آل ابراهیم

واژه "آل ابراهيم" دوبار در قرآن آمده است: «... فَقَد ءَاتينا ءَالَ ابرهيمَ الكِتبَ و الحِكمَةَ و ءَاتينهُم مُلكَاً عَظيماً» در حقيقت، ما به خاندان ابراهيم، كتاب و حكمت داديم و به آنان، مُلكى بزرگ بخشيديم (نساء، 54)، «انَّ اللّهَ اصطَفی ءَادمَ وَ نوحاً وَ ءَالَ إِبرهيمَ و ءَال عمرن عَلى العلمين» به يقين، خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر مردم جهان برترى داده است. (آل عمران، 33)

 

آل ابراهيم چه كسانی اند؟

با توجّه به گوناگونى معانى «آل» مفسّران، آل ابراهيم را سه گونه تفسير كرده اند:
1. فرزندان پاك و برگزيده ابراهيم چون اسماعيل، اسحاق، يعقوب، داود، سليمان، يونس، زكريا، عيسى، محمد صلى الله عليه و آله و جانشينان آن حضرت از خاندان وى. اين تفسير، با واژه «اصطفاء» (برگزيدن) در آيه دوم مناسب‏ تر می نمايد؛ زيرا خداوند، كسانى را برمی گزيند كه از گناه منزّه باشند. «1» رواياتى كه امامان عليهم السلام را از آل ابراهيم شمرده نيز اين معنا را تأييد می كند. «2» به نظر علّامه طباطبايى، از سياق آيه 54 نساء/ 4 كه درصدد سرزنش بنی اسرائيل (دودمان اسحاق) است، برمی آيد كه مقصود از آل ابراهيم، پاكان ذرّيه او از طريق اسماعيل است و شامل ذريه ابراهيم از طريق اسحاق نمی شود. «3»

2. پيروان دين ابراهيم (اسلام). «4» مؤيّد اين معنا دو آيه ذيل است: «فَمَن تَبِعنى فَإِنّهُ مِنّى/ پس هركه ازمن  پيروى كند، بی گمان از من است» (ابراهيم/ 14، 36)، «إِنَّ أَولَی النَّاسِ بِإِبرهيمَ لَلَّذِينَ اتَّبعُوهُ وَ هذَا النَّبىُّ وَالَّذينَ ءَامَنوا .../ نزديك‏ترين مردم به ابراهيم، همان كسانى هستند كه از او پيروى كرده اند و نيز] اين پيامبر و كسانى كه به آيين او] ايمان آوردند». (آل عمران/ 3، 68) «5»

3. شخص ابراهيم، همان گونه كه در آيه «وَ بَقيَّةٌ مِمّا تَركَ ءَالُ موسی و ءَالُ هرون» (بقره/ 2، 248) آل، به معناى موسی و هارون است. «6»

 

ذرّيّه ابراهيم

واژه «ذرّيّه» (دودمان) بيش از ده بار درباره نسل ابراهيم به كار رفته كه به دليل نزديكى معناى ذرّيّه و آل، در همين مقاله به اين مورد می پردازيم.

 

دعاهاى ابراهيم براى ذرّيّه اش‏

ابراهيم از خداوند ويژگی هايى را براى فرزندانش خواسته است:
1. مقام تسليم:
«... و مِن ذُرّيَّتِنا أُمَّةً مُسلِمَةً لَك/ پروردگارا! و از نسل ما! امّتى كه تسليم فرمانت باشند، پديد آور]». (بقره/ 2، 128)
علّامه طباطبايى، براساس روايت امام صادق عليه السلام ذرّيه را در اين آيه، اهل بيت معصوم عليهم السلام دانسته است. «7»

2. مقام رسالت:
«رَبَّنا وَابعَث فِيهِم رَسولًا مِنهُم يَتلوا عَلَيهِم ءَايتِك .../ پروردگارا! در ميان آنان، فرستاده اى از خودشان برانگيز تا آيات تو را بر آنان بخواند ....»(بقره/ 2، 129)
در روايتى آمده است كه پس از اين دعاى ابراهيم گفته شد: خدا در آخرالزمان دعاى تو را اجابت می كند و محمد صلى الله عليه و آله را از نسل تو بر می گزيند. «8» پيامبر نيز می فرمود: من در خواست پدرم ابراهيم، و بشارت برادرم عيسى هستم. «9»

