نقش گیاهان در تغذیه و سلامت انسان از دیدگاه قرآن

چکیده

اهميت گياهان در زندگي بشر امري است بديهي به گونه اي كه نه تنها ادامه ي زندگي انسان و ساير موجودات زنده ي روي زمين، بلكه حتي تصور اوليت روز حيات انسان نيز بدون گياهان بعيد به نظر مي رسد.

در قرآن كريم، كتاب آسماني و برنامه ي زندگاني كه خداوند براي هدايت بشر فرو فرستاده، آياتي نيز يافت مي شود كه به نقش گياهان در حيات انسان تلويحاً اشاره شده است. گياهان در قاعده ي هرم غذايي موجودات زنده قرار دارند و مهم ترين تأمين كننده ي عناصر و مواد غذايي مورد نياز انسان مي باشند.

انسان علاوه بر غذا در درمان بيماري هاي خود نيز ازگياهان بهره جسته و از گذشته هاي دور تاكنون گياهان سهم بسزايي در درمان بيماري هاي انسان داشته و بخش عمده اي از داروهاي مورد استفاده ي انسان يا مواد اوليه ي آن ها را تشكيل مي دهند. در اين مقاله به بررسي نقش گياهان مطرح شده در قرآن در تغذيه و درمان بيماري هاي انسان پرداخته شده و به مناسبت، روايات اسلامي و مطالب علمي متناظر نيز آورده شده است.

مقدمه

انسان از آفرينش با مجموعه اي از نيازمندي ها روياروي گرديد. وي در پي تلاش براي يافتن پاسخي مناسب به آن نيازها از همان ابتدا آموخت كه بهترين مرجع براي رفع احتياجات و نيازهايش منابع طبيعي و به خصوص گياهان مي باشند و مي تواند از گياهان در تهيه ي غذا، لباس، سر پناه و ساير ما يحتاج خويش بهره مند گردد. و اين آغازي بود براي تعامل تاريخي انسان با گياهان كه قدمتي به اندازه ي تاريخ حيات انسان بر زمين دارد.

از سوي ديگر، خداوند با فرستادن كامل ترين كتاب آسماني، قرآن كريم، برنامه اي متقن و جامع در اختيار انسان نهاد كه همه ي ابعاد زندگي وي را در بر مي گيرد و انسان با تمسك به آن مي تواند راهكاري شايسته در زمينه ي همه ي مناسبات خويش در اجتماع و با ساير مخلوقات بيابد. با نگرش قرآني به گياهان مي توان به حقيقت اهميت و نقش آن ها در زندگي انسان دست يافت.

همچون ساير موجودات، انسان نمي تواند بر خلاف سرشت و طبيعت خود و نيازهاي غريزي و فطري كه ناظم هستي دراختيار او قرار داده است، به حيات خود ادامه دهد و مسير ديگري را بر خلاف اين نيازهاي طبيعي برگزيند و به ميل خويش در جاي ديگري از اين چرخه ي طبيعت قرار بگيرد. نگاهي به هرم ماده و انرژي نشان مي دهد كه گياهان با قرار گرفتن در كف و قاعده ي اين هرم، نقش اساسي و مهمي را در برآورده ساختن نيازهاي حياتي موجودات و به ويژه انسان ايفا مي كنند، كه مي توان گفت نياز به غذا و دارو از مهم ترين اين نيازها مي باشند.

 

نقش تغذيه اي گياهان

غذا عبارتست از هر ماده اي (جامد، مايع، گاز) كه جانشين مواد از دست رفته در بدن يك موجود زنده شود. بنابر اين همه ي موجودات زنده- اعم از گياهان، جانوران و انسان ها، براي تأمين نيازهاي خود به غذا احتياج دارند تا بتوانند مواد و انرژي مورد نياز براي رشد حيات خود را تأمين كنند و تفاوتي كه وجود دارد اين است كه گياهان بر خلاف جانوران كه هترو تروف (دگر غذا) هستند، علاوه بر مصرف كننده بودن، توليد كننده ي مواد غذاي و اتو تروف (خود غذا) مي باشند.

آن ها آب را از خاك گرفته، به كمك دي اكسيد كربن موجود در هوا و نور خورشيد، تركيبات لي مورد نياز خود را مي سازند، كه به اين عمل فتوسنتز مي گويند. انسان، همانند ديگر موجودات زنده تا به حال نتوانسته است عناصر مورد نياز خود را بدون واسطه ي گياهان از زمين دريافت كند، از اين رو همواره دست نياز به سوي گياهان دراز كرده تا بتواند از محصول كارخانه ي شگفت انگيز گياهان استفاده نمايد.

