ربكما تكذبان" كه 31 مرتبه تكرار شده مي‌توان اشاره نمود.

همين طور در روايات نيز براى گرفتن تاثيرات مد نظر گنجانده شده در ذكر، آيه و يا سوره‌هاي قرآن، شاهد سفارش به تكرار آن (به 70 بار،100 بار يا 1000 بار و يا....)هستيم و اين تأكيد بر تكرار شايد با بعضى از فرقه‌هاى ديگر كه با تكرار صوت و كلام ذكرشان سعى بر ايجاد تاثيرات نهفته در آن اذكار دارند هم‌سو باشد و شگفتي‌هاى صوت و كلامي‌ موجود در قرآن نيز براى تاثيرگذارى نياز به تكرار داشته باشند.

با توجه به مفاد روايات مربوط به قرائت درست قرآن، مي‌توان گفت، صحيح قرائت نمودن كلمات و حروف و رعايت كامل قواعد تلاوت آن، باعث مي‌شود كه سمفونى اصوات كنار هم شكل گيرد و توان تاثيرگذاري‌هاى شگرف و پيچيده و زندگي‌ساز را براى انسان ايجاد نمايد. تأكيد بر قرائت قرآن به همان زبان عربى با در نظر گرفتن اصول آن به صورت شمرده و يا صوت زيبا تصديقى بر اين ادعاست و گرنه به جاى توصيه بر آن به ترجمه و گسترش در جريان محتواى آن قرار گرفتن را شاهد مي‌بوديم، گمان بر اين است با مطالعه معانى آيات شناخته شده در تاثيرگذارى و قرائت معناى آن تاثيرى عايد نخواهد گرديد و اين تلفيق صوت و كلام است كه با قرائت درست ايجاد مي‌كند. 

شايد حروف متقاطع مطلع تعدادى از سوره‌هاى قرآن كه قابل ترجمه و معادل سازى قابل درك به زبانهاى ديگر نيستند و معناى قابل فهمي‌از نظر محتوايى در زبان عربى هم ندارد به طور مستقيم كليدى براى تاثيرگذاري‌هاى صوت و كلام ناشى از قرائت آنهاست و مي‌توان آنها را به عنوان نشانه‌هايى مستقيم در تائيد تاثيرات صوت و كلام دانست چون در آنجاست كه در ابتداى سوره، ديگر محتواى پندآموزى يافت نمي‌شود و فقط صوت و كلام است وبس.

آنچه گذشت، گامي‌كوتاه، شتابان و ابتدائى بود به سوى جنبه‌اى ديگر از اعجاز معجزة جاويدان پيامبر خاتم محمد مصطفى صلى الله عليه و آله و سلم. با توجه به‌اين كه منابع مربوط به اعجاز قرآن ـ در حد مطالعة نگارنده ـ تاكنون به‌اين جنبه از قرآن توجه نكرده‌اند، مي‌توان اعجاز صوتى اين كلام آسمانى را پرده‌اى جديد از معجزات قرآن دانست كه اگر به درستى شناخته و شناسانده شود بشر را به خضوع و فروتنى در برابر آن فراخواهد خواند.

روشن است كه‌اين موضوع نيازمند تأمل، تحقيق و بررسي بيشتر است و اميد است صاحب نظران علوم قرآنى و ديگر انديشمندان ضمن بررسى انتقادي مفاد مقالة حاضر، نگاهى ژرف‌تر به‌اين جنبة ناشناختة اعجاز قرآن معطوف دارند تا در آيندة نزديك اعجاز صوتى قرآن نيز در كنار ديگر جنبه‌هاى اعجاز آن در منابع علوم قرآنى مورد توجه قرار گيرد.

نویسنده: احسان زراني

  • 1. علوم قرآنى ـ محمدهادى معرفت ـ صفحات 374 الى 438
  • 2. دايرة المعارف قرآن شناسى ـ على حاجى وند ـ صفحة 206
  • 3. (تفسير مجمع‌البيان- جلد1-صفحه 75).
  • 4. (بحارالانوار ـ جلد 92 ـ صفحه 15).
  • 5. (علوم قرآني- محمد‌هادى معرفت- صفحه 385)
  • 6. (مجلة يوگا ـ شماره 3- مقاله موسيقى و سلامتي).
  • 7. (مجلة يوگا، شماره 3 مقاله موسيقى و سلامتي)
  • 8. (از سخنرانى دكتر الهى قمشه‌اى 4 ارديبهشت 83. شبكه 4 سيما)
  • 9. (مجله يوگا- جلد 3 صفحه 19)
  • 10. (مجله يوگا- شمارة 15- صفحه 13)
  • 11. (از سخنرانى دكتر الهى قمشه‌اي- شبكه 4 سيما. 11/ ارديبهشت/ 83)
  • 12. (مبانى موسيقيايى الحان و نغمات قرآن كريم/ حسن سلطان نيا./ صفحه 126)
  • 13. (مبانى موسيقيايى الحان و نغمات قرآن كريم/ حسن سلطان نيا/ صفحه 127).
  • 14. (Prevention magazine، مطرح شده در مجلة يوگا- شمارة 3. صفحه 18)
  • 15. (استاد شرمين رضايي/ استاد تاى چى چوان)
  • 16. (chi kung:health & martialarts) پرورش انرژي حياتى از طريق چى كونگ- نويسنده- Yang ، Jwing-Ming صفحه 189 و 190)
  • 17. مجلة يوگا - شمارة 15 صفحة 19 و 20 - استاد مايا
  • 18. از كتاب Rig-Veda (”Knowledge of Praise”) مطرح شده در كلاس استاد مايا
  • 19. (حضرت محمد(صلى الله عليه و آله و سلم)- نورالثقلين، جلد 1- صفحه 44)
  • 20. (حضرت محمد (صلى الله عليه و آله و سلم)- نورالثقلين)
  • 21. (حضرت محمد (صلى الله عليه و آله و سلم)، ثواب الاعمال)
  • 22. (اخبار علمي‌فرهنگى و هنري- شبكه دوم سيما- 1382).
  • 23. (علوم قرآني، نويسنده: محمد‌هادى معرفت، صفحه 387).
  • 24. (بحارالانوار- جلد 89- صفحه 191).
  • 25. (مجمع‌البيان- جلد 1- صفحه 81).
  • 26. (الكافي- جلد 2- صفحه 614)
  • 27. (وسايل الشيعه- جلد 4- صفحه 865).
  • 28. (قرآن در احاديث اسلامي)
  • 29. (غررالحكم)
  • 30. (كافي- جلد 2- صفحه 614).
  • 31. (بحارالانوار- جلد 92- صفحه 215)
منابع: 

مجله انديشه صادق ، تابستان 1383 - شماره 15