اهميت صله رحم در اسلام

«الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ».( فاسقان) كسانى هستند كه پيمان خدا را پس از آنكه محكم بستند مى‏ شكنند، و پيوندهايى را كه خدا دستور داده برقرار سازند قطع مى ‏نمايند، و در زمين فساد مى‏ كنند، قطعاً آنان زيان‏كارانند.

گر چه بسيارى از مفسران اين آيه را ناظر به خصوص به قطع رحم و بريدن رابطه خويشاوندى دانسته اند، ولى دقت در مفهوم آيه نشان مى دهد كه معنى وسيعتر و عموميترى دارد كه مسئله قطع رحم يكى از مصداق هاى آن است .
زيرابا توجه به آیات قبل این آيه مى گويد: فاسقان پيوندهائى را كه خدا دستور داده بر قرار بماند قطع مى كنند، اين پيوندها شامل پيوند خويشاوندى ، پيوند دوستى پيوندهاى اجتماعى ، پيوند و ارتباط با رهبران الهى و پيوند و رابطه با خدا است ، و به اين ترتيب نبايد معنى آيه را منحصر به قطع رحم و زير پا گذاشتن رابطه هاى خويشاوندى دانست .
لذا بعضى از مفسران آن را به قطع رابطه با پيامبران و مؤ منان ، يا قطع رابطه با پيامبران ديگر و كتب آسمانى آنها كه خدا دستور پيوند با همه آنها را داده است تفسير كرده اند كه پيدا است اين تفسيرها نيز بيان كننده بخشى از مفهوم كلى آيه است در بعضى از روايات جمله ما امر الله به ان يوصل به رابطه با امير مؤ منان (عليه السلام ) و ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) تفسير شده است .
نشانه ديگر فاسقان ، فساد در روى زمين است كه در آخرين مرحله به آن اشاره شده :((آنها فساد در زمين مى كنند:و يفسدون فى الارض.
البته اين خود مطلبى روشن است ، آنها كه خدا را فراموش كرده و سر از اطاعت او بر تافته اند، و حتى نسبت به خويشاوندان خود، رحم و شفقت ندارند پيدا است با ديگران چگونه معامله خواهند كرد؟ آنها در پى كامجوئى و لذتهاى خويش و منافع شخصى خود هستند، جامعه به هر جا كشيده شود براى آنها فرق نمى كند، هدفشان بهره بيشتر و كامجوئى افزونتر است ، و براى رسيدن به اين هدف از هيچ خلافى پروا ندارند، پيدا است كه اين طرز فكر و عمل چه فسادهائى در جامعه به وجود مى آورد.

قرآن مجيد در پايان آيه مى گويد: آنها همان زيانكارانند (اولئك هم الخاسرون).
راستى چنين است ؟ چه زيانى از اين برتر كه انسان همه سرمايه هاى مادى و معنوى خود را كه مى تواند بزرگترين افتخارها و سعادتها را براى او بيافريند در طريق فنا و نيستى و بدبختى و سيه روزى خود به كار برد؟!
كسانى كه به مقتضاى مفهوم فسق از حوزه اطاعت خداوند بيرون رفته اند چه سرنوشتى غير از اين مى توانند داشته باشند.

 

نكته ها

1-اهميت صله رحم در اسلام

گرچه آيه فوق از احترام به همه پيوندهاى الهى سخن مى گفت ، ولى بدون شك پيوند خويشاوندى يك مصداق روشن آن است .
اسلام نسبت به صله رحم و كمك و حمايت و محبت نسبت به خويشاوندان اهميت فوق العاده اى قائل شده است و قطع رحم و بريدن رابطه از خويشان و بستگان را شديدا نهى كرده است .
اهميت صله رحم تا آنجا است كه پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) مى فرمايد: صلة الرحم تعمر الديار و تزيد فى الاعمار و ان كان اهلها غير اخيار: ((پيوند با خويشاوندان شهرها را آباد مى سازد، و بر عمرها مى افزايد هر چند انجام دهندگان آن از نيكان هم نباشند.))
در سخنان امام صادق (عليه السلام ) مى خوانيم :
صل رحمك و لو بشربة من ماء و افضل ما يوصل به الرحم كف الاذى عنها: پيوند خويشاوندى خويش را حتى با جرعهاى از آب محكم كن و بهترين راه براى خدمت به آنان اين است كه (لا اقل ) از تو آزار و مزاحمتى نبينند!.

