داستان حضرت صالح(علیه السلام) در قرآن کریم

ثمود، قوم حضرت صالح(علیه السلام)

ثمود قومى از عرب اصيل بوده ‏اند كه در سرزمين‏ "وادى القرى" بين مدينه و شام زندگى مى‏ كردند و اين قوم از اقوام بشر ما قبل تاريخند و تاريخ جز اندكى چيزى از زندگى اين قوم را ضبط نكرده و گذشت قرنها باعث شده كه اثرى از تمدن آنها بر جاى نماند. بنا براين ديگر به هيچ سخنى كه در باره اين قوم گفته شود اعتماد نيست.

آنچه كتاب خدا از اخبار اين قوم شرح داده اين است كه اينها قومى از عرب بوده ‏اند، و ما اين معنا را از نام پيامبرشان صالح (ع) كه كلمه ‏اى است عربى استفاده مى ‏كنيم و از آيه 61 سوره هود بر مى‏ آيد كه آن جناب از همان قوم بوده، پس معلوم مى‏شود اينها مردمى عرب بوده ‏اند كه نام مردى از آنان صالح بوده و اين قوم بعد از قوم عاد پديد آمده و تمدنى داشته ‏اند كه زمين را آباد مى‏كردند و در زمين هموار قصرها و در شكم كوه‏ها خانه ‏هايى ايمن مى‏ساختند 1
و يكى از مشاغل آنان زراعت بوده، يعنى چشمه ‏هايى به راه انداخته و نخلستانها و باغها و كشتزارها پديد آوردند. 2
قوم ثمود طبق سنت قبائل زندگى مى ‏كردند كه پير مردان و بزرگتران، در قبيله حكم مى‏ راندند و در شهرى كه جناب صالح (علیه السلام) در آنجا مبعوث شد هفت طايفه بودند كه كارشان فساد در زمين بود و هيچ كار شايسته ‏اى نداشتند. 3
و در آخر، در زمين طغيان كرده، بت‏ها پرستيدند و طغيان و سركشى را از حد گذراندند.

 

بعثت صالح(علیه السلام)

بعد از آنكه قوم ثمود پروردگار خود را فراموش كرد و در فساد كارى خود از حد گذشت، خداى عز و جل حضرت صالح پيغمبر (ع) را به سوى آنان مبعوث كرد و آن جناب از خاندانى آبرومند و صاحب افتخار و معروف به عقل و كفايت بود، 4
قوم خود را به دين توحيد و به ترك بت‏پرستى دعوت كرد و آنان را همى خواند تا در مجتمع خود به عدل و احسان رفتار كنند و در زمين علو و گردنكشى نكنند و اسراف و طغيان نورزند، و در آخر آنان را به عذاب الهى تهديد كرد. 5
صالح (علیه السلام) هم چنان به امر دعوت قيام مى نمود و مردم را به حكمت و موعظه حسنه نصيحت مى ‏كرد و در برابر آزار و اذيت آنان در راه خدا صبر مى‏ نمود تا شايد دست از لجبازى برداشته، ايمان بياورند ولى به جز جماعتى اندك از مستضعفين قوم، كسى ايمان‏ نياورد، 6
طاغيان مستكبر و عامه مردم كه هميشه دنباله ‏رو طغيانند هم چنان بر كفر و عناد خود اصرار ورزيدند و مؤمنين به صالح را خوار شمردند و جناب صالح را به سفاهت و جادوگرى متهم ساختند. 7
و از آن جناب دليل و شاهدى بر نبوتش خواسته و گفتند: آيتى معجزه بياور تا شاهدى بر صدق گفتارت در ادعاى رسالتت باشد، و از پيش خود اين معجزه را پيشنهاد كردند كه صالح براى آنان از شكم صخره سختى كه در كوه بود ماده شترى بيرون بياورد.
صالح (علیه السلام) نيز اين كار را كرد و ناقه مطابق آنچه آنها خواسته بودند از شكم كوه بيرون آمد و به آنان فرمود: خداى تعالى شما را امر فرموده كه از آب چشمه، خود يك روز استفاده كنيد و يك روز ديگر را به اين ناقه اختصاص دهيد تا آن حيوان از آن چشمه بنوشد، در حقيقت يك روز در ميان براى شما باشد و يك روز در ميان براى ناقه، و نيز دستور داده او را آزاد بگذاريد تا در زمين خدا هر جور كه مى‏خواهد بچرد و زنهار كه به او آسيب برسانيد كه اگر چنين كنيد عذابى دردناك و نزديك شما را خواهد گرفت‏ 8.

