تحریف قرآن از منظر امام خميني(ره) و ديگران
عدم تحريف قرآن
شبهه تحريف قرآن از زمانهاي گذشته مورد بحث و رد محققان و دانشمندان اسلام قرار گرفته است. اگر چه منشأ قول به تحريف وجود رواياتي است كه در كتابهاي اهلسنت و شيعه آمده است، ولي اين روايات قابل تأويل و يا توجيه هستند و بعضي از آنها نيز ريشه اساسي ندارند. ادلهاي كه براي نفي تحريف قرآن وجود دارد به اندازهاي قوي و محكم است كه هيچ دليلي نميتواند در مقابل آن بايستد. در اينجا به عنوان نمونه به چند مورد از اين دلايل اشاره ميگردد.
1. گواهي تاريخ
تاريخ گواهي ميدهد كه قرآن كريم از همان روزهاي نخست مورد توجه مسلمانان بوده است و پيامبر(ص) نيز شخصاً دستور كتابت و حفظ آن را ميدادند و نسخههاي متعددي از آن تهيه ميكردند. با اين وجود چگونه ميشود قرآن با اين عظمت تحريف شده باشد؟
2. اعجاز قرآن
يكي از ادله محكمي كه شبهه را قاطعانه رد ميكند اعجاز قرآن است. همانگونه كه آيات قرآن به صراحت بيان كرده است هيچ كس نميتواند مانند اين قرآن را بياورد. بنابراين آنچه بعضي از خوارج گفتهاند كه سوره يوسف به قرآن اضافه شده است، كاملاً بياساس و باطل است.
3. ضمانت الهي خداوند
خود ضمانت حفظ اين كتاب را بر عهده گرفته است، آنجا كه ميفرمايد: «أنا نحن نزّلنا الذكر وانّا له لحافظون»1 اين اشكال كه ممكن است همين آيه حفظ نيز از آيات محرف باشد صحيح نيست، زيرا همه علما متفقاند كه اين آيه از آيات محرفه نيست. از طرفي مراد از حفظ قرآن بايد همين قرآن موجود باشد نه آن قرآني كه در لوح محفوظ وجود دارد، زيرا حفظ قرآن در سينه پيامبر(ص) يا در لوح محفوظ هنر محسوب نميگردد.
4. روايات
روايات زيادي درباره عدم تحريف قرآن وجود دارد كه به طور قاطع احتمال تحريف را منتفي ساخته است. اينك با توجه به نكتهاي كه بيان شد، به سراغ نظر حضرت امام(ره) در اين زمينه ميرويم. حضرت امام(ره) و شبهه تحريف قرآن بعضي از اخباريين و محدثين شيعه و اهلسنت كه گفتارشان پيش دانشمندان و علماء مورد اعتنا نيست، گول ظاهر بعضي از اخبار را خورده و چنين رأيي اظهار كرده، ولي دانشمندان و علماء او را رد كردند و براي كتاب 2 او قدر، در جامعه علمي نيست. 3 كلام حضرت امام(ره) اشاره به روايات ضعيفي دارد كه بعضي از علما درباره تحريف قرآن آوردهاند و يا كتابي در اين زمينه نوشتهاند. ولي حضرت امام(ره) براي اينگونه كتابها هيچ ارزش علمي قائل نيستند. امام(ره) در جاي ديگر درباره كتاب فصل الخطاب آورده است: انه لو كان الامر كما توهم صاحب «فصل الخطاب» الذي كان كتبه لايفيد علما وعملا، وانما هو ايراد روايات ضعاف أعرض عنها الاصحاب وتنزه عنها اولوالالباب من قدماء اصحابنا كالمحمدين الثلاثة المتقدمين. اگر آنچه صاحب كتاب فصل الخطاب نوشته است درست باشد، اين حرف نه فايده علمي دارد و نه فايده عملي بر آن مترتب ميباشد، و آنچه او آورده است، روايات ضعيفي است كه اصحاب ما از آن اعراض نموده و صاحبان خود از قدما مانند محمدون ثلاث از آن منزه هستند. 