نقش گیاهان در تغذیه و سلامت انسان از دیدگاه قرآن (2)

در طول تاريخ، انسان براي درمان بيماري هاي خود در جستجوي راهي براي بهبود در محيط، جز استمداد از گياهان، راه ديگري نيافته و از گياهان به عنوان دارو و درمان بيماري هايش، بهره جسته است.

 

نقش دارويي گياهان

وقوف بشر به خواص درماني يك گياه پيوسته به عنوان يك كشف مهم تلقي و مورد توجه قرار مي گرفت تا سينه به سينه و نسل به نسل انتقال يافته، ياري بخش انسان در روزهاي سختي و بيماري باشد. زيرا انسان براي ادامه حيات خويش ناچار به استفاده از مواد غذايي است و تغذيه ارتباط تنگاتنگي با سلامت و بيماري انسان دارد.

در واقع عامل ابتلا به بيماري تضعيف سيستم ايمني بدن است كه تقويت آن هم عمدتاً به نوع تغذيه بستگي دارد1 .

خداوند قادر چنين تقدير نموده كه درمان هر بيماري و مرضي را در همان منطقه اي كه بيماري در آن وجود دارد، قرار داده است و براي هر درد دوايي است و علاج بيماري هر سرزميني در همان منطقه است و محققين بايد در طبيعت به جستجوي اين داروها بپردازند چرا كه قطعاً درمان و شفاي آن بيماري در دامان طبيعت وجود دارد.2

از پيامبر اكرم(ص) نقل شده: «ما أنزل من داء الا انزل له شفاء »3. خداوند دردي را نازل نكرده مگر آن كه شفاي آن را نيز فرو فرستاده است.

اولين كسي كه به علم طب پرداخت، حضرت ادريس (ع) بوده و نقل شده كه فرزندان وي اين علم را از او ارث بردند تا اينكه به بقراط كه 5 قرن پيش از ميلاد مسيح(ع) مي زيسته است رسيد4 ، طرفداران مكتب بقراط براي گياهان در طبابت جايگاه ويژه اي قائل بودند. پس از وي
ارسطو فيلسوف يوناني كه از بنيانگذاران فيتو تراپي (گياه درماني) (Phyto therapie) محسوب مي شود و دانشمندان متعدد ديگري به اين علم پرداختند، تا اينكه در قرن هشتم و نهم و دهم، پزشكان ايراني موجب درخشش علم طب در ميان ساير علوم گرديدند، به طوري كه با ظهور دانشمنداني چون ابن سينا و محمد زكرياي رازي پيشرفت هاي بزرگي نصيب ايران و جهانيان گرديد.

اين پيشرفت ها در قرون بعد نيز ادامه داشت، به طوري كه پيوسته به شمار گياهان داروي شناخته شده، نمونه هاي جديدي اضافه گرديد . طي هزاران سال انسان براي رفع و درمان بيماري ها و دردهايش به گياهان مراجعه كرده و در مقابل پاسخي زيبا از آن ها دريافت مي نموده كه سلامتي را براي وي به ارمغان مي آورد، اما در يك تجربه ناموفق در 1/5 قرن پيش و براي چند دهه از گياهان (به عنوان دارو) فاصله گرفت كه منجر به روبرو شدن با عوارض مختلف مواد سنتزي گرديد، به طوري كه ناچار گرديد نگرش خود را تغيير داده و دوباره به استفاده از گياهان به عنوان دارو و مواد بهداشتي و آرايشي روي آورد.

انسان به روشني دريافت كه دنياي گياهان "بزرگ ترين آزمايشگاه بيوسنتزي الهي" هستند كه هزاران ماده را بدون عوارض ناخوشايند به جهانيان عرضه مي كنند. او كه در پي بهتر زيستن و مقابله با پيشامدهاي ناخواسته و مشكل آفرين بود بهترين راه نجات را بازگشت به دامان طبيعت يافت، به همين سبب در چند دهه اخير رويكرد انسان ها به محصولات با منشأ گياهي روز به روز بيشتر گرديده است.5

امام جعفر صادق(ع) در اين باره به مفصل فرمودند:
(فكر في هذه العقاقير و ما خص بها كل واحد منها من العمل في بعض الأدواء فهذا يغور في المفاصل فيستخرج الفضول الغليظة مثل الشيطرج و هذا ينزف المرة السوداء مثل الأفتيمون و هذا ينفي الرياح مثل السكبينج و هذا يحلل الأورام و آشباء هذا من أفعالها فمن جعل هذه القوي فيها إلا من خلقها للمنفعة و من فطن الناس لهاإلا من جعل هذا فيها و متي كان يوقف علي منها بالعرض و الاتفاق كما قال القائلون ).