3. تعليم كتاب و حكمت و تزكيه:
در آيه پيشين، ابراهيم از خداوند می خواهد با فرستادن پيامبرى كه آياتش را براى مردم تلاوت می كند، به آن ها كتاب و حكمت را بياموزد و تزكيه شان كند: «... يَتْلُوا عَلَيهِمْ ءَايتك و يُعلّمُهُم الكتبَ وَ الْحِكْمةَ و يُزَكّيهِم .../ ... تا آيات تو را بر آنان بخواند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد و پاكيزه شان كند ...».(بقره/ 2، 129)

4. مقام امامت:
«قالَ إِنّى جاعِلُكَ لِلنّاسِ اماماً قالَ و مِن ذُرّيَّتِى/ [خدا] فرمود: من تو را «امام» قرار دادم. [ابراهيم] گفت: واز دودمانم؟» (بقره/ 2، 124) از اين آيه استفاده شده كه ابراهيم، براى امامت ذرّيّه اش دعا كرده و خداوند در پرتو خواست او، اين مقام را به آنان داده است. «10»

5. برپايى نماز:
«رَبّ اجعَلنِى مُقيمَ الصَّلوةِ ومِن ذُرّيَّتِى .../ پروردگارا! مرا برپادارنده نماز قرار ده، و از فرزندان من نيز ....» (ابراهيم/ 14، 40)

6. دورى از بت‏ پرستى:
«وَاجنُبنِى و بَنِىَّ أَن نَعبُدَ الأَصنام/ من و فرزندانم رااز پرستش بت‏ها دورنگه دار.» (ابراهيم/ 14، 35)

7. گرايش دل ها به سوى آنان:
رَبَّنا إِنّى أَسكَنتُ مِن ذُرّيَّتِى بِوادٍ غَيرِذِى زَرعٍ عِندَ بَيتِكَ المُحرَّمِ ... فَاجعَل أَفِدَةً مِنَ النّاسِ تَهوِى إِلَيهِم .../ پروردگارا! من بعضى از فرزندانم را در سرزمين بی آب و علف نزد خانه محترم تو سكونت دادم ...؛ پس تو دل هاى گروهى از مردم را به سوى آنان گرايش ده.» (ابراهيم/ 14، 37) بنابر ديدگاه بيش‏تر مفسّران، مقصود از «مِن ذُرّيَّتىِ» در اين آيه، اسماعيل و مادرش هاجر است؛ «11» ولى عدّه اى، آن را شامل فرزندان اسماعيل نيز دانسته اند.«12»
از امام محمد باقر عليه السلام نقل شده كه ما، باقى مانده آن ذرّيّه ايم و دعاى ابراهيم در اين آيه، مخصوص ما است.«13» حضرت با استناد به آيه پيش‏ گفته فرمود: به مردم دستور داده شده كه پس از حجِ خانه خدا نزد ما آمده، ولايت و يارى شان را به ما اعلام كنند. «14» از دسته اى روايات در ذيل اين آيه برمی آيد كه مقصود ابراهيم، سكونت گروهى از مردم در كنار ذرّيّه اش بوده تا تنها نباشند؛ «15» ولى دسته ديگری  دلالت دارد كه منظور ابراهيم، حج گزاردن گروهى از مردم بوده است. «16» علّامه طباطبايى، با توجّه به مجموعه آيات، معتقد است كه اين دعا در زمان سال خوردگى حضرت بوده؛ بنابراين نظر دوم را تقويت ‏می كند. «17»

8. روزى فراوان:
«وَارزُقهُم مِن الثَّمرت/ و آنان را از محصولات مورد نيازشان روزى ده.» (ابراهيم/ 14، 37) براساس پاره اى احاديث، در آيه 57 قصص/ 28 پاسخ دعاى ابراهيم بيان شده: «أَوَ لَم نُمَكّن لَهُم حَرَماً ءَامِناً يُجبی  إِليهِ ثَمرتُ كُلّ شَی ءٍ رِزقاً مِن لَدُنّا .../ آيا آنان را در حرمى امن جاى نداديم كه محصولات هر چيزى كه رزقى از جانب ما است به سوى آن سرازير می شود؟ ...» بسيارى از مفسّران، منشأ توسعه رزق اهل مكّه را تجارت دانسته اند. «18»
در عهد عتيق در پى بيان نگرانى ابراهيم از نداشتن فرزند و وارث، نقل شده كه خداوند شب هنگام به او فرمود: ستارگان آسمان را بنگر و ببين آيا می توانى آن ها را بشمارى؟ نسل تو نيز چنين بی شمار خواهد بود. «19»
در جاى ديگر می گويد: خداوند در خواب به ابراهيم فرمود: نسل تو مدّت 400 سال در مملكت بيگانه اى بندگى خواهند كرد و ستم خواهند شد؛ ولى سرانجام با دارايى فراوان از آن جا بيرون خواهند رفت. «20»

