بایسته های متن درسی تفسیر موضوعی قرآن کریم

چکيده:

درس تفسير موضوعی قرآن کريم جايگاه ممتازی ميان دروس معارف اسلامی دارد. از اين رو با گذشت چهار سال از ارائه آن در دانشگاه ها، بررسی اهداف مورد نظر اين درس و وضعيت فعلی متون درسی آن ضروری است.
اين مقاله ضمن بررسی سرفصل های درس تفسير موضوعی قرآن و متون منتشر شده آن از سوی دانشگاه معارف اسلامي، به ارزيابی اجمالی آنها و راهکارهای ارتقا آن پرداخته است.

ارائه تذکرات لازم در مقدمه کتاب، استفاده از ابزار کمک آموزشي، نگارش متن درسی تفسير موضوعی به تفکيک رشته های تحصيلی حداقل برای چهار گروه اصلي: علوم انساني، فنی و مهندسي، پزشکی و هنر و يا رشته های خاص و نيز آموزش های غيرحضوری و مجازی از جمله راهکارهايی است که به ارتقاء متون درسی تفسير می انجامد.
واژگان کليدي: قرآن، تفسير موضوعی قرآن، دروس معارف اسلامي، متون درسي.

 

مقدمه

1. دروس عمومی معارف اسلامی

نظام آموزشی حاکم، سه مقطع متمایز ابتدایی، متوسطه و عالی را پذیرفته است و مقطع آموزش عالی را به عنوان مرحله ورود به دانش تخصصی تعریف کرده است از این رو تلاش بر این است که دروس غیراختصاصی هر چه کمتر در میان واحد‌های درسی گنجانده شود ولی گریزی از پذیرفتن واحدهایی با عناوین مشترک برای همه رشته ها نیست که از آنها به دروس عمومی تعبیر می شود.
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی با تصويب ستاد انقلاب فرهنگی دروس معارف اسلامی به عنوان بخشی از دروس عمومی دانشگاه ها الزامی شد. با توجه به قبض و بسط ‌هایی که درباره کمیت واحدها و محتوای دروس و متصدی آنها وجود داشت، نهایتاً شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه 542 مورخ 23/4/83 عناوین سرفصل های دروس معارف اسلامی را بازنگری و در پنج گروه مصوب کرد که پیرو آن شورای اسلامی شدن مراکز آموزشی در جلسات مورخ 6/4/83 و 23/10/83 سر‌فصل های تفصیلی دروس را مصوب و با امضای وزیر علوم به همه مراکز آموزش عالی ابلاغ کرد که هم اکنون مبنای عمل می باشد. (کتابچه عناوین و سرفصل های جدید دروس معارف اسلامی، 1374)

1 ـ 1. اهداف اعلام شده دروس معارف

عنوان کلی دروس معارف اسلامی بيشتر مباحث اعتقادی را به خاطر می آورد و شايد در نگاه نخست هدف اصلی از اين دروس تبيين معارف دينی متناسب با نياز و سطح عملی دانشجويان باشد، ولی در عمل مباحث تاريخي، حقوقي، اخلاقی و حتی فلسفی در ميان دروس معارف اسلامی جا گرفته است که تنها حلقه اتصال آنها عنوان «اسلامي» است؛ يعنی «اخلاق اسلامي»، «تاريخ و تمدن اسلامي» و «آشنايی با منابع اسلامي». از اين رو می توان گفت مباحث دروس معارف اسلامی بيشتر به حوزه های کلامي، اخلاقي، تاريخی و سياسی وابسته است. به همين جهت اهداف اعلام شده برای هر عنوان درسی متناسب با حوزه مربوط است.

2 ـ 1. نگاه اجمالی به اهداف

می توان اهم اهداف دروس معارف را به شرح زير دسته بندی کرد:
تعميق و گسترش اطلاعات دينی و تقويت خدا باوری و ايمان دانشجويان؛
آشنايی با ديدگاه اسلام دربارة انسان و جايگاه او و حقوق و آزادی های مدنی و سياسي؛
آشنايی با اخلاق اسلامی و تقويت پايبندی به رفتارهای اخلاقي؛
آشنايی با شيوه صحيح سير و سلوک و تزکيه نفس؛
آشنايی با انقلاب اسلامی و قانون اساسی و انديشه سياسی امام خمينی؛
آشنايی با ظهور و گسترش اسلام و شکل گيری تمدن اسلامی و عوامل تعالی و انحطاط آن؛
آشنايی با مفاهيم زندگی ساز قرآن کريم و نهج البلاغه.

3 ـ 1. هدف اختصاصی درس تفسير موضوعی قرآن کريم

در متن مصوبه هدف از 2 واحد نظری درس تفسير موضوعی قرآن کريم از مجموعه آشنايی با منابع اسلامی چنين آمده است:
‌هدف: آشنايی با برخی مفاهيم زندگی ساز قرآن کريم در قالب نگرش موضوعي
به نظر می رسد که مناسب بود در هدف ياد شده «‌آشنايی با کتاب آسمانی قرآن» نيز به صراحت ذکر می شد، همان گونه که عنوان آشنايی با منابع اسلامی اقتضا دارد و نيز در سر‌فصل دوم از سر‌فصل های مصوب اين درس تصريح می کند:
شايد ملاحظه ای که باعث شده است «آشنايی با کتاب آسمانی قرآن» به عنوان هدف درس تفسير موضوعی قرآن ذکر نشود، اين بوده است که مباحث مربوط به علوم قرآنی در تدوين متون درسی و ارائه درس پررنگ نشود و مباحث محتوايی و تفسيری را تحت الشعاع خود قرار ندهد از اين رو در درس تفسير موضوعی نهج البلاغه که چنين احتمالی در آن وجود نداشت، «آشنايی با نهج البلاغه و درک آموزه های اساسی نهج البلاغه با نگرش موضوعي» به عنوان هدف ذکر و اعلام شده است.

2. جايگاه متون درسی معارف

برنامه آموزشی، استاد، متن درسی و دانشجو ارکان اصلی آموزش اند که به تناسب نوع آموزش، مواد آموزشی و اهداف مورد نظر، اهميت نسبی هر کدام از اين ارکان متفاوت خواهد بود. با توجه با ماهيت دروس معارف اسلامی و اهداف آن می توان پس از رکن مهم استاد در آموزش، اولويت دوم را برای متن درسی در نظر گرفت.
همچنين می توان عواملی را که در پی می آيد، به عنوان ضرورت های توجه ويژه به متون دروس معارف نام برد:
کمبود استادان عضو هيئت علمی برای ارايه دروس معارف:
‌عمومی بودن دروس معارف باعث شده است که در هر ترم بخش عمده ای از واحد‌های درسی در دانشگاه های سراسر کشور به اين دروس اختصاص يابد. از سوئی اگر افزايش کمی دانشجويان در سال های اخير را به اين مسئله اضافه ‌کنيم، بنا به اظهار مسئولان مربوط، برای پوشش اين حجم از واحدهای درسی ارائه شده، نياز به تعداد 4000 نفر استاد معارف داريم که در حال حاضر تنها حدود 800 نفر هيئت علمی در گروه ‌های معارف مشغول به فعاليت هستند و بقيه واحد ها توسط اساتيد حق التدريسی ارايه می شود که توانمندی های بسيار متفاوتی دارند. بنابراين بر خورداری از متن درسی قوی می تواند بخشی از اين مشکل را پوشش دهد.

جلوگيری از اعمال سليقه های شخصی و ظهور گرايش های گوناگون فکري:
‌ماهيت دروس معارف به گونه ای است که دست اساتيد را برای ارائه مطالب و مباحث سليقه ای باز می گذارد‌، از اين رو داشتن متن استاندارد می تواند تا حد زيادی به کاهش اين آسيب کمک کند.

امکان بروز تعارض فکری برای دانشجويان:
با توجه به اينکه دروس معارف اسلامی يک بسته متشکل از مباحث متنوع اعتقادی و اخلاقی و سياسی و تاريخی و غیره است و اساتيد از گرايش های مختلف تحصيلی وارد اين حوزه می شوند، امکان تعارض مباحث گوناگون ارائه شده در گرايش های پنج گانه دروس معارف اسلامی وجود دارد. از اين رو تدوين متون درسی هماهنگ می تواند از بروز اين مشکل پيش گيری کند.

