تصویر دوزخ در آینه آیات قرآن

شايد سخن گفتن و يا نوشتن از دوزخ مثل جنگ، امري ناخوشايند و زشت باشد. اما با اين همه مهم ترين آثاري كه درباره جنگ نوشته شده و به همه جزئيات و پيامدهاي ديگرش به شكل بديع و زيبايي پرداخته نه تنها از بهترين و پرفروش ترين كتاب ها بلكه از تاثيرگذارترين آن ها بوده است. اگر انزجار جهاني نسبت به جنگ وجود دارد به جهت همين آثار مشهوري است كه به خوبي ازعهده اين مهم برآمده و با تصوير و ترسيم درست وقايع جنگي وآثار و پيامدهاي زيانبار آن بر خانه و خانواده و جامعه، توانسته ميزان خشونت و زشتي اين عمل را بشناساند.

مي گويند در آمريكا و غرب به خاطر برخي از كتاب هاي داستاني و رمان هاي بلند درباره برده داري، معضل برده داري به شكل مستقيم برداشته شد، هر چند كه به اشكال نوين دوباره پديدار شده است.
تصاويري كه از كشتار ده هزار كرد در شهر حلبچه عراق تهيه گرديد عمق فاجعه كشتار جمعي توسط سلاح هاي شيميايي را به نمايش گذاشت و آثار مثبتي را از خود به جا نهاد به گونه اي كه انزجار جهاني را برانگيخت و مخالفت با به كارگيري سلاح هاي كشتار جمعي را گسترش داد.
براين اساس ترسيم دوزخ مي تواند ازاين نظر امري خوشايند و مطلوب باشد تا انسان را با فاجعه اي كه به زودي رخ مي دهد آشنا ساخته و از نزديكي به آن باز دارد.

 

اوصاف دوزخ در قرآن

دوزخ در زبان فارسي به معناي جهنم در زبان عربي و معادل آن است. دوزخ اسم براي آتش برافروخته شده خداوند است كه با آن، مستحقان راكيفر مي دهد؛ چنان كه به معناي مكاني است كه خداوند، كافران، دشمنان خدا و ستمگران را در آن عذاب مي كند. (مفردات، راغب اصفهاني، ص 209 و نيز لسان العرب، ابن منظور، ج 2 ص 204)
البته در آيات قرآني از اين واقعيت به نام هاي ديگري چون نار (آتش) جحيم، سقر، حاقه و مانند آن ياد شده است كه اشاره به بخشي از خصوصيات و توصيفي ازحالات دوزخيان است.
دوزخ داراي ظرفيت بسيار بالا و اشتهاي بي حد و اندازه و سيري ناپذير است.(ق آيه 30)
وقتي آن را مي آورند (فجر آيه 23) همه كساني را كه ازحق و حقيقت اعراض كرده اند از كافران و مشركان و فاسقان و منافقان به سوي خود فرا مي خواند (معارج آيه 15 تا 17).
اين نشان مي دهد كه دوزخ از نوعي ادراك و احساس برخوردار است؛ افزون بر اين كه به پرسش هاي خداوند نيز پاسخ مي دهد (ق آيه 30) و براي دريافت هر چه بيشتر دوزخيان درخواست خود را مطرح مي سازد و با خداوند به تكلم مي پردازد. (همان)
از خصوصيات و اوصاف ديگر دوزخ، بزرگي آن است كه قرآن از آن به يكي از دو پديده بزرگ در كنار بهشت ياد مي كند(مدثر آيات 27 و 35) بزرگي دوزخ در آن حد و اندازه است كه فراتر از بيان و ادراك آدمي است. (مدثر آيه 27) ازاين نظر مي توان گفت كه دوزخ از نوعي فراگيري و احاطه شكفت برخوردار است كه همه دوزخيان را كه شمار آنان چند برابر بهشتيان است دربرمي گيرد. (اعراف آيه 41 و توبه آيه 29 و آيات ديگر)
با اين همه، فراخي بهشت بيشتر است و با آن كه شمار بهشتيان كم تر است ولي از وسعت و فراگيري بيشتري برخوردار مي باشد و بهشتيان در اين فراخي گسترده به سير و سياحت و شادي مي پردازند.
صداي دوزخ صداي شومي است به گونه اي كه دوزخيان به هراس مي افتد. (بقره آيه126 و ده ها آيه ديگر) صداي ناخوشايند دوزخ خود عذابي ديگر است كه دوزخيان را مي آزارد. (فرقان آيه 11 و 12 و ملك آيه6و 7).

