یكسان شدن مصاحف(قسمت چهارم)

استاد زرقاني مي گويد: (هم اكنون دليل قاطعي بر وجود مصحف هاي عثماني دردست نداريم تا چه رسد به آن كه محل وجود آن را تعيين كنيم).
درباره برخي از مصحف هاي تاريخي كه در كتاب خانه هاي مصر موجود است، گفته مي شود كه از مصاحف عثماني است ولي در صحت اين انتساب ترديد بسياراست، زيرا در اين مصاحف علايم و نقوشي مانند نشانه ها و علايم فصل و جدايي بين سوره ها و علايمي براي تعيين اعشار قرآن وجود دارد در حالي كه مي دانيم مصحف هاي عثماني از اين قبيل علايم و نشانه ها عاري بوده است.
در خزانه حرم امام حسين (ع) مصحفي است منسوب به عثمان كه با خط كوفي كهن نوشته شده است با توجه به خالي بودن حروف آن از علايم و حجم بسيار بزرگ آن، با مصحف مدينه و يا مصحف شام هم آهنگ و همانند است به خصوص كه كلمه «يرتد»[1 از سوره مائده را به صورت «يرتدد» ضبط كرده است به احتمال قوي اين قرآن، از يكي از قرآن هاي عثماني استنساخ شده و رونوشتي از يكي ازآن هاست.2
هم چنين مصحفي كه برخي از اوراق آن در خزانه علوي در نجف اشرف موجوداست، به اميرمؤمنان (ع) نسبت داده شده و گفته اند كه به خط آن حضرت است اين قرآن به خط كوفي كهن نوشته شده و در آخر آن آمده كه آن را علي بن ابوطالب به سال چهلم هجري نوشته است.
استاد ابوعبداللّه زنجاني مي گويد: «من ماه ذوحجه سال 1353 در كتاب خانه علوي در نجف مصحفي را به خط كوفي ديدم كه در پايان آن نوشته شده بود: «كتبه علي بن ابي طالب في سنة اربعين من الهجرة» و به علت تشابه بين «ابي» و «ابو» دررسم الخط كوفي، گمان مي رود كه «كتبه علي بن ابوطالب» مي باشد.3
در موزه مسجد امام حسين در قاهره نيز مصحفي است كه گفته مي شودعلي بن ابي طالب (ع) آن را به خط خود نوشته است اين قرآن به خط كوفي كهن است استاد زرقاني درباره اين مصحف گفته: (ممكن است نويسنده آن علي (ع) بوده و يابه امر او در كوفه كتابت شده است).
ابن بطوطه مي گويد: «در مسجد اميرالمؤمنين علي (ع) در بصره مصحفي كه عثمان در هنگام كشته شدن آن را قرائت مي كرد، موجود است و آثار خون او برورقي كه در آن آيه «فسيكفيكهم اللّه و هو السميع العليم»4 نوشته شده باقي است»5 كه البته بعيد است.
سمهودي از محرز بن ثابت نقل كرده است كه او گفت: «به من خبر رسيد كه مصحف عثمان به دست خالد بن عمرو بن عثمان رسيد وقتي كه مهدي (عباسي) به حكومت رسيد، آن مصحف را به مدينه فرستاد و آن همان قرآني است كه امروز درمدينه خوانده مي شود با رسيدن آن مصحف به مدينه مصحف حجاج كه در درون صندوقي در پايين منبر قرار داشت، كنار گذاشته شد.
ابن زباله گفته است: مالك بن انس به من گفت: حجاج به شهرهاي مهم مصحف هايي را فرستاده بود به مدينه هم مصحفي بزرگ فرستاد اين مصحف درصندوقي كه در طرف راست ستوني كه نشانه مقام پيامبر(ص) است، قرار داشت و روزهاي پنجشنبه و جمعه صندوق باز مي شد پس از آن كه مهدي عباسي مصحف با ارزشي به مدينه فرستاده و در صندوق گذاشته شد، مصحف حجاج برداشته شد».
سمهودي مي گويد: «در مورد اين مصحفي كه امروز در قبه اي در وسط مسجداست و منسوب به عثمان مي باشد، كسي چيزي نگفته است».
ابن نجار اولين كسي است كه شرح حال مصحف هاي مساجد را نوشته است، اومي گويد: مصحف هاي اوليه به مرور زمان كهنه شده است و اوراق آن ها متفرق گرديده و چيزي از آن ها باقي نمانده است».6

  • 1. مائده5: 54.
  • 2. مناهل العرفان، ج1، ص 398 ـ 397.
  • 3. تاريخ القرآن، ص 46.
  • 4. بقره2: 137.
  • 5. رحله ابن بطوطه، ج1، ص 116.
  • 6. سمهودي، وفا الوفا باخبار دارالمصطفي، ج2، ص 668 ـ 667.