 

بخش اول: تفسير موضوعی قرآن

1. تعريف

اصطلاح تفسير موضوعی در برابر تفسير ترتيبی و سوره به سوره، اصطلاحی جديد است. از اين رو در منابع کهن نشانی از آن يافت نمی شود؛ اگرچه نگاه موضوعی به برخی از مباحث قرآن مرسوم بوده است مانند: تفسير آيات الاحکام ولی می توان با توجه به منابع جديد، تفسير موضوعی را چنين تعريف کرد:
‌جمع آوری و جمع بندی آيات مختلفی که درباره يک موضوع در سرتاسر قرآن مجيد در مناسبت های مختلف آمده است به منظور استخراج نظر قرآن درباره ماهيت موضوع و ابعاد گوناگون آن. (مکارم شيرازي، بی تا، ج 1، ص 21)
از اين رو به اين روش گاهی روش تفسير توحيدی و يا تقطيعی نيز گفته می شود؛ زيرا لازمه تفسير موضوعی تقطيع آيات از مواضع مختلف قرآن و تلاش برای جمع بين تجربه بشری و مفاهيم قرآنی برای ارائه يک نظر واحد است.

1 ـ 1. فوائد تفسير موضوعي

به دست آوردن نظر نهايی قرآن در يک موضوع؛
پاسخگويی به پرسش های جديد؛
رفع ابهام های بدوی و روشن شدن آيات متشابه؛
بدست آوردن اسرار و پيام های تازه.

2ـ 1. آسيب‌های احتمالی تفسير موضوعي

تقطيع کامل آيات و بی توجهی به قرائن موجود در آيات قبل و بعد؛
غفلت از به هم پيوستگی همه قرآن در موضوعات مختلف؛
پيش داوری و تحميل نظر بر قرآن.
نظر به همين آسيب‌ها، عده ای به مخالفت با تفسير موضوعی پرداخته اند (مانند: استاد محمد‌باقر حجتی و عميد زنجاني) ولی مفسران بزرگ معاصر برفوائد اين شيوه اصرار دارند و خود نيز اقدام به تأليف تفاسير موضوعی کرده اند (از‌جمله آيات عظام: سبحاني، مکارم، جوادی آملی و مصباح يزدي).

3 ـ‌ 1. اقسام تفسير موضوعي: اتحادی و ارتباطي

برخی از صاحب نظران تفسير موضوعی قرآن را به دو قسم اتحادی و ارتباطی تقسيم کرده اند. در قسم اول به يک موضوع پرداخته می شود مانند: معاد در قرآن يا امامت در قرآن ولی در قسم دوم به ارتباط دو موضوع توجه می شود مثل: رابطه ايمان و عمل در قرآن يا جامعه و تاريخ در قرآن. (همان، ص 18؛ علوی مهر، بی تا، ص 365)

4 ـ 1. روش شناسی تفسير موضوعي

برای تفسير موضوعی به روش زير عمل می شود:
تبيين ابتدايی موضوع مورد نظر و ابعاد گوناگون آن؛
جستجو در واژه های مستقيم و غير‌مسقيم قرآنی درباره موضوع؛
جمع آوری کليه آيات مرتبط با موضوع و ابعاد آن؛
دسته بندی دقيق آيات متناظر با ابعاد موضوع؛
توجه به تفسير آيات متناسب با جايگاه آيه و شأن نزول و ديگر قرائن موجود؛
محوريت دادن به آيات محکم و ارجاع متشابهات به آنها؛
جمع بندی مباحث برای استخراج نظر نهايی قرآن درباره موضوع با پرهيز از تحميل.

5 ـ 1. تفسير آيات برگزيده

به نظر می رسد اين اصطلاح با تفسير موضوعی کاملاً متفاوت است؛ زيرا در تفسير موضوعی محور اصلي، موضوع مورد نظر مفسر است و آيات به تناسب موضوع جستجو و گزينش می شوند؛ ولی در تفسير آيات برگزيده خود آيات موضوعيت دارند و هدف مفسر، تفسير همان آيات است اگر‌چه در انتخاب و گزينش اين آيات ممکن است يکی از معيارهای مورد نظر مفسر، موضوع نيز باشد.
ظاهراً اين نوع تفسير می خواهد ميان شيوه تفسير تربيتی و تفسير موضوعی راه ميانه ای انتخاب کند به اين صورت که در پی آن است از موضوعات مورد ابتلا و نياز جامعه برای گزينش آيات استفاده کند ولی هدف خود را تفسير همان آيات و استخراج پيام هايی از آنها قراردهد. گفتنی است که گاه در اين شيوه به جای آيات تقطيع شده، کل يک سوره گزينش و جداگانه تفسير می شود. مانند تفسير سوره حجرات که مباحث اخلاقی در آن تمرکز و محوريت دارند.

6 ـ 1. تفسير ناظر به پرسش و مسئله

در اين شيوه مفسر در پی ارائه پاسخ به يک پرسش مشخص و يا بيان راه حل يک مسئله در زمينه های اعتقادی يا سياسی يا اقتصادی و غیره به سراغ قرآن می رود. به عبارت ديگر در اين روش نگاه «مسئله محور» بر تفسير حاکم است نه «موضوع محور» اگر‌چه ممکن است مسئله يا پرسش مطرح شده پيرامون يکی از ابعاد موضوع خاصی باشد و مفسر مجبور شود برای پاسخ به آن ابتدا به يک کاوش عميق موضوعی بپردازد تا پاسخ و راه حل را به دست آورد.

7 ـ 1. جايگاه محوری تفسير ترتيبي

از زاويه مفسر، مطمئناً هر سه شيوه مذکور يعنی تفسير موضوعی و بر گزيده و مسئله محور متفرع بر تسلط مفسر بر تفسير ترتيبی و نگاه جامع او به همه قرآن است، اما از نگاه مخاطب می توان چنين گفت که:
تفسير مسئله محور مطلوبيت بيشتری دارد.
تفسير آيات بر گزيده برای او کاربردی تر است.
تفسير موضوعی مناسب تر از تفسير ترتيبی است.

2. سرفصل های مصوب تفسير موضوعی قرآن

برای 32 ساعت درس نظری در يک نيمسال تحصيلی اين سر‌فصل ها منظور شده است:
1. کليات
2. قرآن چگونه کتابی است؟
1 ـ 2. کلام خدا
2 ـ 2. کتاب هدايت
3. روش فهم قرآن
1 ـ 3. محکم و متشابه
2 ـ 3. تفسير و تأويل
4. نماز و تفسير قرآن
1 ـ 4. تفسير سوره حمد
2ـ 4. تفسير سوره توحيد
3ـ 4. تفسير سوره قدر
5. خدا در قرآن
6. رابطه انسان و خدا
7. روابط اجتماعی در قرآن
8 . سنت های الاهی در قرآن
9. بينش و انديشه در قرآن (کتابچه سرفصل های جدید دروس معارف اسلامی، 1374)

3. ارزيابی سر‌فصل های مصوب

1 ـ 3. نگاه تلفيقي

علی رغم اينکه عنوان درس «تفسير موضوعی قرآن کريم» است، ولی در سر‌فصل های مصوب ـ هم چنانکه گذشت ـ از «تفسير سوره حمد» و «تفسير سوره توحيد» و «تفسير سوره قدر» نام برده شده است که حکايت از نگاه تفسير ترتيبی يا برگزيده دارد. البته تهيه کنندگان سرفصل ‌ها برای کم رنگ‌کردن اين تعارض آشکار با نوعی تحمل اين سه عنوان را زيرمجموعه «نماز و تفسير قرآن» قرار داده اند که با توجه به تعريف ارائه شده ازتفسير موضوعی عنوان نامفهومی است؛ زيرا عنوان مناسب «نماز در قرآن» بود که در غير اين صورت با عناوين فرعی سرفصل قابل جمع نخواهد بود.
اين تعارض آشکار و تذبذب موجود در سرفصل ها ميان تفسير ترتيبی (برگزيده) و تفسير موضوعي، در تدوين متون درسی نيز خود را نشان داده است به گونه ای که در اولين متن تأليف شده توسط جمعی از نويسندگان، سر‌فصل «نماز و تفسير قرآن» با زير مجموعه اش کاملاً حذف شده است و شايد برای جبران اين نقيصه آشکار، متن ديگری تحت عنوان تفسير قرآن کريم (آيات برگزيده) تدوين و چاپ شده است که در ارزيابی متون چاپ شده به آن خواهيم پرداخت.

2 ـ 3. سرفصل باز

در مقايسه سرفصل های مصوب در عناوين ديگر واحدهای درسی معارف با سرفصل های تفسير موضوعی اين نکته حائز اهميت است که در تمام واحدها، سرفصل ها کاملاً معين و بسته است ولی در تفسير موضوعی (قرآن و نهج البلاغه) پس از ذکر برخی از عناوين و موضوعات، انتهای آن باز گذاشته شده است. البته ظاهر امر اين است که سرفصل های تعيين شده می بايد رعايت شود؛ ولی علاوه بر آن می توان موضوعات ديگری را اضافه کرد و اين نکته مثبتی است که در عناوين پيشنهادی به آن خواهيم پرداخت.