زشتى و گناه قطع رحم به حدى است كه امام سجاد (عليه السلام ) به فرزند خود نصيحت مى كند كه از مصاحبت با پنج طايفه بپرهيزد، يكى از آن پنج گروه كسانى هستند كه قطع رحم كرده اند:
((... و اياك و مصاحبة القاطع لرحمه فانى وجدته ملعونا فى كتاب الله ))
((بپرهيز از معاشرت با كسى كه قطع رحم كرده كه قرآن او را ملعون و دور از رحمت خدا شمرده است .))
در سوره محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) آيه 22 مى فرمايد:
فهل عسيتم ان توليتم ان تفسدوا فى الارض و تقطعوا ارحامكم اولئك الذين لعنهم الله :((... شما كه در زمين فساد مى كنيد و قطع رحم مى نمائيد مشمول لعنت خدا هستيد و از رحمت او دور))!
كوتاه سخن اينكه : قرآن نسبت به قاطعان رحم و برهم زنندگان پيوند خويشاوندى تعبيرات شديدى دارد، و احاديث اسلامى نيز آنها را سخت مذمت كرده است .
از پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) پرسيدند مبغوضترين عمل در پيشگاه خداوند كدام است ؟ در پاسخ فرمود: شرك به خدا.
پرسيدند بعد از آن ؟ فرمود: ((قطع رحم .))
علت اينكه اسلام نسبت به نگهدارى و حفظ پيوند خويشاوندى اين همه پافشارى كرده اين است كه همیشه براى اصلاح ، تقويت ، پيشرفت تكامل و عظمت بخشيدن به يك اجتماع بزرگ ، چه از نظر اقتصادى يا نظامى ، و چه از نظر جنبه هاى معنوى و اخلاقى بايد از واحدهاى كوچك آن شروع كرد، با پيشرفت و تقويت تمام واحدهاى كوچك ، اجتماع عظيم ، خود به خود اصلاح خواهد شد.
اسلام براى عظمت مسلمانان از اين روش به نحو كاملترى بهره بردارى نموده است ، دستور به اصلاح واحدهائى داده كه معمولا افراد از كمك و اعانت و عظمت بخشيدن به آن روگردان نيستند.
زيرا تقويت بنيه افرادى را توصيه مى كند كه خونشان در رگ و پوست هم در گردش است ، اعضاى يك خانواده اند، و پيداست هنگامى كه اجتماعات كوچك خويشاوندى نيرومند شد، اجتماع عظيم آنها نيز عظمت مى يابد و از هر نظر قوى خواهد شد، شايد حديثى كه مى گويد((صله رحم باعث آبادى شهرها مى گردد به همين معنى اشاره باشد.))

 

2- به جاى وصل كردن ، قطع كردن

جالب اينكه در تعبيرى كه در آيه فوق خوانديم چنين بود، فاسقان آنچه را خدا دستور داده است ، وصل كنند، قطع مى كنند.
در اينجا اين سؤ ال پيش مى آيد كه آيا قطع كردن قبل از وصل امكان دارد؟ در پاسخ مى گوئيم هدف از وصل كردن ، ادامه روابطى است كه خداوند ميان خود و بندگانش و يابندگان با يكديگر بطور طبيعى و فطرى قرار داده است ، و به تعبير ديگر خدا دستور داده ، اين رابطه هاى فطرى و طبيعى محافظت و پاسدارى شود ولى گنه كاران آن را قطع مى كنند .