 

فضايل آل ابراهيم

همه پيامبران پس از ابراهيم از تبار او هستند و فضايل فراوانى در قرآن براى آنان شمرده شده است:

1. مقام تسليم:
وقتى يعقوب عليه السلام هنگام مرگ، از فرزندانش پرسيد: پس از من چه را می پرستيد؟ گفتند: «نَعبُدُ إِلهَكَ و إَلهَ ءَابائِكَ إبرهيمَ و إسمعيلَ و إسحقَ إِلهاً وحداً و نَحنُ لَهُ مُسلِمون/ معبود تو، و معبود پدرانت، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، معبودى يگانه را می پرستيم و در برابر او تسليم هستيم». (بقره/ 2، 133)

2. دريافت رحمت و بركات الهى:
«قَالوا أَتَعجَبينَ مِن أَمرِ اللّهِ رَحمَتُ اللّهِ و بَرَكتُهُ عَليكُم أَهل البَيتِ إِنَّهُ حَميدٌ مَجيد/ فرشتگان گفتند: آيا از كار خدا تعجّب می كنى؟
رحمت خدا و بركات او بر شما خاندان باد. بى گمان او ستوده اى بزرگوار است».
(هود/ 11، 73) ممكن است اين آيه، دعاى فرشتگان باشد كه از خداوند خواستند اهل بيت ابراهيم را مشمول رحمت و بركات خود قرار دهد و ممكن است جمله خبرى باشد كه فرشتگان خبر می دهند، خداوند شما اهل بيت را مشمول رحمت خود قرار داده است. «21»
درآيه 113 صافات/ 37 نيز آمده: «وَ برَكنا عَليهِ و عَلی  إسحق/ و به او ابراهيم و اسحاق بركت داديم». در عهد عتيق نيز به دنبال اجابت دعاى ابراهيم از خداوند كه براى ساره فرزندى را خواسته بود، آمده است: مطمئن باش خود ساره براى تو پسرى خواهد آورد و تو وى را اسحاق خواهى ناميد. من عهد خود را با او و نسل وى تا ابد برقرار خواهم ساخت و اسماعيل را نيز بركت خواهم داد و نسل او را چنان زياد خواهم كرد كه از او قوم بزرگى پديد آيد. «22»

3. مقام عصمت:
بعضى مفسّران از آيه «وَاجنُبنِى و بَنِىَّ أَن نَعبُدَ الأَصنام» (ابراهيم/ 14، 35) عصمت از گناه را برداشت كرده اند؛ از اين رو، فرزندان ابراهيم را در آيه، به معصومان خاندان وى (پيامبر اسلام و اهل بيت او) اختصاص داده اند. «23»

4. برگزيدگى:
«إِنَّ اللّهَ اصطَفی ءَادمَ و نوحاً و ءَالَ إبرهيمَ و ءَال عمرنَ عَلَی العلَمين/ به يقين، خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر مردم جهان برترى داده است.» (آل عمران/ 3، 33) اين معنا، در آيه 87 انعام/ 6 و 58 مريم/ 19 با واژه «اجتَبا» نيز آمده و مقصود از «عالمين» در آيه، مردم زمان خودشان است.

