جهنم منقول و جهنم غیر منقول

قسمي از روايات كه ظاهرش مخالف اصول است ولي توجيه پذير و تأويل پذير است اين است كه وجود مبارك حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) وارد بهشت شد، از نزديك از جهنم بازديد كرد، يك عده را در حال تنعّم ديد، يك عده را در حال عذاب ديد. پرسيد: اينها چه كساني اند؟ فرمود: اينها بي حجابند كه اينطورند، لذا با مو آويخته مي شوند؛ يا آنها كه دارند عذاب مي شوند، رباخوارند كه با اين وضع عذاب مي شوند.

مرحوم امين الاسلام طبرسی مي فرمايد كه اينها را ما قبول مي كنيم، ولي با تأويل؛ يعني صفت رباخواري اين است، اسم رباخواري اين است، نه شخص رباخوار؛ براي اينكه شخص رباخوار هنوز در دنيا هست؛ هنوز نمرده كه بيايد در جهنم و با اين وضع عذاب بشود.
اما اگر اين را طبق آن آياتي كه در اوايل سوره مباركه «نساء» گذشت، آنطور معنا بكنيم، اين شخص هم اكنون در جهنم است منتها نمي بيند؛ «الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَي ظُلْماً إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَاراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً» يعني گناهكار هم اكنون دارد آتش مي خورد.
بعضي از بزرگان گفته اند اينها كه فتنه گرند، داعيه اختلاف دارند؛ وقتي اينها حرف مي زنند، ما مي بينيم از دهانشان آتش مي آيد.
خب اگر كسي اين نگاه را داشته باشد، مي گويد: هم اكنون او در جهنم است ديگر.
اين طور نيست كه ما بگوييم اين بايد توجيه بشود؛ يعني صفتِ رباخواري آن است، خير. خود رباخوار هم اكنون در جهنم است؛ اين فرد همين كه بدنش سرد شد و قلبش ايستاد، خودش را شعله ور مي بيند. هزاران راز و رمز در قيامت است كه ما به آن دسترسي نداريم.
ما يك جهنم منقولي در قرآن داريم، يك جهنم غيرمنقول. جهنم غيرمنقول همين است كه در سوره قاف فرمود «أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ» و مانند آن، همان جهنم معهود. يك جهنم منقولي را هم قرآن كريم مشخص كرده كه نقل و انتقال مي كنند، جهنم را مي آورند، جهنم را مي برند. در سوره مباركه فجر «وَ جِي‏ءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ» آن روز جهنم را مي آورند.
در رواياتي كه ذيل اين آيه كريمه وارد شده است، ملاحظه بفرماييد كه فرشتگان الهي با زنجير، جهنم را كشان كشان مي آورند. اين چه جهنمي است كه منقول است، با زنجير آن را مي آورند؟ ما كه دليلي بر نفي اين مطلب نداريم؛ آمنّا و صدّقنا. آن جهنم غيرمنقول سرِ جايش محفوظ است؛ ما هيچ راهي نداريم كه بگوييم جهنم إلا و لابد واحد است، همان طوري كه بهشت متعدّد است. در سوره الرحمن مي خوانيم «وَ لِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ» و «وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ»؛ وقتي چندين بهشت هست، خب چندين جهنم هم هست!
اگر قرآن كريم در سوره اعراف فرمود «أُولئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» اين (معاذ الله) تشبيه است يا واقعاً حيوانند؟ واقعاً حيوانند؛ يعني در قيامت به صورت حيوان درمي آيند. اما الآن چه؟ الآ ن هم اگر كسي داراي چشم برزخي باشد، مي بيند اينها حيوانند.
وجود مبارك امام باقر(علیه السلام) اين كار را كرده، وجود مبارك امام سجاد(علیه السلام) اين كار را كرده؛ اين دو امام در صحنه عرفات همين كار را كردند. آن سائل كه عرض كرد: «ما أكثر الحجيج» و أقل الضجيج. فرمود: خير، بگو: «ما أكثر الضجيج و أقل الحجيج»؛ حاجي كم است، ناله زياد است. عرض كرد: اين همه جمعيت در صحنه عرفات، شما مي گوييد حاجي كم است؟ حضرت اشاره كرد، چشم برزخي باز شد؛ ديد خيلي ها حيوانند. خب كسي كه در برابر امام زمانش بايستد، همين است ديگر.

 

نویسنده: آيت الله عبدالله جوادي آملي