حجیت قرائات سبع

آیا قرائات سبع دارای حجیت و ارزش اعتباری هستند؟
آیا نمازگزار می تواند یكی از این قرائت ها (در محدوده قرائات سبع) را انتخاب كند؟
بیش تر فقها قایل به جواز می باشند مرحوم سید محمد كاظم یزدی درالعروه الوثقی و مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی در وسیله النجاه، احتیاط را در آن دانسته اند كه نمازگزار از قرائات سبع تجاوز نكند گرچه فتوای ایشان جواز قرائت به هر قرائت صحیحی است، چه از سبع باشد چه نباشد.1
آیت اللّه خویی قرائت به قرائات متداول عصر ائمه را جایز دانسته2 وحدیث «اقراوا كما یقرا الناس» را قرائات متداول آن زمان تفسیرنموده اند امام خمینی (قدس سره) احتیاط فرموده كه از قرائات سبع تجاوز نكند.3
مشهور میان فقها، تخییر در انتخاب هر یك از قرائات سبع است، با آن كه درروایت امام صادق (ع) آمده است: «القرآن واحد نزل من عندالواحد و انما الاختلاف من قبل الرواه» گفته اند: ولی ائمه معصومین رخصت داده اند كه طبق هر یك ازقرائات مشهور قرائت كنند و روایت «اقراوا كما یقرا الناس» را دلیل بر این مدعی گرفته اند لازمه جمع بین دو حدیث، انحصار قرائت اصلی در میان همین قرائات معروف است بنابراین برای تسهیل، مردم را ملزم به یك قرائت و شناخت آن نكرده اند ولی احتیاط در آن است كه مطابق قرائات سبع قرائت شود و از آن تجاوزنشود.
امام خمینی (قدس سره) نیز همین احتیاط را فرموده اند، زیرا احتمال می رود كه حدیث «اقراوا كما یقرا الناس» ناظر به همین قرائات سبع كه در میان مردم شهرت یافته است، باشد.
ولی مرحوم سید محسن حكیم در شرح عروه: (مستمسك العروه)4 می فرماید: «حدیث مزبور نمی تواند ناظر به قرائات سبع باشد، زیرا پدیده حصرقرائات در سبع در اوایل سده چهارم به وقوع پیوست، یعنی دو قرن پس از صدور حدیث مذكور».
بنابراین حدیث را به قرائات معروف در عصر ائمه ناظر می داند كه بیش ازقرائات سبع است پس هر قرائتی كه ثابت شود در عصر ائمه شهرت مردمی داشته است، جایز القرائت می باشد.
ما بر این باوریم قرآنی كه از جانب خداوند بر پیامبر(ص) نازل شده است، بیش از یكی نبوده و نیست و آن همین قرآنی است كه مردم از آن پاسداری می كنند. قرائت صحیح همان است كه مردم از پیامبر گرفته اند و آن قرائت موروثی، هیچ گونه ارتباطی با قرائت  قرا كه مولود اجتهادات شخصی آنان است، ندارد و نمی تواند داشته باشد، زیرا قرآن موروثی، جدا از قرآن اجتهادی است.
بزرگان ـ امثال امام بدرالدین زركشی5 و استاد خویی6 ـ فرموده اند: «القرآن و القرائات حقیقتان متغائرتان، قرآن و قرائات دو حقیقتند، آن وحی الهی است كه بر پیامبر اكرم فرود آمده و این اختلاف قرا بر سر شناخت آن وحی است كه بیش تر مبنی بر اجتهادات شخصی آنان است» لذا حدیث «اقراوا كما یقرا الناس» ناظر به همان حقیقتی است كه در دست مردم جریان دارد و آن را از پیامبر(ص) به ارث برده اند نه آن چه بر زبان قاریان جاری است و مولود اجتهادات آنان می باشد وبر سر آن اختلاف دارند بنابراین آن چه معتبر است و حجیت شرعی دارد، قرائتی است كه جنبه همگانی و مردمی، دارد و آن قرائت همواره ثابت و بدون اختلاف بوده و تمامی مصحف های موجود در حوزه های علمی معتبر در دوره های تاریخ ‌یكسان بوده، اختلافی در ثبت و ضبط آن وجود ندارد.
لذا همه قرآن های مخطوط در طول تاریخ و مطبوع در چند قرن اخیر یكنواخت بوده7 و جملگی طبق قرائت حفص است كه همان قرائت مشهور میان مسلمانان بوده و هست، زیرا حفص قرائت را از استاد خویش عاصم و وی از استاد خویش ابوعبدالرحمان سلمی و وی از مولا امیرمؤمنان (ع) گرفته است و طبعاهمان قرائت پیامبر اكرم (ص) است كه تمامی مردم شاهد و ناظر و ناقل آن بوده اند.
امام خمینی (قدس سره) فرموده اند: «الاحوط عدم التخلف عما فی المصاحف الكریمه الموجوده بین ایدی المسلمین، 8 احوط آن است كه از آن چه در ثبت و ضبط قرآن كنونی در دست مسلمانان وجود دارد تخلف نشود».

  • 1. العروه الوثقی، آداب القراه و احكامها، مساله 50 وسیله النجاه، قرات، مساله 14.
  • 2. منهاج الصالحین، ج 1، كتاب الصلاه، ص 167، مساله 119.
  • 3. تحریرالوسیله، ج 1، كتاب الصلاه، ص 152، مساله 14.
  • 4. مستمسك العروه الوثقی، ج 6، ص 245 ـ 242.
  • 5. البرهان، ج 1، ص 318.
  • 6. البیان، ص 173.
  • 7. لازم است یادآوری شود كه قرائت ورش به روایت قالون تنها در كشور عربی لیبی اخیرا چاپ شده و مورداعتراض مسلمانان و سران برخی از كشورهای اسلامی قرار گرفته است.
  • 8. تحریرالوسیله، ج 1، ص 152، مساله 14.