درباره مفهوم اسراف چند نكته قابل توجه است:
مصاديق اين واژه در زندگي فردي و اجتماعي انسان بسيار گستردهتر است، چنان كه در حديثي از پيامبر صليالله عليه و آله و سلم آمده است: «في كل شيء اسراف: در هر چيزي اسراف وجود دارد.» مفهوم اسراف در هر كاري ميتواند تحقق پيدا كند و هركاري كه از مرز اعتدال خارج شود، اسراف شمرده ميشود؛ حتي در وضو گرفتن، اگر كسي بيش از حد نياز آب مصرف كند، اسرافكار است.
در روايتي ديگر از امام صادق عليهالسلام نقل شده كه ميفرمايد: «ميانهروي كاري است كه خداوند آن را دوست ميدارد، و اسراف را ناخوش ميدارد؛ حتي دور انداختن هسته [ ميوه] را؛ زيرا آن [نيز] به كاري ميآيد، و حتي دور ريختن زيادي نوشيدني ات را.»
بنابراين اسراف، تنها در خوردن و آشاميدن نيست، بلكه حتي دور ريختن هسته خرما يا هسته ديگر ميوههايي كه براي كاشت قابل استفادهاند، اسراف محسوب شود، ولي در عصر ما، گسترة اسراف بسيار گستردهتر از گذشته است: اسراف در بهرهگيري از هوا و محيط زيست، در استفاده از بنزين، نفت، گاز و ديگر منابع حياتي نيز مصداق دارد.
گاه اسراف در كميت مصرف است؛ يعني بيش از مقدار موردنياز، مصرف كردن. گاه نيز در كيفيت مصرف تحقق پيدا ميكند؛ بدين معنا كه مصرف از نظر كمي بيش از حد نياز نيست، ولي از نظر كيفي بيش از حد نياز است؛ مانند پوشيدن لباس ميهماني ـ كه براي حفظ آبروست ـ در منزل. روايت است كه شخصي به نام سليمان بن صالح از امام صادق عليهالسلام پرسيد: كمترين درجه اسراف چيست؟ امام عليهالسلام در پاسخ فرمود: «كمترين اندازة آن اين است كه لباس ميهمانيات را لباس خانه قرار دهي و تهماندة ظرفت را دور بريزي.»
بر پاية روايتي ديگر، حتي انسان ميتواند سي پيراهن داشته باشد و از هر يك به منظوري استفاده كند و اسراف شمرده نشود؛ ولي اگر لباسي را كه براي حفظ آبرو بايد در بيرون از خانه بپوشد، در خانه مورد استفاده قرار دهد، اسرافكار خوانده ميشود.
بنابراين استفادة نابهجا از وسائل شخصي نيز از مصاديق اسراف است. استفاده نابهينه از لباس بيروني، اسراف كيفي قلمداد ميشود و دور ريختن باقيماندة آب مصرفي، اسراف كمي. همچنين در روايت ديگري به نقل از پيامبر صليالله عليه و آله آمده است: «انّ من السرف ان تاكل كل ما اشتهيت: يكي از نمونههاي اسراف اين است كه هرچه دلت بخواهد، بخوري.» اين سخن اشاره دارد به اينكه ممكن است كسي بيش از اندازة لازم، غذا نخورد، ولي در انتخاب نوع غذا اسرافكار باشد؛ يعني به جاي انتخاب غذاي مفيدتر، غذاي لذيذتر را انتخاب كند؛ به سخن ديگر: آنچه بايد بخورد نميخورد، بلكه آنچه ميخواهد ميخورد.
نكته قابل توجه ديگر در تبيين مفهوم اسراف، نسبي بودن آن است؛ بدين معنا كه ممكن است بهرهگيري مقداري يا نوعي از يك كالا براي يك نفر اسراف و تجاوز از حد اعتدال محسوب شود؛ ولي براي ديگري اسراف نباشد، چنان كه در روايتي از امام صادق عليهالسلام آمده است: «آيا گمان ميكني خداوند انسان را در مالي كه به وي عطا فرموده، امين شمرده كه اسبي به بهاي ده هزار درهم بخرد؟ حال آنكه اسبي به قيمت بيست درهم براي او كفايت ميكند.»
بر پاية اين روايت مثالي ميزنيم: در زمان ما، دو نفر هستند كه ميتوانند اتومبيلي به قيمت يك صد ميليون تومان تهيه كنند، يكي از آنها نيازمند به اتومبيلي با اين قيمت است؛ ولي ديگري اتومبيلي با قيمت بيست ميليون تومان هم براي تأمين نيازهايش كافي است، اگر هر دو، اتومبيل يكصد ميليون توماني تهيه كردند، شخص دوم اسرافكار است و اولي اسرافكار نيست؛ چون فرد دوم از مرز اعتدال تجاوز كرده و ديگري تجاوز نكرده است.
برخي از روايات دلالت دارند كه در كارهاي نيك، اسراف نكوهيده نيست؛ مانند آنچه از پيامبر صليالله عليه و آله نقل شده كه ميفرمايد: «لاخير فيالسرف، ولاسرف فيالخير: در اسراف خيري نيست و در [كارهاي] خير، اسراف نيست.»6 در روايتي ديگر از امام علي عليهالسلام آمده است: «الاسراف مذموم في كل شيء إلا في أفعال البر: اسراف در هر چيزي ناپسند است، مگر در كارهاي خير.»7
اما بيترديد، مقصود از اين روايات اين نيست كه انسان حق دارد همه اموال خود را به بهانه نيكي كردن به ديگران ببخشد، و خود و خانواده خويش را به فقر و فلاكت بيندازد. قرآن كريم انفاق انسانهاي شايسته را چنين توصيف ميكند: «والـذين اذا انفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قواما: و كساني كه هر گاه انفاق ميكنند، نه اسراف مينمايند و نه سختگيري؛ بلكه ميان اين دو، حد اعتدال را رعايت ميكنند.» (فرقان/67)
اسراف به معناي تجاوز از حد اعتدال در هر كار است؛ اما «تبذير» از ريشة «بذر» به معناي پاشيدن دانه است. هنگامي كه اين واژه در مباحث اقتصادي به كار ميرود، به معناي مصرف كردن مال به صورت غيرمنطقي و نارواست. معادل كلمة «تبذير» در فارسي ريخت و پاش است. برخي از لغتشناسان در تبيين فرق ميان اسراف و تبذير گفتهاند: اسراف به معناي گذشتن از حد، در صرف مال است و تبذير اتلاف مال در غير محل آن است، پس تبذير از اسراف بدتر است و به همين جهت، خداي متعال فرموده است: «انَّ اَلْمبذّرين كانوا اخوان الشيطين :همانا تبذيركنندگان برادران شياطيناند.» (اسرا / 27) 14
بنابراين «تبذير» عبارت است از مصرف كردن مال در جايي كه نبايد مصرف شود، هر چند اندك باشد و بر اين اساس، تبذير نوعي اسراف شمرده ميشود، چنانكه در برخي از روايات به اين مطلب تصريح شده است: «إن التبذير من الإسراف: همانا تبذير [نوعي] از اسراف است.»از اين رو، در شماري از روايات، اسراف و تبذير در كنار هم مورد نكوهش قرار گرفتهاند: «خرج كردنِ نا به جا، به يقين، حيف و ميل و اسراف است.»
نویسنده: آيت الله محمد محمدي ري شهري