3 ـ 3. سرفصل های شماره 5 تا 9

اين سرفصل ها دقيقاً منطبق بر عنوان درس است ولی منطق خاصی در اولويت تعيين اين سرفصل ها ديده نمی شود. در عين حال عناوين بسيار کلی انتخاب شده است.
شايسته است منطق تعيين موضوعات با توجه به مواردی باشد، که در پی می آيد:
الف)‌توجه به سرفصل های مصوب ديگر عناوين دروس معارف؛ روشن است که عنوان کلی «آشنايی با منابع اسلامي» گويای اين هدف است که دانشجويان بتوانند مباحث گوناگون معارفی را با مراجعه مستقيم به منابع اصلی اسلامی يعنی قرآن و حديث (نهج البلاغه) برای خود مستند کنند و اصول اساسی انديشه اسلامی را از خود قرآن استخراج کنند و بدانند که چگونه همه مباحث معارفی دين اسلام ريشه در قرآن دارد از اين رو موضوعات اصلی چهار گروه ديگر دروس معارف در تعيين سرفصل های تفسير موضوعی اولويت می يابد.
ب) توجه به مسائل رايج درباره معارف قرآنی و ابهام هايی که مطرح می شود و يا شبهاتی که طرح شده است مانند حقوق زن (تعدد زوجات، ازدواج موقت، ارث و ديه و...)
با توجه به معيارهای فوق برخی از سرفصل های پيشنهادی و موضوعات اولويت دار ارائه خواهد شد.
در عين حال شايسته است به منظور تناسب کامل متون همه گروه های دروس معارف نگاه محوری به معارف قرآنی و استناد مباحث به آيات قرآن در تأليف و تدوين همه متون درسی مورد توجه جدی قرار گيرد.

 

بخش دوم: نگاهی به گزیده نتايج برخی نظرسنجی های دانشجويي

1. پژوهش پيمايشی نگرش ها و رفتار دانشجويان

99 درصد از جمعيت تحقيق مسلمان است. (5/96 درصد شيعه و 5/4 درصد اهل تسنن).
98 درصد از پاسخگويان به وجود خدای يگانه، حدود 94 درصد به هدايت گر بودن قرآن و وجود بهشت و دوزخ و 80 درصد به ظهور امام زمان(علیه السلام) و وجود فرشتگان و شيطان باور دارند.
بيش از 80 درصد دانشجويان تحت نظارت خدا بودن و نياز به مغفرت الاهی و 68 درصد از آنها احساس ترس از خدا را تجربه کرده اند.
80 درصد از پاسخگويان دين را نياز اصلی انسان و جامعه انسانی می دانند.
حدود 70 درصد از دانشجويان نسبت به انجام دو رفتار الزامی يعنی نمازهای يوميه و روزه ماه رمضان متعهد هستند و اين اعمال را به طور منظم به جا می آورند.
فقط 20 درصد از پاسخگويان هر روز قرآن می خوانند.
21 درصد از پاسخگويان هر روز در نماز جماعت مسجد محل يا دانشگاه شرکت می کنند و 57 درصد به ندرت نماز جماعت می خوانند و يا اصلاً در نماز جماعت شرکت نمی کنند.
8 درصد از پاسخگويان هر هفته به نماز جمعه می روند.
مقايسه ارقام به دست آمده برای شرکت در نماز جماعت و جمعه قبل و بعد از ورود به دانشگاه نشان می دهد که پس از ورود به دانشگاه ميزان شرکت در مناسک مذهبی اندکی کمتر شده است.
67 درصد از پاسخگويان دارای مرجع تقليد هستند.
7/36 درصد از پاسخگويان موافق برتری دين بر علم اند و 51 درصد نظری بينابين دارند و 3/12 درصد مخالف بوده اند.
حدود 98 درصد از پاسخگويان رابطه جنسی خارج از ازدواج را نادرست می دانند ولی 40 درصد از آنان دوستی زن و مرد ازدواج نکرده را امری ناموجه نمی دانند.
47 درصد از پاسخگويان حجاب را به اختيار و سليقه فرد موکول می کنند و 3/46 درصد رعايت حجاب را امری الزامی می داند.
76 درصد از دانشجويان با حضور زنان در حوزه قضاوت، موافق يا به طور مشروط موافق هستند.
در مجموع 96 درصد افراد در بعد اعتقاد ديني، 72 درصد در بعد تجربه و احساس دينی 60 درصد در بعد پيامد دينی و 41 درصد در بعد مناسک دينی در سطح قوی هستند.
در مجموع حدود 78 درصد از دانشجويان در حد زياد و 5/20 درصد در حد متوسط ديندار هستند. (سراج زاده و ديگران، 1382)

2. نگرش ها، آگاهی ها و رفتارهای دانشجويان دانشگاه های سراسری تهران نسبت به قرآن

حدود 62 درصد از دانشجويان در حد روخوانی و 2/19 درصد در حد آشنايی اوليه با قرائت و تجويد توانايی خواندن قرآن را دارند و تنها 3/7 درصد مسلط به تجويد قرآن هستند.
19 درصد اصلاً آشنايی با ترجمه قرآن ندارند و 1/46 درصد ترجمه برخی از عبارت های ساده قرآن را می دانند و تنها 3/7 درصد اظهار کرده اند که ترجمه اکثر آيات را می دانند.
3/46 درصد از دانشجويان حافظ هيچ سوره ای از قرآن نيستند و 10 درصد بين 1 تا 10 سوره از حفظ هستند.
9/28 درصد از دانشجويان اصلاً تفسير مطالعه نکرده اند و 2/64 درصد به صورت اتفاقی مطالعه داشته اند و تنها 2/3 درصد برنامه مطالعه تفسير دارند.
در مجموع می توان گفت 5/4 درصد دانشجويان آگاهی خوبی در زمينه های مختلف قرآنی دارند 43 درصد آگاهی معمولی و بيش از نيمی از دانشجويان آگاهی اندک دارند.
دانشجويان در ارزيابی وضعيت تفاسير قرآن اظهار کرده اند:
3/20 درصد، جذابيت لازم را ندارند.
9/17 درصد، دارای بيان پيچيده و سنگين هستند.
17 درصد، هزينه تهيه آنها زياد است.
4/10 درصد، در دسترس نيستند.
5 درصد، مطالب آنها ضعيف است.
3/9 درصد، مناسب هستند.
درباره اولويت بندی موضوعات قرآنی برای مطالعه دانشجويان اظهار کرده اند:
9/24 درصد، اخلاقی و عرفاني
25 درصد، علمي
4/16 درصد، سياسی و اجتماعي
6/10 درصد، فلسفي
2/9 درصد، عقيدتی و احکام
4/7 درصد، تاريخی (دانشگاه هنر اسلامی تبريز، 1379)

3. نگرش ها و آگاهی های دانشجويان دانشگاه های تبريز نسبت به قرآن

8/49 درصد از پاسخگويان توانايی زيادی در روخوانی معمولی قرآن دارند.
4/20 درصد از پاسخگويی آشنايی زيادی با قرائت همراه با رعايت تجويد دارند و 7/9 درصد نيز هيچ آشنايی با تجويد ندارند.
8/8 درصد توانايی زيادی در قرائت قرآن با صوت و لحن دارند.
7/16 درصد از افراد نمونه نسبت به ترجمه قرآن توانايی زيادی دارند.
8/4 درصد از دانشجويان در زمينه حفظ قرآن فعال هستند.
6 درصد از دانشجويان در زمينه تفسير قرآن فعاليت مستمر دارند.
9/9 درصد پاسخگويان با مفاهيم و لغات قرآنی آشنايی دارند.
تنها 9/33 درصد از افراد نمونه تاکنون قرآن را به طور کامل قرائت کرده اند و در مقابل 3/56 درصد هرگز کل قرآن را قرائت نکرده اند.
در مجموع نتايج به دست آمده بيانگر اين مطلب است که 4/64 درصد از افراد نمونه از آگاهی و توانايی اندکی در مسائل مختلف قرآنی برخوردارند و در مقابل تنها 5/13 درصد از افراد نمونه توانايی زيادی در اين زمينه دارند.
7/93 درصد از دانشجويان قرآن را عين کلام خدا می دانند.
75 درصد معتقدند که قرآن از هر گونه تحريفی به دور مانده است.
2/74 درصد معتقدند ممکن نيست آياتی مشابه قرآن ساخته شود.
2/74 درصد مسائل علمی مطرح شده در قرآن را عين حقيقت می دانند.
4/9 درصد از دانشجويان قرآن را تنها مناسب فرهنگ و روحيات عرب‌ها می دانند.
6/7 درصد قرآن را فاقد الگوی اجتماعی و حکومتی می دانند.
تقريباً نيمی از دانشجويان قبول دارند که برخی از احکام قرآن مخصوص عصر پيامبر و مردم آن زمان بوده و اکنون قابل پياده شدن نيست.
7/77 درصد دانشجويان موافق اعجاز ادبی قرآن هستند.
در مجموع می توان گفت 86 درصد از افراد نمونه نسبت به قرآن نگرش موافق و در مقابل تنها 3/3 درصد از افراد نمونه نگرش مخالف دارند.
4/48 درصد افراد نمونه موافق وارد کردن 2 واحد درسی آشنايی با مفاهيم قرآن به دروس عمومی هستند، 8/21 درصد بی نظر و 9/28 درصد مخالف بوده اند.
3/52 درصد از دانشجويان موافق جايگزينی 2 واحد درس آشنايی با مفاهيم قرآن به جای 2 واحد درس معارف هستند و 5/24 درصد بی نظر و 1/22 درصد مخالف هستند.
7/26 درصد از دانشجويان بر اين باورند که ارتباطشان با قرآن نسبت به قبل از ورود به دانشگاه بيشتر شده است و 6/48 درصد مخالف هستند.
1/22 درصد از دانشجويان موافق هستند که دانشگاه باعث شده که ارتباط آنها با قرآن قوی تر و پايدار شود و 7/52 درصد مخالف هستند.
موانع انس و ارتباط پاسخگويان با قرآن به ترتيب چنين است:
رفتار غلط و نامناسب برخی دست اندرکاران امور قرآني؛
ناتوانی مربيان قرآنی دانشگاه در استفاده از شيوه های جديد تدريس؛
عدم آشنايی کافی با قرآن؛
عدم درک مفاهيم قرآن؛
نداشتن زمينه مناسب خانوادگي؛
استفاده ابزاری از قرآن؛
عدم وجود تبليغات مناسب؛
عدم طرح مباحث علوم قرآنی به روش های علمي؛
حجم زياد برنامه درسی و کمبود فرصت؛
عدم استفاده از شيوه و روش های هنري؛
عدم وجود خلاقيت؛
سابقه ذهنيت منفی از آموزش قرآن در مدرسه؛
احساس عدم نياز؛
عدم وجود منابع کافي؛
به روز نبودن منابع قرآني؛
بی اعتقادی به قرآن. (رضايي، 1380)