"تأمل كن در عقاقير و ادويه كه هر يك را حكيم عليم براي امري آفريده و خاصيتي بخشيده، يكي در عروق و اعماق و مفاصل بدن نفوذ مي كند و مواد غليظه ي سوداويه و بلغميه را مي كشد و دفع مي كند مانند شاطره و افتيمون، و ديگري بادها را دفع مي كند مانند سكينج و ديگري ورم ها و اباح آن ها را به تحليل مي برد. چه كسي اين خاصيت ها و قوت ها را در آن ها قرار داده، به غير آن كه آن ها را آفريده است براي مصلحت عباد؟ و چه كسي متفطن ساخته مردم را كه اين منفعت ها در آن هست، به غير از آن كه اين منافع را در آن ها قرار داده؟ و چه كسي مي تواند بود كه مردم را به عرض و اتفاق اطلاع بر اين منافع جليله به هم رسانيده باشند؟" 6

گياهان دارويي بسياري پيرامون ما به صورت خودرو و يا كاشتني وجود دارند كه يك ثروت طبيعي و اقتصادي بزرگ به شمار رفته، تلاش فراواني را براي تكثير و پرورش آن ها براي ساخت داروها و ارائه به بازارهاي خارجي، در راستاي سلامت همگاني و مبارزه با بيماري ها و پيشگيري از آن ها مي طلبد . قرآن در مواردي به جنبه هاي دارويي گياهان اشاره كرده كه به برخي از آن ها اشاره مي شود.

 

حضرت يونس (علیه السلام) و بوته كدو

در سوره صافات آيات 147-137 داستان حضرت يونس(ع) و افكنده شدن ايشان در دريا و بلعيده شدن توسط ماهي و خروج ايشان از شكم ماهي و... بيان مي شود. در آيات به اين موضوع اشاره مي گردد كه ايشان هنگامي كه به ساحل مي رسند، بيمار و ناخوش بوده و به همين خاطر خداوند بالاي سر وي گياه كدو را مي روياند.
(فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاء وَهُوَ سَقِيمٌ. وَأَنبَتْنَا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِّن يَقْطِينٍ) (صافات/145-146) پس او را در حالي كه بيمار بود به بيابان- دشت خشك و بي گياه- بينداختيم. و بر [سر] او كدوبني رويانيديم. تقريباً همه ي مفسرين بر اين عقيده اند كه "عرا" عبارتست از محلي بدون گياه، درخت و ديوار يا هر چيزي كه انسان بتواند در زير سايه آن قرار گيرد و مي توان گفت اشاره به ساحل دريا دارد و "سقيم" را نيز به معناي بيمار و ناخوش گرفته اند.

حضرت يونس(ع) هنگامي كه به ساحل رسيد بيمار بود و خداوند گياهي به نام "يقطين" بالاي سر او روياند. و اغلب نقل كرده اند (به خصوص از ابن عباس) كه مراد از يقطين كدو است و رويش اين گياه به اين خاطر بود كه بر وي سايه بيفكند .7 ضمن اين كه برخي معتقدند كه روي برگ هاي اين گياه مگس نمي شيند.8

در تفسير نور آمده كه اين گياه علاوه بر خاصيت حشره زدايي و سايبان بودن، براي درمان كوفتگي نيز مؤثر است9. همچنين گفته شده برگ اين گياه براي كسي كه پوست وي آسيب ديده است مفيد است.10

در اين ميان عده اي از مفسرين معتقدند ممكن است منظور درخت موز باشد كه برگهاي آن بر ايشان سايه انداخته و از ميوه اش نيز استفاده كنند. 11

در تورات نيز در كتاب يونس در بيان اين ماجرا، صحبت از روياندن گياهي بر سر حضرت يونس(ع) است كه برگهاي پهني دارد تا بر سر وي سايه بيفكند12.

در اختصاص دادن بوته كدو به عنوان پوشش و پرده (محافظ) براي يونس(ع) هنگامي كه از شكم ماهي خارج شد، اعجاز و نكته علمي واضع و قابل توجهي وجود دارد و به بعضي بحث هاي طبيعي اشاره كرده است، مثل اينكه در عصاره اين گياه و ميوه آن خواص طبيعي زيادي است كه از آن مي توان به باز گرداندن رنگ پوست و روياندن نسوج و تقويت بدن اشاره كرد. و اين همان چيزي بود كه يونس(ع) به آن احتياج داشت. زيرا به خاطر ماندن در بدن ماهي و نتابيدن آفتاب پوستش تغيير رنگ داده و بعضي از نسوج بدنش از بين رفته بود.

