آغاز و مدت نزول (قسمت سوم)

4. علامه طباطبايي همين تاويل را با بياني لطيف تر مطرح كرده و فرموده است: «اساسا قرآن داراي وجود و حقيقتي ديگر است كه در پس پرده وجود ظاهري خودپنهان و از ديد و درك معمولي به دور است قرآن در وجود باطني خود از هرگونه تجزيه و تفصيل عاري است نه جز دارد و نه فصل و نه آيه و نه سوره، بلكه يك وحدت حقيقي به هم پيوسته و مستحكمي است كه در جاي گاه بلند خود استوار واز دست رس همگان به دور است».

«كتاب احكمت آياته ثم فصلت من لدن حكيم خبير(1)، كتابي است كه آياتش استحكام يافته، سپس از جانب حكيمي آگاه، به روشني بيان شده است».
«و انه في ام الكتاب لدينا لعلي حكيم(2)، و آن در ام الكتاب (لوح محفوظ) نزدما بلندپايه و استوار است».
«انه لقرآن كريم في كتاب مكنون لا يمسه الا المطهرون(3)، آن قرآن گرامي دركتاب محفوظي (سر بسته و پنهان) جاي دارد و جز پاكان نمي توانند به آن دست زنند (دست يابند)».
«و لقد جئناهم بكتاب فصلناه علي علم(6)، و در حقيقت، ما كتابي براي آنان آورديم كه (اسرار و رموز) آن را با آگاهي شرح داديم».
پس قرآن داراي دو وجود است: ظاهري در قالب الفاظ و عبارات، و باطني درجاي گاه اصلي خود لذا قرآن در شب قدر با همان وجود باطني و اصلي خود ـ كه داراي حقيقت واحدي است ـ يك جا بر قلب پيامبر اكرم (ص) فرود آمد سپس تدريجا با وجود تفصيلي و ظاهري خود در فاصله هاي زماني و در مناسبت هاي مختلف و پيش آمدهاي گوناگون در مدت نبوت نازل گرديد.(5)
اين گونه تاويلات، از يك نوع لطافت و ظرافت برخوردار است كه در صورت وجود مقتضي و داشتن سند اثباتي، مي تواند كاملا مناسب باشد از طرف ديگرظاهر آيات قرآن، به همين قرآن كه در دست مردم است اشاره دارد و از قرآن ديگر و حقيقتي ديگر كه پنهان از چشم همگان باشد سخن نمي گويد.
خداوند براي ابراز عظمت اين ماه (رمضان) و اين شب (ليلة القدر) مساله نزول قرآن را در آن مطرح مي سازد و بايد اين مطلب قابل فهم و درك شنوندگان باشد، واز قرآني سخن بگويد كه مورد شناسايي مردم (مورد خطاب) بوده باشد به علاوه خبر دادن از نزول قرآن (قرآن باطني) از جاي گاه بلندتر به جاي گاه پايين تر، كه هر دواز دست رس مردم و حتي پيامبر اكرم (ص) به دور است، چه فايده اي مي تواندداشته باشد، تا با اين ابهت و عظمت از آن ياد كند بنابراين اين گونه تاويلات زماني مناسب است كه اصل موضوع ثابت شده باشد و اگر بخواهيم آيات مذكور را تفسيركنيم، اين گونه تاويلات چاره ساز نيست و آيات ياد شده شروع فرود آمدن قرآن رايادآور مي شود.

  • (1). هود 11: 1.
  • (2). زخرف 43: 4.
  • (3). واقعه 56: 79 ـ 77.
  • (6). اعراف 7: 52.
  • (5). الميزان، ج 2، ص 16 ـ 15.