در تفسیر نور می خوانیم: پيمان‏ هاى الهى كه در اين آيه مطرح گرديده، متعدّد است: خداوند از انبيا پيمان گرفته تا آيات الهى را به مردم بگويند.  (1) و از اهل كتاب تعهّد گرفته تا كتمان حقايق نكنند و به بشارت‏هاى تورات وانجيل كه درباره پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله آمده است عمل نمايند(2) و از عامّه مردم نيز عهد گرفته، به فرمان الهى عمل كرده و راه شيطان را رها كنند(3)
در اسلام وفاى به عهد واجب است، حتّى نسبت به كفّار. و عهدشكن، منافق معرّفى شده است، هرچند كه اهل نماز باشد. رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمودند: لا دين لمن لا عهد له(4) آن كس كه پايبند تعهّدات خود نيست، از دين بهره ‏اى ندارد.
خداوند در اين آيه فرمان داده تا با گروه‏ هايى پيوند و رابطه داشته باشيم: امر اللَّه به ان يوصل. در روايات آن گروه ‏ها چنين معرّفى شده ‏اند: رهبران آسمانى، دانشمندان، خويشاوندان، مؤمنين، همسايگان و اساتيد. و هركس رابطه‏ ى خود را با اين افراد قطع كند، خود خسارت مى ‏بيند. زيرا جلو رشد و تكاملى را كه در سايه اين ارتباطات مى‏ توانسته داشته باشد، گرفته است.
وفاى به عهد، كمالى است كه خداوند خود را به آن ستوده است؛ «ومن اوفى بعهده من اللَّه(5)كيست كه بهتر از خدا به پيمانش وفا كند؟. وفاى به عهد حتّى نسبت به مشركين لازم است؛ «فاتموا اليهم عهدهم الى مدّتهم(6)تا پايان مدّت قرارداد به پيمانى كه با مشركين بسته‏ ايد وفادار باشيد. همچنين در آيه 25 سوره رعد پيمان‏شكنان لعنت شده‏ اند.
عهد دو گونه است: عهدو پيمانى كه مردم با يكديگر مى‏ بندند وبايد به آن وفادار باشند. و عهد وپيمانى كه خداوند براى رهبرى يك جامعه، بر عهده‏ ى پيامبر يا امام قرار مى‏ دهد كه اين عهد مقام الهى است. «لا ينال عهدى الظالمين(7)
بخشى از پيمان‏ هاى الهى كه اين آيه بر آن تأكيد مى ‏كند، همان پيمان‏ هاى فطرى است كه خداوند در نهاد همه افراد بشر قرار داده است. چنانكه حضرت على عليه السلام فلسفه‏ ى نبوّت را شكوفا نمودن پيمان فطرى مى ‏داند. «و واتراليهم انبيائه ليستأدوهم ميثاق فطرته(8)
علاّمه مجلسى قدس سره به دنبال آيه‏ ى «ويقطعون ما امر اللَّه به ان يوصل» يكصد وده حديث درباره اهميت صله رحم، بيان نموده و آنها را مورد بحث قرار داده است.(9) ما دراينجا برخى از نكات جالبى را كه در آن روايات آمده، نقل مى ‏كنيم:
* با بستگان خود ديدار داشته باشيد، هر چند در حدّ نوشاندن آبى باشد.
* صله رحم، عمر را زياد و فقر را دور مى ‏سازد.
* باصله رحم، رزق توسعه مى‏يابد.
* بهترين قدم‏ها، قدمى است كه براى صله‏ ى رحم و ديدار اقوام برداشته مى‏ شود.
* در اثرصله رحم، به مقام مخصوصى در بهشت دست مى‏ يابيد.
* به سراغ بستگان برويد، گرچه آنها بى اعتنايى كنند.
* صله رحم كنيد هر چند فاميل از نيكان نباشد.
* صله رحم كنيد، گرچه با سلام كردن باشد.
* صله‏ ى رحم، مرگ و حساب روز قيامت را آسان مى ‏كند.
* بويى از بهشت نصيب شخص قاطع رحم نمى ‏شود.
* صله ‏ى رحم باعث تزكيه عمل و رشد اموال مى‏ شود.
* كمك مالى به فاميل، بيست و چهار برابرِ كمك به ديگران پاداش دارد.
* صله رحم كنيد، گرچه يكسال راه برويد.
امام صادق عليه السلام مى ‏فرمايد: پدرم سفارش كرد، با افرادى كه با فاميل خود رابطه ندارند، دوست مشو. (10)

 

پی نوشت:

(1) واذ اخذنا من النبييّن ميثاقهم« احزاب، 7.
(2)واذ اخذاللَّه ميثاق الذّين اوتوا الكتاب« آل‏عمران، 187.
(3)واذ اخذ ربّك من بنى‏آدم« اعراف، 172.
(4)بحار، ج‏72، ص‏198.
(5)توبه، 111.
(6)توبه، 4.
(7)بقره، 124.
(8)نهج‏ البلاغه، خطبه‏1.
(9)بحار، ج‏71، ص 87.
(10)تفسير راهنما ونورالثقلين.