4. اعتبارسنجی راهکارهای ارتقای قرآنی دانشجويان

نظر اساتيد درباره وضعيت عمومی دانشجويان در ارتباط با قرآن (امتياز از 5)؛
اعتقاد به قرآن، 19/4 (بيشترين)؛
آشنايی با تفسير و معارف قرآن، 84/1 (کمترين)؛
علاقه به فراگيری تفسير و معارف قرآن، 20/3؛
نظر خود دانشجويان درباره وضعيت عمومی دانشجويان در ارتباط با قرآن؛
اعتقاد به قرآن، 4 (بيشترين)؛
آشنايی با تفسير و معارف قرآن، 04/2 (کمترين)؛
علاقه به فراگيری تفسير و معارف قرآن، 90/2. (دبيرخانه شواری عالی انقلاب فرهنگي، کميسيون قرآني، 1382)

 

بخش سوم: ويژگی های متون درسي

1. ويژگی های عمومی متون درسي

ويژگی های متون را می توان حداقلی یا حداکثری تعريف کرد، ولی می توان ويژگی های قابل قبول را چنين برشمرد:

1 ـ 1. ويژگی های متن درسی از نظر محتوا

ناظر به اهداف تعيين شده آموزشي؛
مشتمل بر سر‌فصل های مصوب؛
بهره مند از ادبيات علمی و تخصصي؛
برخوردار از چارچوب‌های ارزشی و ضوابط اخلاقي؛
برخوردار ازتناسب ميان حجم مطالب با تعداد واحد درسی تعيين شده؛
دارای نظم منطقی در تقديم و تأخير فصول و مباحث هر فصل؛
دارای معرفی منابع برای مطالعه و موضوعات برای تحقيق و پژوهش.

2 ـ 1. ويژگی های متن درسی از نظر ساختاري

تقسيم بندی مباحث در قالب چندين درس به گونه ای که قابل ارائه در تعداد جلسات مصوب باشد.
در نظر گرفتن امکان مشارکت فراگير در فرآيند آموزش؛
رعايت معيارهای شکلی و ظاهری از قبيل نوع صفحه بندي، طراحی صفحات، صفحه آرايی مناسب، قطع متناسب، نوع خط و... .

2. سياست های راهبردی در تدوين متون

در پی تأکيد مقام معظم رهبري، شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 76 موضوع اسلامی شدن دانشگاه ها را در دستور کار خود قرار داد و نهايتاً سياست های راهبردی اسلامی شدن مراکز آموزشی را در قالب شش مؤلفه: استاد، دانشجو، نظام برنامه ريزی فرهنگي، متون درسی و برنامه ريزی درسي، نظام برنامه ريزی آموزش و پژوهش و مديريت در سال 1377 به تصويب رساند.
سياست های راهبردی اسلامی شدن در مؤلفه متون و برنامه ريزی درسی بر اساس اين سند چنين است:
طراحی نظام آموزشي، تدوين متون و برنامه های درسی در تمامی شاخه های علوم بر‌اساس جهان بينی الاهي، پژوهش در پديده های هستی به منظور شناخت و شناساندن آيات الاهی در جهان؛
توجه به هماهنگی و همسويی علم و دين در طراحی و تدوين برنامه ها و متن درسي؛
بازنگری نظام برنامه ريزی درسی و اصلاح و تدوين متون درسی با استفاده از روش های نوين و کارآمد علمی و مفاهيم و ارزش های اسلامي؛
طراحی و تدوين متون و برنامه های درسی بر اساس مبانی اسلامی به ويژه در رشته های علوم انساني؛
هدايت نظام برنامه ريزی درسی به سمت تقويت فضايل اخلاقی و اجتماعی و پرورش قدرت ابداع و ابتکار و اعتماد به نفس و ايجاد باور به مبانی دينی و التزام به مسئوليت های اجتماعي؛
توجه و تأکيد بر هماهنگی و تناسب متون اخلاق و معارف اسلامی با نيازهای جديد و رشته های تحصيلي؛
بازشناسی و معرفی مواريث و مفاخر علمي، فرهنگي، تاريخی و معاصر و بهره گيری از آنها در تدوين متون درسی برای تقويت روحيه خودباوری و استقلال خواهي؛
تدوين نظام جامع نظارت و ارزيابی مستمر متون و برنامه های آموزشی و درسي. (نهاد نمايندگی مقام معظم رهبري، 1377، ص 24)

3. ويژگی های عام متون دروس معارف

با توجه به تفاوتی که دروس معارف با دروس اختصاصی دارد، ‌بايد متون درسی آن نيز با عنايت به تفاوت های زیر تدوين شود:

1 ـ 3. عمومی بودن دروس معارف

از آنجا که همه دانشجويان با گرايش های مختلف تحصيلی ملزم هستند اين دروس را بگذرانند بنابراين بايد اين ويژگی مخاطب در تدوين متون معارف مورد توجه باشد.

2 ـ 3. هدف خاص دروس معارف

دروس دانشگاهی اصولاً با هدف آموختن يک سری مهارت ها و يا انتقال دانسته ها طراحی شده اند؛ ولی دروس معارف با هدف تقويت ايمان و پايبندی به اصول و التزام به رفتارهای اسلامی طرح‌ريزی شده اند نه برای صرف يادگيری و حفظ اصطلاحات.

3 ـ 3. دروس معارف، بخشی از نظام آموزش است

بنابراين رعايت تناسب ميان مباحث ارائه شده در اين دروس با ديگر مباحث و توجه ويژه به تعارض‌های احتمالی ضروری است.

4. شاخص‌های عمومی متون دروس معارف

بنابراين با ملاحظه تفاوت های مذکور و در نظر گرفتن ويژگی های عمومی متون درسی می توان شاخص‌های عمومی متون درسی معارف اسلامی را چنين بر شمرد:

1 ـ 4. شاخص‌های محتوايي

رعايت سرفصل های مصوب و پرهيز از مباحث پراکنده؛
جامعيت نسبت به همه سرفصل های مصوب؛
نگاه جامع به مباحث و پرهيز از محدودنگري؛
تناسب محتوا با اهداف مصوب؛
رعايت سطح علمی و نيازهای فکری دانشجويان؛
به روز بودن مطالب و توجه به شبهات رايج؛
استفاده از منابع معتبر و متنوع؛
مستدل بودن مطالب و حفظ غنای مباحث؛
استفاده از آيات و روايات و اصطلاحات همراه با ترجمه و تبيين آنها؛
نوآوری و خلاقيت در ارائه مباحث و بهره گيری از نظريات جديد و رقيب؛
توجه به حساسيت های مذهبی در طرح مباحث اختلافي؛
پيوستگي، انسجام و نظم منطقی فصول و مباحث.

