تعداد آیات منسوخه

كسانی كه شرایط مقرر در تحقق نسخ را نادیده گرفته یا نسخ را به مفهوم عام آن كه نزد پیشینیان كاربرد داشته است ـ گرفته اند، آمار آیات منسوخه را تا 228 آیه رسانده اند1 به نظر می رسد كه این عدد بزرگ بوده و یك زیاده روی است و باضوابط نسخ سازگار نمی باشد.

استاد آیت اللّه خویی ـ طاب ثراه ـ به بیش از یك آیه (آیه نجوی) قایل به نسخ ‌نیست و آن به جهت ناظر بودن آیه ناسخ به آیه منسوخ است ولی با ملاحظه آیات دیگری كه در همین راستا آوردیم و نیز با در نظر گرفتن مساله نسخ مشروط، آیات منسوخه حدود بیست و اندی خواهد بود، كه در مورد بیش تر آن ها نسخ مطلق صورت نگرفته است ازاین رو شبهه وجود آیات منسوخه در قرآن كه موجب گم راه شدن مراجعه كنندگان باشد، اساسا منتفی است.

 

شبهات پیرامون نسخ

با برداشتی كه تا این جا از مساله نسخ داشته ایم، بیش تر شبهات مطرح شده درباره نسخ در قرآن خود به خود منتفی است كه ذیلا به آن ها اشاره می شود:
شبهه اول: «نسخ» در تشریعیات مانند «بدا» در تكوینیات، به مفهوم واقعی آن برخداوند مستحیل است، زیرا نسخ و بدا هر دو مفهومی یك سان دارند و آن «نشاه رای جدید، پیدایش دیدگاه نوین» كه از قبل پیش بینی نشده است سپس با برخورد باموانع، تغییر رای داده و تشریع یا تكوین جدیدی را آغاز می كند این معنا مستلزم جهل سابق است و با علم ازلی خداوندی منافات دارد!
پاسخ این شبهه را پیش ازاین روشن ساختیم كه نسخ و بدا هر دو بر حسب ظاهرچنین می نمایند اما در علم ازلی الهی همین تغییر فعلی پیش بینی شده بوده است، وفقط بر مردم پوشیده بوده و در موقع خود روشن می گردد، و مردم چنین می پنداشته اند كه تغییر رایی حاصل گشته است مثلا تكلیفی كه سابقا به گونه مطلق تشریع گردیده، بر حسب ظاهر (اطلاق ازمانی) گمان استمرار و تداوم می رفت، كه خداوند در وقت خود روشن ساخت كه از اول مقید بوده و اجل زمانی داشته كه برمردم پوشیده بوده است و اكنون آشكار گشت هم چنین ـ در مورد بدا ـ تغییراتی كه در تكوینیات داده می شود، همه از قبل پیش بینی شده بوده، و در وقت خود روشن می گردد لذا نسخ و بدا، هر دو ظاهری اند نه حقیقی.
شبهه دوم: آن كه وجود آیات منسوخه در قرآن موجب گم راهی می گردد و برخی ندانسته آیه منسوخه را مورد عمل قرار می دهند جواب این شبهه روشن است، چه این كه پی آمدهای جهل و نادانی افراد جاهل از خودشان نشات گرفته و اگر اهل دانش و تحقیق باشند به آسانی می توانند ناسخ را از منسوخ، عام را از خاص ومطلق را از مقید جدا سازند همان گونه كه جدا ساختن آیات متشابهه از آیات محكمه كار دشواری است ولی برای دانش مندان ثابت قدم (راسخون فی العلم)سهل و امكان پذیر است.
شبهه سوم: بودن آیات ناسخ و منسوخ در قرآن مستلزم وجود تنافی میان برخی آیات قرآن است كه با آیه «افلا یتدبرون القرآن و لو كان من عند غیراللّه لوجدوا فیه اختلافا كثیرا» 2 سازگار نیست، زیرا این آیه هرگونه تضاد و تنافی میان آیات را نفی می كند.
ولی باید توجه داشت كه وجود تنافی در صورتی است كه ظاهری نباشد هرگاه حكم منسوخ زمانا و ملاكا با حكم ناسخ مغایرت داشت، و هر یك در جای خودمشتمل بر مصلحت زمانی خویش بود، در آن صورت تنافی مرتفع می گردد درحقیقت هیچ گونه تضادی میان دو حكم یاد شده وجود ندارد نهایت امر آن كه مراجعه كننده بایستی جهت یاد شده را كه موجب رفع تنافی است آگاهی داشته باشد، همان گونه كه قبلا متذكر شدیم.
شبهه چهارم: اساسا وجود آیات منسوخه در قرآن چه فایده ای می تواندداشته باشد، جز تلاوت لفظ و فارغ از محتوی؟! ولی با تصویری كه از آیات منسوخه در قرآن ارائه دادیم كه اكثر قریب به اتفاق آیات منسوخه از نوع نسخ مشروطبه شمار می آیند، روشن گردید كه حتی آیات به ظاهر منسوخ هر یك در ظرف مناسب خود و شرایط پیش آمده در طول زمان، كاربرد مخصوص خود را خواهدداشت این گونه نیست كه ملاك وجودی آن به طور كلی منتفی گردیده باشد.
علاوه كه نفس وجود آیات ناسخ و منسوخ در قرآن، سیر تدریجی و مراحل تشریع احكام را نشان می دهد این خود یك ارزش تاریخی ـ دینی است كه مراحل تكامل شریعت را می رساند.
در پایان باید توجه داشت كه اهمیت موضع قرآن تنها در جنبه تشریعات آن نیست و جنبه های دیگر آن از جمله: اعجاز بیانی آن ـ تا سند زنده اسلام باشد ـ نیزاز اهمیت به سزایی برخوردار است و بایستی همیشه ثابت و استوار باقی بماند هرآیه خود سند اعجاز به شمار می رود و با جاوید بودن اسلام جاوید خواهد ماند.

  • 1. ر ك: جدول ناسخ و منسوخ كه در پایان ج 2، التمهید آمده است.
  • 2. نسا 4: 82.