5. شايستگى:
«و زَكريّا و يَحيی و عيسی  و إِلياسَ كُلٌّ مِنَ الصلِحِين و زكريّا و يحيی و عيسى و الياس را كه همگى از شايستگان بودند.» (انعام/ 6، 85)

6. دريافت وحى الهى:
«... و أَوحَينا إِلَيهِم فِعلَ الخَيرتِ و إِقامَ الصَّلوةِ و إِيتاءَ الزَّكوةِ و كَانوا لَنا عبدِين ... و به ايشان، كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و پرداخت زكات را وحى كرديم و آنان پرستنده ما بودند.» (انبياء/ 21، 73) بيش‏تر مفسّران، مقصود وحى را در آيه، وحى تشريعى دانسته اند؛ «24» ولى علّامه طباطبايى آن را به معناى راهنمايى باطنى خداوند دانسته، در توضيح آن می گويد: اضافه مصدر به معمولش (فعل الخيرات) بر تحقّق آن در خارج دلالت می كند؛ بنابراين، وحى به عمل آنان تعلّق گرفته؛ يعنى انجام عمل از آنان، همزمان با وحى به آن كار است (دلالت باطنى) و اين، غير از وحى تشريعى است كه ابتدا كارى را تشريع می كند؛ سپس كار براساس آن، انجام می شود.«25»

7. مقام نبوّت:
«... وَ جَعَلنا فِى ذُرّيَّتِهِما النُّبوَّة/ و در ميان فرزندانش نبوّت را قرار داديم.» (26 حديد/ 57) در آيات 54 و 163 نساء/ 4؛ 89 انعام/ 6؛ 73 انبياء/ 21 نيز به اين مطلب اشاره شده است.

8. مقام امامت و هدايت‏گرى:
«و جَعَلنهُم أَئِمَّةً يَهدونَ بِأَمرِنا .../ و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت می كردند.» (انبياء/ 21، 73) به نظر علّامه طباطبايى، مقصود از هدايت در اين آيه، به دليل مقيّد شدن آن به «امر» هدايت باطنى و رهبرى تكوينى انسان ها در مسير كمال معنوى است، نه هدايت ظاهرى كه تبليغ دين و نشان دادن راه باشد.«26» بعضى، در ذيل آيه «قالَ إِنّى جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِماماً قالَ و مِن ذُرّيَّتِى» (بقره/ 2، 124) گفته اند: ذرّيّه صالح ابراهيم، در پرتو دعاى وى به امامت رسيدند. «27»

9. دريافت كتاب:
«فَقَد ءَاتَينا ءَال إِبرهيمَ الكِتب/ ما به خاندان ابراهيم كتاب داديم.»
(نساء/ 4، 54) اين فضليت در آيه 163 نساء/ 4؛ 89 انعام/ 6؛ 58 مريم/ 19 و 27 عنكبوت/ 29 نيز آمده است. مفسّران، «كتاب» را به معناى كتاب‏هاى آسمانى (صحف‏ ابراهيم و موسى، زبور داوود «28» تورات و انجيل «29») و ظواهر شريعت «30» دانسته اند.
امام صادق عليه السلام كتاب را در روايتى به نبوت تفسير كرده است. «31»

10. حكمت:
«فَقَد ءَاتَينا ءَال إبرهيمَ الكِتبَ والحِكمَة .../ ما به خاندان ابراهيم، كتاب و حكمت داديم.» (نساء/ 4، 54) «حكمت»، به نبوّت، «32» فهم و داورى، «33» اسرار حقيقت «34» و معارف و احكام الهى «35» تفسير شده است.

11. مُلك عظيم:

«و ءَاتَينهُم مُلكاً عَظيماً/ ما به آنان خاندان ابراهيم مُلكى بزرگ بخشيديم.» (نساء/ 4، 54) مفسّران، «ملك» را به نبوت، «36» سلطنت سليمان، «37» تأييد ملائكه، «38» خلافت پس از نبوّت، «39» پيروى لازم،407»
امامان هدايت عليهم السلام، «41» كمال قدرت، «42» رهبرى دنيايى و دين، «43» و زنان بسيار «44» تفسير كرده اند. طبرى، با استناد به روايتى از ابن  عبّاس، نظر اخير را ضعيف شمرده است. «45» در عهد عتيق در وصف ساره، همسر ابراهيم گفته شده: خداوند از او به ابراهيم پسرى خواهد داد كه از ميان فرزندان او پادشاهان برخواهند خاست. «46»

 

محلّ سكونت آل ابراهيم

در محل سكونت همه آل ابراهيم نمی توان اظهار نظر قطعى كرد ولى به يقين، اسماعيل و عدّه اى از فرزندانش در سرزمين بی آب و علف اطراف كعبه استقرار يافتند؛ چنان كه ابراهيم در مناجات خود گفت: «رَبَّنا إِنّى أَسكَنتُ مِن ذُرّيَّتِى بِوادٍ غَيرِ ذِى زَرعٍ عِندَ بَيتِكَ المُحَرَّم/ پروردگارا! [من يكی ] از فرزندانم را در درّه اى بی كِشت، نزد خانه محترم تو سكونت دادم». (ابراهيم/ 14، 37)