 

اوصاف آتش دوزخ

از مهم ترين اوصافي كه قرآن براي دوزخ بيان كرده مي توان به سوزندگي بسيار شديد آتش آن اشاره كرد. خداوند در آيه81 سوره توبه مي فرمايد: قل نار جهنم اشد حرا لو كانوا يفقهون؛ بگو آتش دوزخ بسيار سوزنده است اگر مي فهميدند.
واژه فقه كه در اين آيه به كار رفته عمق فاجعه را به تصوير مي كشد؛ زيرا فقه به معناي فهم و درك دقيق و عميق مسأله است. به اين معنا كه اگر عمق فاجعه را درك مي كردند اين گونه رفتار نمي كردند و بسيار احتياط آميزتر از اين در دنيا رفتار مي كردند؛ زيرا آتش دوزخ آن چنان سوزناك است كه كسي را طاقت تحمل آن نيست؛ (بقره آيه 175 و فرقان آيه 11تا 14) شدت، حدت و عظمتي كه فوق تصور و درك آدمي است. (مدثر آيه 26تا 28 و نيز قارعه آيه 9تا11).
اين آتش، درون و جان آدمي را مي سوزاند و آتشي است كه در دل ها لهيب مي كشد. (همزه آيات 6و 7) شراره بزرگ آن داراي شاخه هاي گوناگوني است (مرسلات آيه 30تا 32) و در بزرگي و عظمت همانند كاخ ها و قصرها به آسمان مي رود. (همان) آتش آن زرد گون است و از اين بابت گويي كه شتران زرد رنگ هستند كه به آسمان مي روند. (همان) آن چنان لهيب و بزرگ است (اعلي آيه 12) كه صداي مهيب و خروش هولناكش دل ها را به وحشت و هراس مي انگيزد. (فرقان آيه 11 و 12 و نيز ملك آيه 6و 8) اين كوه هاي عظيم و بزرگ آتش كه لهيب مي كشد آن چنان انبوه و به هم پيوسته است كه هرگز لحظه اي به خموشي نمي گرايد. (كهف آيه 29و زمر آيه16 و مرسلات آيه 30و 33)
ازنظر گستره و دامنه همانندي براي آن نيست و همه چيز را فرامي گيرد (كهف آيه 29) و از همه سوي آدمي را دربر مي گيرد. از اين رو هم از بالا و هم از پايين پا و جهات ديگر وي را دربر گرفته (زمر آيه16) و برجان و قلب عيب جويان احاطه كامل مي يابد.(همزه آيات1تا9) آتشي كه هرگز از لهيب باز نمي ايستد و بدون انقطاع و مستمر مي سوزد و مي سوزاند. (مدثر آيه 26و 28 و نيز مرسلات آيات 28تا 31)
از خصوصيات اين آتش آن است كه ذلت بار و خواركننده است و كسي كه به درون آن درآيد خوار و ذليل مي گردد.(آل عمران آيه 192و توبه آيه 63)؛ به اين معنا كه همان گونه كه تن را مي سوزاند، بر جان اثر مي گذارد و عواطف و احساسات روحي و رواني او را نيز دربر مي گيرد و خواري و نيز ذلت روحي و رواني را به دوزخيان هديه مي كند.
آتش دوزخ هرچند نسبت به برخي از درجات و افراد، متفاوت است و حرارت آن قابل افزايش و تحت تأثير برافروزنده آن است (تكوير آيه12) اما اين شدت و نوسان و قوت و ضعف (اسراء آيه97) بدان معنا نيست كه از عظمت و فراگيري آن كاسته شود، بلكه آن چه گفته شد صفات عمومي دوزخ و آتش آن است. البته در برخي موارد اين آتش افزايش بيشتر از آن چه به عنوان وصف عام اوست پيدا مي كند و شدت آن به گونه اي است كه نسبت به صفت اصلي آن غيرقابل تصور است. (بقره آيه175) كساني كه در پايين ترين مرتبه دوزخ نشسته اند از اين آتش غيرقابل تصور عذاب مي بينند كه صبر و طاقت آدمي را مي برد.(همان)
اين شعله هاي سوزان آتش دوزخ (معارج 15و 16 و مسد آيه3) داراي شكلي همانند ستون هاي بلند و كشيده شده است (همزه آيه4 و 9)

 

آتشگيره هاي دوزخي

اين آتش را هر چند خداوند مي افروزد و خود او منشا آن است. (همزه آيه 6) ولي برخي از دوزخيان از ويژگي اي برخوردار هستند كه در حكم آتشگيره به شمار مي آيند. قرآن اين دوزخيان را به شخص و يا صفت معرفي مي كند تا آدمي را از اين كه به شكلي عمل كند كه خود آتشگيره دوزخ شود برحذر مي دارد.
از آتشگيره هاي دوزخي مي توان به هفت شخص و طائفه اشاره كرد كه عبارتند از 1- آل فرعون (آل عمران آيه 10-11) 2- تكذيب كنندگان وحي و آيات الهي (همان) 3- جنيان ستمگر (جن آيات 1 تا 15) 4- سنگ ها (بقره آيه 24 البته به نظر مي رسد كه اين سنگ ها توصيفي از خود انسان هايي باشد كه سنگ و يا همانند آن شده اند).
خداوند درباره برخي از يهوديان سركش و مخالف حضرت موسي(علیه السلام) به عنوان «كالحجاره أو اشد قسوه» ياد مي كند كه برپايه اين برداشت اين دسته از يهوديان خود آتشگيره دوزخ هستند.)
5- كافران (بقره آيه 24 و آل عمران آيه 10) 6- مشركان (انبياء آيه 98) و 7- معبودهاي دروغين و باطلي كه مشركان آن ها به عنوان بت، ستايش و پرستش مي كردند. (همان)