مي تواند گفت زندگي همه ي موجودات زنده، با چند استثناي جزئي، در غياب فتوسنتز، متوقف گشته و در مدت كوتاهي از سطح كره ي زمين ناپديد مي شوند. حيوانات گوشت خوار كه مستقيماً از فراورده هاي گياهي مصرف نمي كنند، به طور غير مستقيم به وسيله ي حيوانات گياه خوار كه از آن تغذيه مي كنند، متكي به گياهان هستند.

اين اتكاء به فتوسنتز سلول سبز، در دريا نيز مانند خشكي شايع است. جامعه‌ي حيواني اقيانوس ها، به طور مستقيم يا غير مستقيم، به وسيله ي اشكال ذره بيني يا بسيار كوچك گياهي، حمايت مي شوند زيرا قادرند مواد معدني را به تركيبات آلي كه زندگي به آن ها بستگي دارد تبديل كنند.

خداوند پس از آفرينش زمين و موجودات زنده (اعم از انسان، حيوان و گياه) حيوانات را به گياهان و انسان را به هر دوي آنها محتاج ساخت. به عبارتي انرژي موجود در زنجيره غذايي هر اكوسيستم از هر جاندار به جاندار پس از آن انتقال مي يابد و عوامل بوجود آورنده ي اين سيستم موجودات زنده هستند كه يا مولدند يا مصرف كننده، مصرف كننده ها هم خود داراي رده هاي مختلفي هستند و شامل گياه خوارها، گوشت خوارها و تجزيه كننده ها مي شوند.

همه ي اين مصرف كننده ها براي انجام فعاليت هاي خود نياز به انرژي خورشيد دارند كه اين انرژي بوسيله گياهان در اكوسيستم ذخيره مي شود (نوري، 656). قرآن در موارد متعددي به بحث تغذيه ي انسان اشاره نموده است (بقره/ 126؛ نحل/112؛ قصص/57؛ عبس/ 32-24؛ قريش/4) كه نشان دهنده ي اين موضوع مي باشد و با نگاهي بر اين آيات موارد زير برداشت مي شود:

الف) خداوند در هر مكان و در هر زماني قوت بندگان خود را فراهم مي سازد. (الَّذِي أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ) (قريش/4)
ب) خداوند همه ي بندگان خود را اطعام مي كند و غذاهاي دنيايي نصيب همه ي بندگان، چه كافر و چه با ايمان مي باشد.
ج) روزي و قوت انسان ها به دست خداوند است و تنها اوست كه مي تواند در آن وسعت ايجاد كرده و يا آن را تنگ گردانده و طعم گرسنگي را به آنان بچشاند. (فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ) (نحل/112)
د) غذاها و خوراك هاي دنيوي در برابر خوراك ها و غذاهاي بهشتي چون قطره اي است در برابر دريا. زيرا خداوند در آيه 126 سوره بقره بهره مندي كافران را شامل غذاها و خوراك هاي دنيايي مي شود را اندك شمرده است. (وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً)
ه) با توجه به اين آيات چنين به نظر مي رسد كه بارزترين نقش گياهان در زندگي انسان، نقش تغذيه اي آن هاست، كه خداوند در آيات 24-32 سوره عبس انسان را متوجه آن ساخته است: (فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ. أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاء صَبًّا. ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا. فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبًّا. وَعِنَبًا وَقَضْبًا. وَ زَيْتُونًا وَنَخْلًا. وَحَدَائِقَ غُلْبًا. وَفَاكِهَةً وَأَبًّا. مَّتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ) پس آدمي بايد به خوراك خود بنگرد- تا عبرت گيرد- همانا ما آب [باران] را فرو ريخيتم فرو ريختني سپس زمين را [با سر بر آوردن گياهان] بشكافتيم شكافتني. پس در آن دانه ها رويانديم و انگور و سبزي، و درخت زيتون و خرما، و بوستانهاي پر درخت، ميوه و علف، تا برخورداري باشد براي شما و چارپايان شما.

هر يك از روئيدني هاي بر شمرده در اين آيات، نمونه ي نوعي از مواد غذايي اصلي انسان است و ترتيب ذكر آنها نيز اشاره به اهميت نيازمندي يا ترتيب پيدايش و تكامل آنها دارد. زيرا در ابتدا به انواع حبوبات و غلات مثل گندم، جو، عدس و.... (پروتئين) و بعد مواد قندي مثل انگور و نيز چربي ها مانند زيتون و در نهايت به ميوه هاي يا همان ويتامين ها اشاره شده است.

جالب اين كه امروزه متخصصان علوم تغذيه در مورد اهميت اين چهار گروه غذايي به همين ترتيب معتقدند: 1- پروتئين ها 2- قندها 3- چربي ها 4- ويتامين ها. اين گروه هاي غذايي كه اهميت فراواني در امر تغذيه دارند، تركيباتي هستند كه عهده دار حداقل يكي از سه عمل اصلي توليد انرژي، تنظيم فرايندهاي بدن و تأمين رشد و ترميم بافت هاي بدن مي باشند.