دعوت صالح و انكار ثمود مدتى ادامه يافت تا آنكه قوم ثمود طغيان را به اين حد رساندند كه نقشه كشتن ناقه را طرح كرده و شقى ‏ترين فرد خود را وادار كردند تا آن ناقه را به قتل برساند و به صالح گفتند: حالا اگر از راستگويان هستى آن عذابى كه ما را به آن تهديد مى‏ كردى بياور، صالح در پاسخشان فرمود: تنها سه روز مهلت داريد كه در خانه ‏هايتان از زندگى برخوردار باشيد و اين وعده ‏اى است كه تكذيب پذير نيست‏9.
بعد از اين تهديد مردم شهر و قبائل آن نقشه از بين بردن صالح (ع) را طرح كردند و در بين خود سوگندها خوردند كه ما شب هنگام، بر سر او و خانواده ‏اش مى‏تازيم و همه را به قتل مى‏رسانيم و آن گاه به صاحب خون او مى‏گوييم ما هيچ اطلاعى از ماجراى كشته شدن او و خانواده‏اش نداريم و ما به يقين راستگويانيم. آرى اين نقشه را طرح كردند و خداى تعالى نيز نقشه‏ اى داشت كه آنها از آن خبر نداشتند، 10
چيزى نگذشت كه صاعقه آنان را گرفت در حالى‏ كه آمدنش را تماشا مى‏كردند. 11
و همچنين رجفه (زلزله بسيار شديد) و صاعقه‏ اى آمد و قوم ثمود در خانه‏ هايشان هلاك شدند، پس از آن، حضرت صالح روى از آنان برتافت و به آن جسدهاى بى جان خطاب كرد كه اى قوم! چقدر به شما گفتم دست از اين بتها برداريد و چند بار رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ نموده در باره شما خيرخواهى كردم و ليكن شما خيرخواهان خود را دوست نمى‏داشتيد 12.
و خداى تعالى صالح و آنهايى كه ايمان آورده و از عذاب خدا پروا داشتند را نجات داد 13 و بعد از آنكه همه از بين رفتند منادى الهى ندا در داد:" أَلا إِنَّ ثَمُودَ كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلا بُعْداً لِثَمُودَ- آگاه باشيد كه قوم ثمود به پروردگارشان كفر ورزيدند و از رحمت خدا دور گشتند".

 

شخصيت صالح(علیه السلام)

در كتاب تورات حاضر از اين پيامبر صالح هيچ نامى به ميان نيامده و آن جناب از ميان قوم ثمود سومين پيغمبرى است كه نامشان در قرآن آمده كه به امر الهى قيام نموده و به طرفدارى از توحيد و عليه وثنيت نهضت كردند و خداى تعالى نام آن جناب را بعد از نوح و هود آورده و او را به همان ثنائى كه انبياء و رسولان خود را مى‏ ستايد ستوده است و او را برگزيده و مانند ساير انبياء(علیهم السلام) بر عالميان برترى داده است.

 

نویسنده: محمد حسین طباطبایی

 

پی نوشت:

1.   سوره اعراف، آيه 74.
2.  سوره شعراء، آيه 148.
3.  سوره نمل، آيه 48.
4.  سوره هود، آيه 62- سوره نمل، آيه 49.
5.  با استفاده از سوره‏هاى هود، شعراء، شمس و سوره‏هاى ديگر.
6.  سوره اعراف، آيه 75.
7.  سوره اعراف، آيه 66- سوره شعراء، آيه 153- سوره نمل، آيه 47.
8.  سوره اعراف، آيه 72- سوره هود، آيه 64- سوره شعراء، آيه 156.
9.  سوره هود، آيه 65.
10.  سوره نمل، آيه 50.
11.  سوره ذاريات، آيه 44.
12.  سوره اعراف، آيه 79- سوره هود، آيه 67.
13.  سوره حم سجده، آيه 18.

 

منابع: 

ترجمه تفسير الميزان ؛ سوره هود – ذیل آیات 61- 68