2 ـ 4. شاخص‌های شکلی و ساختاري

دسته بندی مطالب به منظور انتقال سريع وآسان مطالب به مخاطب؛
استفاده از ادبيات روان و پرهيز از ادبيات تخصصی و پيچيده؛
تنظيم مقدمه و فهرست و پرسش و...؛
ذکر منابع و مآخذ در پانوشت و ذکر فهرست منابع در انتهای کتاب؛
رعايت اخلاق نويسندگی (امانت در نقل و انصاف در نقد)؛
رعايت نکات دستوري، نگارشي، ويراستاری و...؛
اجتناب از نثر احساسی و عاطفی و شاعرانه و قلم فرسايی بی حاصل.

 

بخش چهارم: بايسته های متن درسی تفسير موضوعی قرآن کريم

1. مخاطرات درس تفسير در دانشگاه ها

ورود درس تفسير قرآن در واحدهای درسی دانشگاهی در ابتدا بسيار مطلوب به نظر می رسد ولی توجه به جايگاه ممتاز قرآن در باور مسلمانان به صورت عام و در جان و دل دانشجويان به صورت خاص ـ هم چنانکه نتايج پژوهش ها از آن حکايت می کرد ـ مخاطرات مربوط به اين امر را در صورت عدم توان پاسخگويی به توقع دانشجويان به خوبی آشکار می کند. نتايج پژوهش های انجام شده از حقايق زيادی پرده برمی دارد و نشان می دهد با آنکه هنوز در عرصه ايمان و باور قلبی به کليت قرآن وضعيت مطلوبی وجود دارد؛ ولی ابهامات و شبهات زيادی در افکار دانشجويان رخنه کرده است که با فرض عرضه شبهات بر قرآن و عدم توان پاسخگويی مدرسان درس تفسير به آنها، پايه شبهات محکم تر خواهد شد.
می توان اين دغدغه را در سخنان مقام معظم رهبری پس از استماع گزارش افزوده شدن درس تفسير به دروس دانشگاه (ضمن استقبال از اين حرکت مبارک) به خوبی دید‌ که ‌اظهار کردند: تنم لرزيد! زيرا ما وقتی برای دانشجويان مسائل اسلامي، معارف و مسائل مختلف را مطرح می کنيم هميشه می گوييم که برويد همه حرف‌ها را در قرآن پيدا کنيد. هميشه به آنها می گوييم که قرآن بهترين و کامل ترين و جامع ترين کتاب‌هاست. در واقع از قرآن به عنوان گنجينه و منبع اسرار بی پايان الاهی ياد می کنيم. حالا شما می گوييد که قرآن را به کلاس‌ها برده ايد. فضايی که از قرآن در ذهن دانشجو ايجاد شده است، فضای بسيار گسترده ای است.
مقصود ايشان اين بود که من بيم اين را دارم که قرآن و تفسير به دانشگاه وارد شود و به گونه ای يا متن اين دروس يا خود اساتيد نتوانند از عهده جايگاه و ارزش قرآن بر آيند و انتظاری که دانشجو دارد بر آورده نشود و در نتيجه از منزلت قرآن کاسته شود. (نصيري، 1388)

2. بايسته های ايجابی و سلبي

می توان بايسته های متون را به دو دسته ايجابی و سلبی يا اثباتی و منفی تقسيم کرد؛ ولی از آنجا که شاخص‌های سلبی عموماً قابل تعبير به بيان ايجابی است بنابراين لزومی برای تفکيک بايسته های متن به ايجابی و سلبی نمی بينيم و از اين رو مراد از بايسته ها اعم از ويژگی های اثباتی و ويژگی های سلبی است که بايد در متن اعمال شوند يا از آنها پرهيز شود.

1ـ 2. رعايت بايسته ‌های عمومی و عام متون دروس معارف به گونه ای که بيان شد.

2 ـ 2. توجه به ويژگی های مخاطب

ويژگی های عام جوانان (مقتضای سني)
ويژگی های خاص دانشجو (مقتضای صنفي)
ويژگی های رشته ای (مقتضای تخصصي)
ويژگی های زمانی (مقتضای شرايط اجتماعی و سياسي)

ويژگی های عام جوانان را می توان در چند گروه دسته بندی کرد:
الف) ويژگی ‌های روحی و رواني
جوان خواهان احترام است.
از تعيين تکليف بیزار و خواهان مکالمه دو سويه است.
از تکاپو و جستجو لذت می برد.
آرمان گر‌است.
دوست دارد از آرزوهايش با او سخن گفته شود و به اين گونه مطالب دل می دهد.
کم تجربه ولی هوشمند است و به اشاره مطلب را در می يابد.
از استدلال های پيچيده گريزان و به دنبال اقناع فکری خود است.
جويای اطلاعات متنوع است از اين رو به مکاتب و اديان و علوم مختلف توجه نشان می دهد.
به مسائل اجتماعی و سياسی و اقتصادی حساسيت نشان می دهد.
به مباحث تربيتی و اخلاقی اهميت می دهد و با دقت آنها را ارزيابی می کند.

ب) نيازهای جواني
پرسش گر است و نياز دارد به پرسش های او پاسخ داده شود.
نياز عاطفی شديد دارد و با غريزه طبيعی به جنس مخالف تمايل نشان می دهد.
ازدواج دغدغه اصلی فکر اوست.
تشنه محبت است و با تجربه عشق به اوج محبت می رسد.

ج) علايق و سليقه های جوانان
تنوع طلب است و از تکرار آزرده می شود.
خواهان زيبايی (در ظاهر و مسائل معنوي) است. از اين رو به شعر و ادبيات و هنر علاقه نشان می دهد.
به مظاهر تجدد علاقه دارد و با سينما و اينترنت و... انس می گيرد.
مطالب شورانگيز و مباحث پر احساس را می پسندد.
به مباحث معنوی و تجربه های عرفانی شديداً علاقمند است.
به مسائل و مقتضيات روز جامعه توجه دارد و از سنت ها و گذشته دوری می کند.

د) ويژگی های خاص جوان دانشجو
خودش را بالاتر از عامه مردم می داند.
به ادبيات علمی و علوم تجربی بيشتر بها می دهد.
دوست دارد در مباحث مختلف اظهار نظر کند؛ اگرچه صاحب نظر نباشد.
از اساتيد الگوگيری می کند.
همه امکانات دانشگاه را متعلق به خودش می داند و هميشه خود را محق می داند و به ديگران کمتر حق می دهد.
به روشنفکری و افکار متفاوت علاقه نشان می دهد و دوست دارد ادای روشنفکران را در آورد.

3 ـ 2. توجه به سرفصل های ديگر دروس معارف در انتخاب موضوع

چنانکه گذشت، سرفصل های درس تفسير موضوعی به صورت باز مصوب شده و اين مسئله وارد‌کردن موضوعات جديد را در سرفصل ها ممکن می سازد؛ ولی مناسب است موضوعات غيرمصوب با عنايت به مباحث و سرفصل های ديگر دروس معارف انتخاب شود تا به هماهنگی بيشتر دروس کمک کرده و در عين حال مباحث آنها را مستقيماً به قرآن مستند کند.
پيشنهاد می شود متناسب با هر يک از عناوين درسي، موضوعات زير در درس تفسير موضوعی قرآن کريم مورد توجه قرار گيرد (البته برخی از موضوعات در عناوين مصوب نيز آمده است).

1. انديشه اسلامی (1)
جايگاه عقل در قرآن
ماهيت وحی در قرآن يا وحی و نبوت در قرآن
ايمان در قرآن
خدا از زبان خدا
صحنه قيامت در بيان قرآن

2. انديشه اسلامی (2)
اديان و پذيرش آنها در قرآن
تورات و انجيل و مقايسه آنها با قرآن
رسالت دين
عصمت پيامبران
اعجاز قرآن
روش فهم قرآن
ولايت در قرآن

3. انسان در اسلام
انسان در قرآن

4. حقوق اجتماعی و سياسی در اسلام
آزادی در قرآن
حقوق متقابل فرد و جامعه در قرآن
حقوق زن در قرآن
تفاوت های حقوق زن و مرد
حقوق بين الملل در قرآن

5. فلسفه اخلاق
اخلاق در قرآن
آموزه های اخلاقی قرآن
اصول ارزش های اخلاقی در قرآن
مطلق يا نسبی بودن اخلاق

6 . اخلاق اسلامي
فضايل و رذايل اخلاقی در قرآن

7. آيين زندگي
اخلاق معاشرت در قرآن
اخلاق جنسی در قرآن
اخلاق گفتگو در قرآن
شيوه قرآنی نقد (ويژگی های نقدهای قرآن به ديگران)

8. عرفان عملي
طريقت و شريعت و حقيقت
سلوک عرفاني
تهذيب نفس
مقامات عارفان
عبوديت و عرفان

9. انقلاب اسلامی ايران
مبارزه و جهاد با ستمگران در قرآن

10. آشناسی با قانون اساسي
مبانی قرآنی قانون اساسي
حقوق اساسی در قرآن

11. انديشيه سياسی امام خمينی
رسالت اجتماعی و سياسی پيامبران

12. تاريخ و تمدن اسلامي
پيشرفت و انحطاط جوامع در قرآن

13. تاريخ تحليلی صدر اسلام
تاريخ صدر اسلام به روايت قرآن
تفسير آيات قرآنی ناظر به حوادث مهم تاريخی صدر اسلام
حوادث مهم تاريخی در قرآن

14. تاريخ امامت
وصايت و امامت در قرآن
منجی و آخر‌الزمان در قرآن

لازم به ذکر است که برخی از اين موضوعات را می توان در قالب سرفصل های مصوب درس تفسير موضوعی از قبيل: «کليات» و «قرآن چگونه کتابی است» مورد بحث قرار داد. ولی برخی از آنها قابليت طرح مستقل را دارند و برخی نیز در قالب پژوهش های دانشجویی قابل طرح است.