 

گوناگونى ذرّيّه ابراهيم

برخى از ذرّيّه ابراهيم نيكوكار، و برخى ستم كار بوده اند: «و مِن ذُرّيَّتهِما مُحسِنُ و ظالِمٌ لِنَفسِهِ مُبين/ و از نسل آن دو ابراهيم و اسحاق برخى نيكوكار و برخى آشكارا به خود ستم كار بودند» (صافات/ 37، 113) و بر اساس برخى آيات، گروهى هدايت يافته و بسيارى فاسق بودند: «فَمِنهُم مُهتَدٍ و كَثيرٌ مِنهُم فسِقون» (حديد/ 57، 26) و چون خداوند ابراهيم را پيش از اين آگاه كرده بود كه گروهى از فرزندان او ستم كار خواهند بود و عهد خدا به آنان نمی رسد، «47» ابراهيم و اسماعيل، از خدا خواستند كه برخى از فرزندانشان را امّتى مسلمان قرار دهد.

 

نویسنده: محمد خراسانی

_____________________________

پی نوشت:

1. مجمع البيان، ج 2، ص 735
2. تفسير عياشى، ج 1، ص 168؛ نورالثقلين، ج 2، ص 548
3. الميزان، ج 3، ص 166
4. مجمع البيان، ج 2، ص 735
5. جامع البيان، مج 4، ج 5، ص 194؛ تفسير قرطبى، ج 4، ص 41
6. تفسير قرطبى، ج 4، ص 41
7. الميزان، ج 1، ص 296
8. الكشاف، ج 1، ص 188
9. جامع البيان، مج 1، ج 1، ص 773؛ مجمع البيان، ج 1، ص 395
10. تفسير موضوعى، ج 6، ص 457
11. مجمع البيان، ج 6، ص 489؛ الدرالمنثور، ج 5، ص 47
12. التفسير الكبير، ج 19، ص 136؛ الميزان، ج 12، ص 76
13. مجمع البيان، ج 6، ص 489
14. همان، ص 490
15. مجمع البيان، ج 6، ص 490
16. مجمع البيان، ج 6، ص 490؛ الدرالمنثور، ج 5، ص 47
17. الميزان، ج 12، ص 76
18. مجمع البيان، ج 6، ص 490؛ الميزان، ج 12، ص 77
19. كتاب مقدس: پيدايش 15: 4- 7
20. همان: 12- 15
21. مجمع البيان، ج 5، ص 274
22. كتاب مقدس: پيدايش 17: 18- 22
23. الميزان، ج 1، ص 296
24. مجمع البيان، ج 7، ص 89؛ التفسير الكبير، ج 22، ص 191؛ الميزان، ج 14، ص 305
25. الميزان، ج 14، ص 305
26. الميزان، ج 14، ص 304
27. تفسير موضوعى، ج 6، ص 457
28. جامع البيان، مج 4، ج 5، ص 194
29. مجمع البيان، ج 3، ص 95
30. التفسير الكبير، ج 10، ص 133
31. تفسير قمى، ج 1، ص 168
32. جامع البيان، مج 4، ج 5، ص 195
33. تفسير قمى، ج 1، ص 168؛ الكافى، ج 1، ص 206
34. التفسير الكبير، ج 10، ص 133
35. مواهب الرحمن، ج 8، ص 284
36. جامع البيان، مج 4، ج 5، ص 194- 195
37.  همان، ص 195؛ مجمع البيان، ج 3، ص 95
38.  جامع البيان، مج 4، ج 5، ص 195
39.  تفسير قمى، ج 1، ص 168
40.  همان؛ مجمع البيان، ج 3، ص 95
41.  تفسير عياشى، ج 1، ص 168
42.  التفسير الكبير، ج 10، ص 133
43.  مجمع البيان، ج 3، ص 95
44.  جامع البيان، مج 4، ج 5، ص 95
45. جامع البيان، مج 4، ج 5، ص 195
46. كتاب مقدس: پيدايش 17: 15- 17
47. جامع البيان، مج 1، ج 1، ص 769

 

منابع: 

برگرفته از «اعلام قرآن»، ج‏1، ص: 116