4در جاي ديگر ميفرمايد: اين قرآن كه در بين يد مسلمين هست از صدر اول تا حالا يك كلمه، يك حرف در او زياد و كم نشده است. 5 البته اين نكته قابل توجه و دقت است كه منظور از تحريف در بحث، تحريف لفظي است نه تحريف معنوي، زيرا خود شاهد هستيم كه از زمان گذشته تاكنون، تحريف معنوي در قرآن صورت گرفته و عدهاي به نفع خود آيات الهي را تفسير نمودهاند. حضرت امام(ره) در اين زمينه ميفرمايد:: مسئله دعوت به اجتماع، دعوت به سياست، دعوت به مملكتداري، در عين حال كه همه اينها عبادات است، عبادات جداي از سياست و مصالح اجتماعي نبوده است، در اسلام تمام كارهايي كه به آن دعوت شده است جنبه عبادي دارد، حتي در كارخانهها كار كردن، در كشاورزي كشاورزي كردن، در مدارس تعليم و تربيت كردن، همهشان مصالح اسلامي است و جنبه عبادي دارد... از صدر اسلام، مصالح اسلام را همانطوري كه قرآن شريف فرموده است پياده كنند (نكردند) چون ميديدند با قدرتهاي خودشان مخالف است و از آن اول آنچه را از قرآن كه ميديدند با مصالح خودشان مخالف است، چون نميتوانستند از قرآن بردارند، تعبير ميكردند، كج معني ميكردند، روحانيوني كه وابسته به خودشان بود وادار ميكردند كه اينها را كج معني كنند، منحرف كنند قرآن را از آن چيزي كه هست. 6 بنابراين از كلام حضرت امام(ره) استفاده ميشود كه تحريف معنوي در قرآن صورت گرفته است، ولي تحريف لفظي به معناي كم و زياد شدن الفاظ قرآن هرگز انجام نشده است و قرآن شريف دست نخورده باقي منده و همانطوري كه در زمان رسولالله(ص) وارد شد، اكنون هم به همان صورت، بدون كم و كاست، در ميان مسلمانان وجود دارد. ديدگاه اهلسنت درباره تحريف بسياري از اهلسنت مانند ابوالحسن اشعري7 (م324ق) و رحمتالله هندي دهلوي،8 شيعه را از قول به تحريف مبرا دانستهاند، ولي در ميان اهلسنت افرادي هستند كه قائل به تحريف قرآن شدهاند و گفتهاند آياتي از قبيل آيه رجم،9 رغبت،10 جهاد11و فراش12از ميان رفته است. عبداللهبنعمر ميگويد: بسياري از آيههاي قرآن از ميان رفته است و كسي از شما نگويد كه تمامي قرآن را ياد گرفتهام؛ از كجا ميداند تمامي قرآن كدام است؟ در صورتي كه بسياري از قرآن از ميان رفته است.13عايشه گمان ميكرد در قرآن آيهاي بوده است كه مقدار شيرخوارگي را كه موجب حرمت ميشود تعيين مينمود، ولي در زمان اشتغال به دفن پيامبر گوسفندي وارد اتاق او شده و صحفاتي را كه مشتمل بر آيه رضعات بوده جويده است.14 محمد عبداللطيف معروف به ابنخطيب در كتاب خود به نام الفرقان كه در مصر منتشر كرد معتقد است علاوه بر تغييراتي كه پيش از عثمان در قرآن رخ داده است، پس از آن نيز به دست حجاج در دوازده جاي قرآن تغييراتي روي داده است. 15 با اين حال، چنانكه حضرت امام(ره) نيز ميفرمايد، دانشمندان اسلامي اين سخنان را نپذيرفته و با استدلال استوار رد كردهاند.
نویسنده:حجتالاسلام محمدحسين محمدي
-->
- 1. حجر: 9.
- 2. منظور كتاب فصل الخطاب است كه محدث نوري به رشته تحرير درآورده است
- 3. كشف الاسرار، ص132.
- 4. انوار الهداية، ج1، ص247. (منظور از محمدون ثلاث محمدبنيعقوب كليني، محمدبنعليبنبابويه معروف به صدوق و محمدبنحسن طوسي است).
- 5. صحيفه نور، ج18، ص422.
- 6. همان، ص423.
- 7. محمدهادي معرفت، صيانة القرآن من التحريف، ص79 ـ 81
- 8. اظهار الحق، ج2، ص206 ـ 209
- 9. صحيح بخاري، ج8، ص208 ـ 211.
- 10. همان.
- 11. در المنثور، ج1، ص106.
- 12. همان.
- 13. الإتقان، ج3، ص73.
- 14. صحيح مسلم، ج4، ص167.
- 15. الفرقان، ص50 ـ 52.