4 ـ 2. توجه به شبهات رايج در محيط‌های روشنفکري

رصد تحولات فکری و شبهات نو پديد و ارائه پاسخ صحيح و سريع به آنها يکی از رسالت های اصلی حضور اساتيد معارف در دانشگاه هاست؛ ولی از آنجا که برخی از شبهات ماندگاری بيشتری دارند لازم است در متون درسی به آنها پرداخته شود. البته بسياری از سئوال ها و ابهام ها و شبهات حالت تثبيت شده ندارند که بايد به صورت شفاهی در فضای علمی کلاس به بحث گذاشته و اساتيد محترم بدان ها پاسخ دهند.
از جمله شبهات تثبيت شده و دير پا در دانشگاهها به استناد نگرش سنجی های انجام گرفته می توان به موارد زير اشاره کرد:
وحيانی بودن قرآن يا بشری بودن آن
جاودانگی قرآن يا اختصاص برخی از احکام آن به گذشته و عدم امکان اجرای آنها در حال حاضر.
مباحث علمی مطرح شده در قرآن و شبهه تعارض‌های قرآن با علم مانند سبع سماوات و رجم شیاطین.
حقوق بشر در قرآن و تعارض برخی از احکام با آزادی عقيده و عمل مانند حکم ارتداد.
حقوق زن و شبهه تبعيض‌های قرآنی ميان زن و مرد مانند تفاوت ارث و ديه وزدن همسر، تعدد زوجات و شهادت دو زن.
خشونت در قرآن مانند احکام جهاد و قتال و سر زدن و دست بريدن و قصاص و... .
داستان های تاريخی قرآن و شبهه واقعيت نداشتن حوادث تاريخی مورد اشاره قرآن.
عربی بودن قرآن و تناسب آن با آداب و رسوم اعراب و متأثر‌بودن از فرهنگی عربی (تازی نامه).
قرآن و شبهه تحريف.
وجود مباحث منسوخ مثل ظهار و برده داری و... .

5 ـ 2. توجه به اطلاعات گذشته دانشجو

از آنجا که معارف اسلامی و به ويژه قرآن بخشی از آموزش های رسمی در دوره های ابتدايی و راهنمايی و دبيرستان است و دانشجو برپايه منابع درسی رسمی آموزش و پرورش با معارف اسلامی و قرآن آشنا شده است، از اين رو برای تدوين متن درسی بايد کتب درسی قبل از دانشگاه به دقت مورد توجه قرار گيرد تا هم از تکرار بيهوده جلوگيری شود و هم از بروز تعارض و اختلاف در مباحث معرفتی اجتناب گردد.

6 ـ 2. توجه به تفکيک متن درسی از متون کمک درسی و فعاليت های تکميلي

امروزه در سيستم های آموزشی و تربيتی سعی می شود متون آموزشی با رعايت اختصار و دقت علمی تنظيم شود؛ ولی آموزش های تکميلی در قالب متون کمک آموزشی يا فعاليت های ديگر مورد اهتمام قرار گيرد. در تدوين متن درسی تفسير موضوعی قرآن لازم است کاملا به آموزشی بودن متن توجه شود و مباحث بايسته ديگر در قالب‌های کمک آموزشی پيگيری شود. به عنوان مثال توجه به فعاليت های قرآنی دانشجويان در قالب کانون های قرآن، بهره گيری از نرم افزارهای قرآني، نشريات قرآني، امکانات سازمان فعاليت های قرآنی دانشجويان، خبرگزاری قرآنی و... .
از اين رو لازم است مباحث مورد نظر به دو بخش اصلی و تکميلی تقسيم شود تا حجم کتاب مختصر باشد.

7 ـ 2. توجه به شيوه ها و فنون تدريس

مؤلف متن درسی ‌بايد پيش از تدوين و تأليف کتاب، شيوه تدريس مورد نظر برای متن خود را به دقت در نظر بگيرد و در مقدمه کتاب آن را به مدرسان متذکر شود. به طور کلی در سبک سنتی روش های زير استفاده می شود:
روش سخنراني؛
روش پرسش و پاسخ؛
روش ايفای نقش؛
روش گردش علمي؛
روش بحث گروهي.
در روش های مدرن نيز از روش آموزش انفرادی و روش مسئله ای نام برده می شود که در مباحث مربوط به تکنيک‌‌ها و مهارت های آموزش مورد بحث قرار می گيرد. (سيف، بی تا)
به نظر می رسد در تدوين تفسير موضوعی قرآن بايد از روش های گوناگون استفاده کرد. بنابراين روش ترکيبی توصيه می شود؛ زيرا در مباحث مربوط به معاد و احوال قيامت روش خطابی و سخنرانی تاثيرگذارتر است ولی در مباحث اعتقادی در باب خداشناسی و نبوت و امامت و عدل شيوه پرسش و پاسخ بهتر جواب می دهد. بنابراين مناسب است به تناسب موضوع، شيوه مناسب تدريس در نظر گرفته شود و متن متناسب با آن تنظيم شود.

8 ـ 2. اهتمام ويژه به بعد انگيزشی متن

از آنجا که براساس پژوهش ها درصد بسيار اندکی از دانشجويان با قرآن و به ويژه تفسير انس دارند و از طرفی فرصت محدودی برای ارائه درس در سر کلاس وجود دارد، بنابراين لازم است به انگيزاننده بودن متن و تدريس برای دانشجويان اهتمام خاصی مبذول شود تا دانشجو را به پيگيری بيشتر معارف قرآنی و انس و الفت با پيام آسمانی تشويق کند. مواردی چون:
تبیین جايگاه ممتاز قرآن
اعتراف بزرگان به ويژه دانشمندان بزرگ غير مسلمان درباره قرآن
امتيازات خاص قرآن نسبت به کتب آسمانی ديگر
مقايسه قرآن با تورات و انجيل
وجوه اعجاز قرآن بويژه اعجاز علمي
آثار مجرب انس با قرآن و مداومت بر قرآئت قرآن (انسان های موفق و تجربه قرآنی آنها)
شيوه های ارتباط گيری با قرآن و دريافت پيام های آن و... می تواند کمک موثری در اين زمينه باشد.

9 ـ 2. انتخاب روش مناسب تفسيري

باتوجه به تنوع موجود در روش ها و گرايش های تفسيری يعنی روش تفسير نقلی (قرآن به قرآن و قرآن به روايات) و روش تفسير اجتهادی (عقلي، علمي، اشاری و عرفانی و...) پيشنهاد می شود از روش اجتهادی جامع استفاده شود، البته در موضوعات مختلف می توان از روش مناسب آن بهره برد مثلاً در مورد آيات مربوط به اشارات علمی قرآن از روش تفسير علمی بيشتر استفاده می شود.
درخصوص گرايش های تفسيری يعنی گرايش کلامی و فلسفی و ادبی و فقهی و اجتماعی و... بهتر است از گرايش اجتماعی بهره گرفته شود و از گرايش کلامی نيز در صورت لزوم استفاه گردد و گرايش های ديگر جهت مطالعه بيشتر در کادری جداگانه گنجانده شود و يا به عنوان پژوهش های دانشجويی با ذکر منابع معتبر در بخش ويژه ذکر شود.

