تجلی قرآن در شعر و ادب فارسی(3)

ادب پارسی عرصه جلوه و ظهور قرآن کریم است. شاعران و نویسندگان پارسی زبان از قرآن کریم متأثرند و در آثار و تألیفات خود این تأثیر را برجای نهاده اند. اثرپذیری ادب پارسی از قرآن کریم به دو گونه است.

در شماره های پیشین از دو نوع اثرگزاری واژگانی و گزاره ای سخن گفتیم.

 

3. اثر پذیری گزارشی

در این شیوه گوینده مضمون و محتوای آیه ای را به صورت ترجمه یا تفسیر به پارسی گزارش می کند. خواه به صورت نقل قول مستقیم و یاد کردن این نکته که سخن خود را ا ز قرآن گرفته است وخواه به صورت نقل قول غیر مستقیم و آوردن مضمون آیه از زبان خود.

برای نمونه فخرالدین اسعد گرگانی در بیتهای زیر ، آیه شریفه «یا اَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اَطیعُوا اللّه وَأَطیعوا الرَسُولَ وَاُولی الأَمْر مِنکُم؛ ای مؤمنان !پیروی کنید خدای را و پیروی کنید پیامبر را و کارداران خود را».1 که به آیه ولایت معروف است به فارسی شرح و ترجمه کرده ا ست:

سه طاعت واجب آمد بر خردمند         که آن هر سه به هم دارند پیوند
از ایشان است دل را شادکامی            وزایشان است جان را نیکنامی
دل از فرمان این هر سه مگردان        اگر خواهی که یابی هر دو کیهان
بدین گیتی ستوده زندگانی                 بدان گیتی بهشت جاودانی
یکی فرمان دادار جهان است             که جان را زو نجات جاودان است
دوم فرمان پیغمبر محمد (ص)            گه آن را کافر بی دین کند رد
سیم فرمان سلطان جهان دار              به ملک اندر بهای دین دادار
ویس و رامین، تصحیح محجوب، ص 7

نمونه دیگر بیتهای زیر از مهدی اخوان ثالث است که در آنها آیه شریفه «وَلا تحسَبَنَّ الذین قُتِلوا فی سبیلِ اللّهِ اَمْواتاً بَلْ أَحْیاءُ عِندَ رَبّهِمْ یرزَقُون؛ مبادا آنان را که در راه خدا کشته شدند، مرده پندارید؛ که آنان زندگانند و نزد خدای خود روزی می خورند» 2  را شرح و ترجمه کرده است:

آنان که در طریق خدا کشته می شوند           هرگز گمان مدار که نابود و مرده اند
بل زنده ا ند زنده جاوید و جملگی               گوی شرف زعرصه آفاق برده اند
نقد وجود بر کف دستان و با خلوص            جان عزیز خویش به جانان سپرده اند
بر خوان عشق دوست گرانمایه میهمان         رزق بقا خورند بر انسان که خورده ا ند
خوش بر ضیافتی که در آن میزبان خداست    مهمانش اولیا و شهیدان شمرده اند
تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم،ص 207

 

4. اثر پذیری الهامی ـ بنیادی

در این شیوه گوینده مایه سخن خویش را از آیه ای الهام می گیرد و سروده خویش را بر پایه آن نکته الهام گرفته، بنیاد می نهد، به گونه ای که آشنایان با آن آیه، با خواندن سروده شاعر آن آیه را نیز به یاد می آورند و آنها را در پیوند با یکدیگر می بینند، پیوندی گاه آن چنان نزدیک و آشکار که بتوان سروده شاعر را ترجمه ای آزاد از آن آیه شمرد و گاه تا آنجا دور که جز با تأمل و درنگ نتوان بدان پی برد.

مثلاً بیت زیر از سنایی:
تو پنداری که بر بازی ا ست این میدان چون مینو        تو پنداری که بر هرزه است این ایوان چو مینا
دیوان، ص 56

به گونه ای آشکار بر پایه آیه هایی چون آیه ؛ «وَ ما خَلَقنا السَّماء وَ الأَرضَ وَ ما بَینَهُما باطِلاً ذلِکَ ظَنُّ الَّذینَ کَفَروا؛ ما آسمان و زمین و آنچه را میان آنهاست باطل و بیهوده نیافریدیم. این گمان آن کسان است که کفر ورزیدند و برحق چشم پوشیدند».3 بنیاد گرفته است، امّا این بیت حافظ:

طالع اگر مدد کند دامنش آورم به کف         وربکشم زهی طرب، وربکشد زهی شرف

با پیوندی پنهان، باریک و دیریاب بر آیه زیر بنیاد دارد: «قُلُ هَلْ تَربَّصُونَ بِنا إلا اِحْدَی الْحُسْنَیینِ؛ بگو آیا جز یکی از دو نیکویی [پیروزی یا شهادت] چیزی برای ما چشم دارید».4

پیوند پنهان آنها نیز این گونه است که در آ یه شریفه برای جهادگران و رزمندگان دو نیکویی یاد شده، یکی پیروزی «زهی طرب» و دیگری شهادت «زهی شرف». حافظ نیز در جهاد عاشقانه خویش به دو چیز چشم دارد، یکی پیروزی و کشیدن دامن یار که زهی طرب و دیگر شهادت و کشته شدن به دست او که زهی شرف.

نمونه های دیگر:
هر که را در جان خدا بنهد محک      مریقین را باز داند او زشک
مثنوی، 300/1
بنیاد گرفته برآ یاتی چون: «مَنْ یتَّقِ اللّه یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا؛ هرکس پرهیز و پارسایی کند، خدا راه بیرون شدن [ از تنگناها را ] پیش پای او می نهد».5
سود و زیان ومایه چو خواهد شدن زدست        از بهر این معامله غمگین مباش و شاد
حافظ ، دیوان، ص 120
الهام گرفته از آ یه «لِکَیلا تَأسُوْا عَلی ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتیکُم؛ تا بر آنچه از دستتان رفته، اندوه نخورید و بدانچه به دستتان رسیده شادی مکنید».6
به هر چه آری از نیک و از بد به جای           بد از خویشتن بین و نیک از خدای
بنیاد گرفته بر آیه «ما اَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وََ ما اصابَکَ مِنْ سَیئَةٍ فَمِنْ نََفْسِک؛ هر نیکی به تو رسد از خداست و هر بدی به تو رسد از خود تواست».7
خنک آن دم که کند حق کَنهت طاعت مطلق       خنک آن دم که جنایات عنایات خدا شد
بنیاد گرفته بر آیاتی چون: «اِلاّ مَنْ تابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأولئِکَ یبَدّلُ اللّه سَیئاتِهِمْ حسنات؛ آن که توبه کند و کردار شایسته پیشه کند اینان اند که خداوند بدیهاشان را با خوبی جایگزین می کند».8

نویسنده : سید محمد راستگو

پی نوشت:

1.نساء (4)، آیه 59.
2. آل عمران (3)، آیه 169.
3. ص (38)، آیه 27.
4. توبه (9)، آیه 52.
5. طلاق (65)، آیه 2.
6. حدید (57)، آیه 23.
7. نساءِ (4)، آیه 79.
8. فرقان (25)، آیه 70.

 

منابع: 

بشارت ، بهمن و اسفند 1376، شماره 3