 

آشاميدني هاي دوزخي

در دوزخ غير از آتش كه تن و جان آدمي و جنيان كافر و مشرك و فاسقان امت ها را مي سوزاند، خوراكي ها و آشاميدني هايي وجود دارد كه آنها نيز به عنوان ابزار شكنجه و عذاب عمل مي كنند.
قرآن براي اين كه آدمي را از عذاب دوزخ پرهيز دهد و از نزديكي به عوامل ورودي آن بازدارد به تصوير و ترسيم آشاميدني هاي دوزخي پرداخته است.
يكي از اين نوشيدني هاي دوزخي آب هاي داغ و جوشان (انعام آيه 70) است كه از خصوصيات اين آب جوشان كه همانند مس گداخته شده مي باشد (كهف آيه 29) آن كه بر اثر نوشيدن آن اندرون دوزخيان متلاشي مي شود. (محمد آيه 15) و صورت هايشان بدان بريان مي گردد (كهف آيه 29) و وقتي شخصي از آن بنوشد همانند شتران تشنه مي شود. (واقعه آيه 51 تا 55).
دومين نوشيدني دوزخيان، آب چركين و جراحت است. (ابراهيم آيه 16 و حاقه آيه 34 تا 36) اين آب مايع چركيني است كه يا از پوست هاي دوزخيان جاري مي شود (ص 56 و 57 و حاقه آيه 31 و 35) و يا از چرك و خون جاري شده از زنان زناكار (ابراهيم آيه 16) مي باشد. اين نوشيدني كه گنداب بسيار سردي است در درون آتش دوزخ باعث مي شود كه عذاب دوزخيان تشديد شود. (ص آيه 53 تا 57)

 

بادهاي دوزخ

از ديگر عذاب هاي دوزخ و دوزخيان بادهاي دوزخ است كه بسيار سمي و سوزان است. (طور آيه 17 و 27 و واقعه آيات 41 و 42) اين بادها آن چنان وحشتناك و خطرناك هستند كه خداوند از اين كه بهشتيان و اهل تقوا از آن در امان مي مانند به عنوان منت و امتنان، از آن ياد مي كند. (طور آيه 17 و 27)

 

موجبات دوزخ

چه چيزهايي انسان و جن را به اين وادي پرخطر و دوزخ بي پايان و بي فرجام مي كشاند؟ قرآن براي اين كه انسان از همه عوامل و علل و موجبات ورود به اين جايگاه وحشتناك باخبر گردد گزارش كاملي از آن ها داده است كه ما در اين جا بر پايه آيات به آن ها اشاره مي كنيم:

بر طبق آيات صريح قرآن عواملي از قبيل:
ارتداد از اسلام و مردن با حال كفر (بقره آيه 217)، استكبار و تكذيب آيات الهي (اعراف آيه 36)، استهزاي آيات الهي (جاثيه آيه 34 و 35)، اصرار بر رباخواري (بقره آيه 275)، گمراه كردن ديگران (انعام آيه 128) انكار معاد و رستاخيز (رعد آيه 5) پذيرش ولايت كافران (مجادله آيه 14 و 17) پيروي از جنيان اغواگر (انعام آيه 128) پيروي از طاغوت و پذيرش ولايت ايشان (بقره آيه 257) تجاوز از حدود الهي (نساء آيه 14) تكبر (نحل آيه 29) خودكشي (نساء آيه 29 و 30) دشمني با خدا (توبه آيه 63) دشمني با پيامبر (توبه آيه 63) مخالفت با وي (نساء آيه 14) دعوت به كفر (حشر آيه 16 و 17) سرمستي و شادي باطل (غافر آيه 75 و 76) شرك (بقره آيه 165 و 167) شقاوت (هود آيات 106 و 107) فريفتگي به دنيا (جاثيه آيه 34 و 35) فسق (سجده آيه 20) قتل مومن (نساء آيه 93) كفر (بقره آيه 39) گناه پيشگي (بقره آيه 81) مخالف با خدا (نساء آيه 14) ناخشنودي از حق (زخرف آيه 74 و 78) نفاق (توبه آيه 68) و ولايت طاغوت (بقره آيه 257)، از موجبات ورود و خلود در دوزخ است.

 

نویسنده: يوسف كاظمي