10 ـ 2. استفاده از ادبيات مناسب

قرآن زيباترين و شيواترين متن عربی است؛ ولی در عين حال به آسان ترين بيان سخن گفته است ادبيات به کار گرفته شده در تفسير قرآن بايد با متن قرآن تناسب داشته باشد. بنابراين رعايت نکات زير توصيه می شود:
1. بهره گيری از ادبيات فاخر و پرهيز از بيان عاميانه و اصطلاحات محاوره ای مبتذل.
2. ساده نويسی و روان گويی به گونه ای که عبارات خوش فهم و آسان ياب باشد.
3. پرهيز از ادبيات فنی و تخصصی و بيان سنگين و مغلق. البته بايد توجه داشت دراين زمينه رعايت حد معقول بسيار ضروری است؛ زيرا بايد ادبيات بکار رفته در تفسير به گونه ای باشد که دانشجو بفهمد تفسير قرآن يک امر تخصصی است و نياز به دانش و مهارت بالايی دارد، لذا بی مهابا به تفسير قرآن نپردازد ولی به گونه ای هم سنگين و پيچيده بيان نشود که احساس کند اصلا نمی تواند با قرآن ارتباط گرفته و از آن برداشت و فهم خود را داشته باشد.
4. استفاده از آرايه های ادبی در حد زيبانگاری بدون تصنّع.
5. بهره بردن از حکايات ادبی جذاب و آموزنده به شکل محدود و مثال های گويا و ضرب‌المثل ها.
6 . کوتاه نويسی و اجتناب از اطناب و تطويل و قلم فرسايی بی حاصل و حاشيه روي.
7. پرهيز از ادبيات نصيحت گرايانه، دستوری و آمرانه.
8 . استفاده از شيوه پيام رسانی غير‌مستقيم.
9. اجتناب از ادبيات شعاری و جانب دارانه به دور از منطق.
10. بيان محترمانه در نقدها و رعايت احترام به مخاطب و استفاده از کلمات محبت آميز در خطاب‌های مستقيم.
11. استفاده از قلم شور انگيز و با احساس به ويژه در تفسير آيات عرفانی و تربيتي.
12. بهره گيری از ميراث غنی ادبيات فارسی به ويژه اشعار متناسب با مضمون آيات.

4 ـ 2. ويژگی های محتوايي

گزينش مباحث دراز دامن تفسيری و اولويت بندی مطالب، امری اجتناب ناپذير در تفسير موضوعی است. در اين خصوص مناسب است به موارد زير توجه شود:
1. استفاده از مباحث عقل پذير و منطقی و پرهيز از مطالب عقل گريز.
2. نگاه جامع و اطلاع رسانی کافی درباره آيه از منظر تاريخی و تفسيری و روايی و علمی و غیره با رعايت اختصار.
3. توجه به حکمت و فلسفه احکام و قوانين قرآني.
4. پاسخ‌گويی به شبهات و ابهامات بصورت غير مستقيم و در صورت لزوم به صورت صريح و به شکل پرسش و پاسخ.
5. اشاره به مباحث جديد در حوزه های معرفتی (مانند پلوراليسم و...)، اجتماعی (مانند فمنيسم...)، سياسی (مثل سکولاريسم...) و تربيتی و اخلاقی (مانند نسبی گرايي...) با رعايت ظرافت های بحث به منظور بيان ديدگاه قرآني.
6 . توجه به دغدغه های عاطفی جوان دانشجو در مسائلی مانند عشق و ازدواج و روابط دختر و پسر و... به منظور ارايه راهکارهای قرآنی و چارچوب‌های وحيانی در اين عرصه ها.
7. استفاده از احاديث و روايات مناسب با آيات.
8 . استفاده از نکات آموزنده زندگانی بزرگان علم و دين و پرهيز از مطالب غلوآميز و داستان های شخصی که قابل تعميم و الگوبرداری نيست.
9. بهره گيری از منابع اصلی مکاتب و کتاب‌های مقدس اديان ديگر و بررسی مقايسه ای مباحث.
10. اهتمام ويژه به پيام گيری از آيات و استخراج آموزه هايی برای زندگی و سعادت بشر و ارايه راهکاريی عملی برای جوانان.
11. اشاره به نکات عرفانی معتبر و سازگار با ظاهر آيات و پرهيز از تاويل های مردود.
12. توجه ويژه به علوم برای روشن کردن نکات و اشارات علمی آيات قرآن با پرهيز از تحميل نظريه های علمی بر قرآن.
13. رعايت اولويت مورد توجه دانشجويان در مباحث يعنی به ترتيب: مباحث تربيتی، اخلاقی و عرفانی، علمي، سياسی اجتماعي، فلسفي، عقيدتي، احکام و مباحث تاريخي.2

 

بخش پنجم

1. ارزيابی علمی متن

به منظور رفع ايرادهای احتمالی متن و يا کاستی های آن در مقام تدريس در کلاس درس لازم است متن آماده شده توسط عده ای از اساتيد مجرب دروس معارف با گرايش های مختلف مورد بازنگری و ارزيابی قرار گيرد تا از منظر آنها مورد نقد و بررسی قرار گيرد. همچنين لازم است عده ای از اساتيد مطلع رشته های ديگر اعم از علوم انساني، فني، هنر و پزشکی نيز متن را به دقت مطالعه کرده، ارزيابی خود را بيان کنند.
تدريس آزمايشی متن در يک ترم توسط چند تن از اساتيد مجرب در دانشکده های متفاوت و بررسی باز خورد علمی متن و ارزيابی آن از منظر دانشجويان از طریق نظرسنجی می تواند کاستی های احتمالی متن را بر ملا کند تا پيش از چاپ کتاب اصلاحات لازم انجام گيرد.
در عين حال ارزيابی مستمر متن درسی از نگاه اساتيد و دانشجويان برای تجديد چاپ بسيار ضروری است.

2. ويراستاري

متن درسی لازم است حداقل از سه منظر مورد ويراستاری قرار گيرد.
اول؛ ويراستاری محتوايی و ارزيابی دقيق و تخصصی مباحث ارايه شده به منظور جلوگيری از ورود مباحث ضعيف و مخدوش در متن و نيز رعايت سرفصل های مصوب.
دوم؛ ويراستاری ادبی به منظور یک دست کردن متن و رعایت قواعد صحیح نگارش.
سوم؛ ویراستاری روشی به منظور تطبیق متن با استانداردهای لازم در تدوين متون از نظر حجم مطالب و داشتن درس ‌بندی با هدف و نتيجه گيری و پرسش ها و پژوهش های دانشجويی و... .

3. معرفی منابع و مآخذ

علاوه بر آنکه لازم است مآخذ کتاب در پايان به تفصيل ذکر شود و نیز نشانی مباحث نقل شده در پاورقی قيد گردد، مناسب است به تناسب هر مبحث منابع تکميلی برای مطالعه و بهره برداری بيشتر به دانشجويان معرفی شود. اين منابع می تواند شامل کتاب‌های معتبر، ‌سايت های تخصصي، مراکز قرآني، مجلات و نشريات قرآن، نرم افزارهای قرآنی و غیره باشد.
در اين خصوص لازم است اولاً منابعی معرفی شود که از اعتبار لازم برخوردار باشند. ثانیاً دانشجو بتواند به آنها دسترسی داشته باشد. ثالثاً در صورت امکان بخش ها و يا صفحات مورد نظر از کتاب معرفی شده و يا مقاله ويژه از مجله و يا آدرس دقيق مطلبی از يک سايت برای سهولت دسترسی دانشجو ذکر شود. اين امر در پژوهش های دانشجويی بسيار کارساز است و آنها را سريع تر به مباحث مورد نظر راهنمايی می کند
مناسب است برخی از سايت ها و نرم افزارهای مفيد در ملحقات و یا يکی از بخش های کتاب با تقصيل بيشتری معرفی شود.

4. مقدمه کتاب

در مقدمه کتاب ‌بايد در دو بخش خطاب به دانشجويان و اساتيد محترم نکات لازم در تدريس و يادگيری متن گوشزد شود. در اين ميان بيان شيوه مورد نظر برای بهره گيری در تدريس متن توسط اساتيد محترم از اهميت بالايی برخوردار است.
برپايی کارگاه های تدريس تفسير موضوعی قرآن برای اساتيد با محوريت متن مورد نظر می تواند نقش بسيار مهمی در موفقيت اساتيد و کارآمدی متن داشته باشد.
باتوجه به گستردگی کار می توان کارگاه را در قالب محدودی اجرا نمود و لوح فشرده آن را برای اساتيد محترم ارسال نمود.

5. استفاده از ابزار کمک آموزشي

امروزه بهره گيری از فناوری های آموزشی نقش برجسته ای در يادگيری ايفا می کند. از اين رو پيشنهاد می شود کل متن در قالب پاورپوينت برای تدريس در 16 جلسه با رعايت دقت های فنی و هنری تنظيم گردد تا اساتيد از این ابزار برای بالابردن کيفيت تدريس استفاده کنند.
در اين شيوه اساتيد می توانند همزمان از نرم افزارهای ديگر نيز در هنگام تدريس استفاده کنند و دانشجويان را عملاً با نرم افزارهای قرآنی آشنا کنند.