در آيات مذكور تنها از گياهان به عنوان غذاي انسان ياد مي شود كه نشان دهنده ي اهميت آنها در تغذيه ي انسان هاست. منابع تغذيه اي انسان شامل دو گروه عمده ي غذاهاي حيواني و غذاهاي گياهي مي شود. غذاهاي حيواني شامل گوشت حيوانات، پرندگان و ماهي ها و نيز فرآورده هايي كه از آنها به دست مي آيد مي شود.

غذاهاي گياهي نيز شامل غلات، حبوبات، ميوه ها و سبزي ها مي شوند. امروزه غذاهاي حيواني سهم عمده اي از رژيم غذايي افراد را به خود اختصاص مي دهد. در حالي كه در قرآن پس از توجه دادن انسان به غذا، سخن از گياهان به ميان آمده است و بنا بر آيات، غذاي بهشتيان نيز در عين متنوع بودن، عمدتاً از جنس ميوه هاست كه با عباراتي چون "فاكهه"، "فواكه"، "ثمره" و "ثمرات" به آن ها اشاره شده است. 1

در آيات 20-21 سوره واقعه آمده است: (وَفَاكِهَةٍ مِّمَّا يَتَخَيَّرُونَ وَلَحْمِ طَيْرٍ مِّمَّا يَشْتَهُونَ) و از هر ميوه اي كه بر گزينند. و از گوشت مرغاني كه بخواهند.

خداوند با همين مضمون در آيه 22 سوره طور مي فرمايد: (وَأَمْدَدْنَاهُم بِفَاكِهَةٍ وَلَحْمٍ مِّمَّا يَشْتَهُونَ) و ايشان را پي در پي ميوه و گوشتي كه بخواهند همي دهيم. اين آيه ضمن اشاره به فراواني، وسعت و تنوع نعمت هاي بهشتي "مما يشتهون"، بيانگر هميشگي بودن آنها است، زيرا "امداد" به معناي آوردن چيزي پشت سر هم و لا ينقطع است .2

ضمناًً نشان مي دهد كه "غذاهاي بهشتي فقط منحصر به ايندو نيست، ولي اين ها، دو غذاي مهم هستند و مقدم داشتن (فاكهه) بر (لحم) اشاره اي است به برتري ميوه ها بر گوشت ها" 3. زيرا ميوه ها لطيف تر بوده و گوارش و هضم آن ها سريع تر و آسان تر مي باشد. و براي سلامتي مفيد تر مي باشند.4

در قرآن واژه "فاكهه" مجموعاً به صورت مفرد و جمع 14 بار آمده است كه از اين تعداد 11 بار به عنوان غذاي بهشتيان و مقربين و اصحاب يمين ذكر شده در حاليكه "لحم" به عنوان ماده ي غذايي 18 بار در قرآن آمده، كه 4 مورد آن اشاره به گوشت خوك و تحريم آن دارد (بقره/173؛ مائده/3؛ انعام/145؛ نحل/115) و از 4 مورد ديگر 2 مرتبه به عنوان غذاي بهشتي به آن اشاره شده است كه در هر دو مورد پس از فاكهه ذكر شده است (نحل/14؛ فاطر/12) و اين مي تواند اشاره اي به اهميت بيشتر ميوه ها براي بدن باشد.

در هر دو آيه تقدم ميوه ها به اين دليل است كه آن ها بهتر و لذت بخش تر از ساير غذاها هستند، تا آن جا كه گروهي بر اين باورند كه انسان موجودي ميوه خوار است و غذاي اصلي و طبيعي او همان ميوه ها هستند. زيرا انسان براي تغذيه از گوشت ايستي در آن تغييراتي ايجاد كند يا آن را با مواد ديگر تركيب نمايد و به صورت طبيعي نمي تواند از آن استفاده كند، در حالي كه ميوه ها بدون تغيير و به صورت طبيعي قابل استفاده اند.5

 در طول تاريخ پيش از همه مصريان به ارزش واقعي گياهان پي برده اند و حضرت سليمان نيز در كتاب خود اشارات فراواني به گياهان دارد. اهميت گياهان و سبزيجات براي بني اسرائيل به اندازه اي بود كه در جشن ها، از خداوند بركت سبزي ها و ميوه ها را درخواست مي كردند.

در قرآن نيز آمده كه حضرت ابراهيم (علیه السلام) ميوه ها را براي خوراك براي مؤمنين مسألت داشته است. (وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ) (بقره/ 126)و آنگاه كه ابراهيم گفت: پروردگارا، اينجا را شهر امني ساز و از مردم آن كساني را كه به خدا و روز باز پسين ايمان دارند از ميوه ها روزي ده.

چنان كه علم ثابت كرده، قند فراوان موجود در ميوه ها سريع الهضم بوده به آساني جذب بدن مي شوند، در حالي كه هضم گوشت به بيشتر از سه ساعت زمان نياز دارد. بعلاوه ميوه ها شامل پروتئين ها و مواد معدني ارزشمند و حياتي مهم براي بدن هستند.

امروزه ثابت شده مصرف بيش از حد فرآورده‌هاي حيواني انسان را دچار مشكل و ابتلاء به بيماريهاي صعب العلاج مي كند. مصرف زياد گوشت موجب پوكي استخوان و بالا رفتن اسيداوريك در بدن شده،
بيماريهاي مفصلي مانند "نقرس" و "ورم مفاصل" و نهايتاً "آرتريد روماتوئيد" مي شوند (خدادادي، 121-122). گياه خواران معتقدند همه ي مدارك و شواهد موجود در طبيعت حاكي از ميوه خوار بودن انسان است و بررسي ساختمان بدن انسان و به ويژه دستگاه گوارش مي تواند مؤيد اين نظر باشد.

به عنوان مثال حيوانات گوشت خوار داراي دندانهاي نيش بلندي هستند ولي شكل و نوع دندانهاي انسان با دندان هاي آنها كاملا متفاوت است. روده نيز در گياه خوارها بلند است، زيرا مواد غذايي گياهي و خام، به آهستگي مواد مغذي خود را پس مي دهند، در مقابل گوشت خوارها داراي روده هاي نسبتاً كوتاهي هستند تا بتوانند سموم حاصل از هضم مواد گوشتي را به سرعت دفع كنند.

همچنين معده اين حيوانات به خاطر هضم گوشت اسيديته بالايي دارد، در حالي كه معده انسان چنين نيست. البته اين مطالب به اين معنا نيست كه مصرف گوشت براي انسان ممنوع است بلكه وجود غذاهاي با منشأ حيواني نيز در رژيم غذايي انسان ضروري است. زيرا بخشي از مواد مورد نياز بدن مانند آهن، كلسيم و ويتامين B12 در فرآورده هاي حيواني به مقدار بيشتري وجود دارند.

گوشت به خاطر داشتن "ازت" فراوان محرك مناسبي براي سلولهاي بدن مثل سلولهاي كبدي و قلب است ولي مصرف زياده از حد آن هم بر اعصاب اثر گذاشته و هم موجب كم حافظه شدن و سستي مي شود .

در نتيجه مصرف گوشت و به خصوص فرآورده هاي لبني براي بدن لازم است، با رعايت اين نكته كه ميزان استفاده از آن بايستي كمتر از مواد گياهي باشد. (وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ) (مؤمنون/21) و هر آينه شما را در چهارپايان عبرتي است. از آنچه در شكمشان است- يعني شير- شما را مي نوشانيم و براي شما در آنها سودهاي بسيار است و از [گوشت] آنها مي خوريد.

در احاديث معصومين نيز توصيه هايي در مورد تعذيه از مواد گياهي و گوشتي شده است. امام علي(علیه السلام) مي فرمايند: (لا تجعلوا بطونكم مقابر الحيوان) . شكم هاي خود را گورستان حيوانات نكنيد.

و از پيامبر اكرم(ص) نقل شده است: (من أكل اللحم اربعين صباحاً قساً قلبه).6 هر كس 40 روز پي در پي گوشت بخورد سنگ دل مي شود. از سوي ديگر عدم استفاده از مواد گوشتي نيز نهي شده است.
از رسول اكرم(ص) نقل شده كه فرمودند: (من اتي عليه اربعون يوماً و لم يأكل اللحم فليستقرض علي اللّه و لياكله)7 هر كس چهل روز گوشت نخورده باشد پس قرض بگيرد و بخورد.

 

نويسنده: دكتر محمد علي لساني فشاركي
دكتر سوسن آل رسول و زهره فريدوني

 

پی نوشت:

  • 1. مكارم شيرازي، پيام قرآن، 240/6.
  • 2. ثعلبي، 129/9؛ طبرسي، مجمع البيان، 291/9؛ طباطبايي، المیزان ،14/19؛ بانوي اصفهاني، 348/13).
  • 3. مكارم شيرازي، تفسير نمونه، 434/9.
  • 4. زحيلي، 249/27.
  • 5. مكارم شيرازي، پيام قرآن، 243/6
  • 6. مجلسي، بحار الانوار، 294/62.
  • 7. همان، 65/66.
منابع: 

نشريه قرآني کوثر، شماره 34