6 . نگاهی اجمالی به متون تدوين شده

تاکنون چهار متن ويژه درس تفسير موضوعی قرآن کريم از سوی انتشارات معارف انتشار يافته است که نقد و ارزيابی اين متون از موضوع اين مقاله خارج است؛ ولی باتوجه به مباحث ارايه شده و بايسته های مورد تاکيد در مقاله می توان به اجمال چنين گفت:
1. هيچ‌يک از متون منتشر شده جامع همه سرفصل های مصوب نيست؛ زيرا متن تأليفی جمعی از نويسندگان فاقد سر‌فصل نماز و تفسير قرآن با زير مجموعه های آن يعنی تفسير سوره حمد و توحيد و قدر می باشد و نيز به موضوع رابطه انسان و خدا نپرداخته است. هرچند موضوعات ديگری را در متن گنجانده است بويژه با تفسير علمی که کاملاً مناسب است.
کتاب آيات برگزيده فاقد سرفصل های روابط اجتماعي، سنت های الاهی در قرآن و خدا در قرآن است. اگر‌چه سعی شده در بخش «حکمت هايی از قرآن» به برخی از اين موضوعات به اختصار پرداخته شود. البته در این متن به سرفصل نماز و تقسیر اهتمام ویژه ای شده است.
کتاب آقای موحد فاقد تفسير سوره های توحيد و قدر است و به چند سرفصل ديگر هم نپرداخته است.
متن ويژه دانشگاه پيام نور نيز به مباحث سنت های الاهی و بينش و انديشه در قرآن توجهی نکرده و در موضوع رابطه انسان و خدا به بحث دعا و نيايش بسنده نموده است. اگر‌چه موضوعات ديگری همچون ازدواج و روابط اقتصادی و جهان های ديگری به آن افزوده شده و به سر‌فصل نماز و تفسير قرآن اهتمام ويژه صورت گرفته است.

2. عموماً ادبيات به کار رفته در متون فاقد ويژگی های لازم برای ارتباط گيری با مخاطب خاص خود يعنی دانشجويان است به ويژه عدم بهره گيری از ادبيات غنی فارسی و اشعار و حکايات کاملاً مشهود است.

3. از نظر تنظيم مباحث و شکل ارايه آنها نقدهايی بر همه متون وارد است، زيرا بيشتر در قالب متن کمکی تنظيم شده اند نه متن آموزشی؛ زيرا فاقد استانداردهای تدوين متون آموزشی و درسی است و بيشتر سعی شده نقيصه متن با احاله به توانمندی اساتيد در ارايه مباحث جبران شود.

4. متن ويژه پيام نور نسبت به ديگر متون انسجام و دقت بيشتری در انطباق با سرفصل های مصوب دارد و از ادبيات مناسب‌تری برخوردار است ولی معلوم نيست به چه دليل ويژه پيام نور نوشته شده است؛ زيرا هيچ تفاوتی با ديگر متون از نظر تنظيم و تدوين مباحث ندارد تا آن را اختصاصی دانشجويان سيستم غير حضوری کند.

5. در هيچ‌يک از متون به شيوه های مناسب تدريس متن و توصيه به اساتيد و دانشجويان برای بهره مندی بيشتر از متن توجه نشده و نيز در معرفی منابع صرفاً به منابع مکتوب بسنده شده و به نرم افزارها و سايت های قابل استفاده اشاره ای نشده است.

نتیجه گیری و پیشنهاد

به نظر می رسد در تدوين متن درسی تفسير موضوعی قرآن بايد به تفاوت رشته های تحصيلی توجه کرد. از اين رو پيشنهاد می شود حداقل برای چهارگروه اصلی يعنی علوم انساني، فنی و مهندسي، پزشکی و هنر چهار متن متفاوت تهيه شود.
البته فصل هايی از کتاب لازم است مشترک باشد، ولی برخی از بخش ها به تناسب گروه ها متفاوت خواهد بود. پژوهش ها نشان می دهد دانشجويان رشته های تحصيلی متفاوت، از نظر گرايش و سلایق و سئوالات و ابهام ها و نوع نگاه به مسائل و حتی تدين و نوع دينداری تفاوت های معناداری با هم دارند. اين تفاوت ها به ماهيت رشته درسی و فضای حاکم و يا مبانی علوم و دانش های مربوط به آنها بر می گردد.
به عنوان مثال در رشته های علوم انسانی وجود مبانی انسان مدارانه و دين گريزانه، در رشته های فنی و مهندسی نگاه دقيق علمی با عقل محاسبه گر و منطق رياضي، در رشته های هنری نگاه خيال انگيز و زيبايی شناسانه به مسائل و در رشته های پزشکی تکيه بر تجربه و نگاه آسيب شناسانه به پديده ها و جستجوی راه درمان و ترميم آسيب‌ها، دانشجویان را در فضاهای متفاوتی قرار می دهد که آنها را به شدت متأثر می کند و طبيعتاً هم سلايق آنها را عوض می کند و هم سئوال های متفاوتی در ذهن آنها ايجاد می کند و يا حداقل اولويت های فکری آنها را متفاوت می سازد. از اين رو هم در انتخاب موضوع و هم در ادبيات به کار رفته ‌بايد اين تفاوت ها مورد توجه قرار گيرد.
برای رشته های علوم انسانی مباحث پايه ای از قبيل وحی و نبوت و مسائل اجتماعی و سياسی اهميت بيشتری دارد و دانشجوی علوم انسانی از بيان ادبی فلسفی و شيوه تفسير اجتماعی رضايت بيشتری دارد. ولی در رشته های فنی مباحث توحيد و نظم جهان و عدل الاهی و سرنوشت انسان ها اهميت بيشتری می يابد و از ادبيات علمی و بيان منطقی با نگاه تفسير علمی بيشتر استقبال می شود.
در رشته های هنری مباحث مربوط به جايگاه انسان و ارتباط با خداوند و مدارج معنوی و عرفانی اهميت بيشتری داشته و دانشجويان از ادبيات عرفانی با تفسير اشاری رضايت بيشتری می يابند.
در رشته های علوم پزشکی توجه به مظاهر طبعيت و تکامل انسان و مراحل خلقت و ادبيات طبيعت گرايانه با استفاده از روش تفسير علمی جاذبه بيشتری دارد.
همه اينها را بايد در کنار گنجينه متفاوت لغات و آموزه های تخصصی هر رشته در نظر گرفت که بايد در تفسير به آنها توجه نمود تا دانشجو به راحتی با متن و محتوا ارتباط برقرار کند. اگر‌چه تدوين کتاب‌های معارف برای گروه های آموزشی متفاوت از گذشته مورد بحث بوده است ولی به نظر می رسد در برخی از متون از قبيل متون اخلاقی و تفسيری این مبحث اهميت بيشتری دارد.
در اين ميان عدم توجه به رشته های خاص مانند رشته های علوم قرآن و حديث که مباحث تخصصی در حوزه تفسير می گذرانند در تدوين متن تفسير موضوعی جای تامل دارد اگر‌چه اين مشکل در اغلب دروس عمومی به چشم می خورد (مانند متون عمومی ادبيات فارسی برای رشته های ادبيات فارسي.)
در نهايت تفاوت آموزش ها از نظر حضوری و غير‌حضوری و يا مجازی نکته ی ديگری است که می طلبد در تدوين متون به آن توجه شود.
معيارهايی که برای تدوين متون درسی تفسير موضوعی قرآن کريم ذکر شد ـ که البته تلاش گرديد مبانی و مستندات آنها نيز عرضه شود ـ اين حقيقت را نشان می دهد که تدوين متون درسی معارف و به ويژه تفسير موضوعی ‌بايد در قالب کار گروهی تعريف شود و با نگاه متن آموزشی نه کمک درسي، مراحل گوناگون را با بکار گیری تخصص‌های لازم پشت سر بگذارد. البته در چند سال گذشته اهتمام مرکز تدوين بر توليد سريع متون مورد نياز برای سرفصل های جديد دروس معارف متمرکز بوده است و در اين راه از نظر کمی توفيق مناسبی داشته است؛ ولی از اين پس بايسته است، ارتقای کيفی متون را در دستور کار خود قرار دهد و با تنظيم دقيق مراحل تدوين متن درسی و تعريف معيارهای محتوايی و شکلی علاوه بر اعمال ضوابط در متون جديد به بازنگری متون قبلی نيز بپردازد. امید است همت ها در این جهت بسیج شود و مقاله حاضر بتواند مدخلی برای این حرکت مبارک باشد.

 

نویسنده: صابر اکبری جدی

 

پی نوشت:

1. اظهارات معاونت محترم امور اساتید معارف در گفتگو با خبرگزاری فارس 4/5/88.
2. بخشی از مباحث اين فصل از جزوه «ويژگی های تفسير قرآن برای جوانان و دانشجويان» نگارش دکتر محمدعلی رضايی اصفهانی استفاده شده است.

 

منابع: 

فصلنامه مطالعات تفسيري، سال يکم، شماره 1، بهار 1389