بعلاوه آنچه مفسرين نقل مي كنند مبني بر اين است كه برگهاي اين گياه پهن و سايباني براي نور خورشيد هستند و پوست را از نور خورشيد و حشراتي كه ممكن است ناقل بيماري باشند محافظت مي كنند. شكي نيست معجزات ديگري هم در آن وجود دارد كه خداوند از آن آگاه است .

از پيامبر اكرم(ص) نقل شده كه فرمودند:
( كل اليقطين فلو علم اللّه تعالي شجرة أخف من هذه النبتها علي أخي يونس) 13 كدو را بخوريد، اگر خدا گياهي را سبك تر (سريع الهضم تر) از آن مي دانست آن را براي برادرم يونس مي روياند.

 

حضرت مريم (علیها السلام) و خوردن خرما

داستان به دنيا آمدن حضرت عيسي(ع) در آيات 34-19 سوره مريم بيان شده است. در اين آيات به حضرت مريم دستور داده مي شود كه درخت خرما را تكان دهد تا از ميوه آن بخورد و خداوند خرما را به عنوان غذاي ايشان انتخاب كرد. (وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا. فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرِّي عَيْنًا) (مريم/25-26)
و خرمابن را به سوي خويش بجنبان تا بر تو خرماي تر و تازه چيده فرو ريزد. پس، بخور و بياشام، و چشم روشن مي دار.

مفسرين از اين آيه چنين برداشت كرده اندكه خرما براي زني كه وضع حمل كرده است بهترين غذاست . ضمن اين كه اين ميوه داراي ارزش غذايي بالايي است (هر 100 گرم حدود 350 كيلو كالري) به واسطه ي گلوكزي كه در آن موجود است مي تواند به راحتي جذب بدن شده، نياز حرارتي آن را تأمين كند.

هم چنين اين ميوه داراي ماده اي شبيه "اکسي توسين" است كه موجب مي شود با افزايش انقباضات رحم در حين زايمان، عمل وضع حمل را تسرع و تسهيل نموده، زمان و ميزان خون ريزي عروق رحمي را كاهش مي دهد (نوري، 137). از خرما هورموني استخراج مي شود كه شبيه كورتيزون انساني عمل كرده، موجب مي شود طفل به دنيا آمده صبور و بردبار باشد .

امام صادق(ع) فرمودند: (ما استشفت نفساء بمثل الرطب لأن أطعم مريم رطباً جنياً في نفاسها).14 هيچ چيز مانند خرما براي زني كه تازه وضع حمل كرده شفا بخش نيست زيرا خداوند در آن موقع به مريم خرما داد.

 

عسل

سومين مورد عسل است كه در قرآن صراحتاً "شفاء للناس" (نحل/69) معرفي شده و به طور غير مستقيم يك ماده گياهي است كه خداوند حشراتي كوچك را واسطه مي كند تا مواد خام را از گياه بگيرند و طي يك سري فعل و انفعالات آن را تبديل به ماده اي مفيد و گوارا نمايند.

از قتاده و ابن عباس نقل شده كه عسل درمان دردهاي مردم است (طبرسي، جوامع الجامع، 297/2؛ قرطبي، 136/11) و از ابن مسعود نقل شده كه: " دو چيز شفاي دردهاست قرآن و عسل، آن دو را ترك نكنيد" 15. عسل چه به تنهايي همان طور كه در مورد بيماري هاي بلغمي صادق است و چه در تركيب با مواد ديگر شفاي مردم است و كمتر دارويي است كه در تركيبات آن عسل نباشد. 

خاصيت شفا بخشي آن به علت خواص درماني گل ها و گياهاني است كه زنبور عسل روي آن ها مي نشيند . زيرا در آن ها داروهاي حيات بخشي نهفته شده است كه دانش بشر علي رغم پيشرفت هايي كه داشته، به همه ي اين خواص راه پيدا نكرده است.

دانشمندان به تجربه دريافته اند كه زنبور عسل به طرز شگفت آوري هنگام نشستن روي گل ها و گياهان، خواص دارويي- درماني آن ها را دريافت كرده، به عسلي كه مي سازد منتقل مي كند.16. اين ماده ي شفا بخش، به سرعت جذب بدن مي شود و به همين دليل نيرو بخش بوده و در خون سازي فوق العاده مؤثر مي باشد.

عسل از ايجاد عفونت معده و روده جلوگيري مي كند و بر طرف كننده ي يبوست است . از جمله ديگر اثرات درماني عسل مي توان به تقويت قلب، پيشگيري از سرماخوردگي، رفع تب، تقويت حافظه، شادابي و رشد بدن، از بين بردن بلغم و اثرات فراوان ديگر اشاره كرد .

با اينكه اكثر چيزهايي كه از شكم حيوانات بيرون مي آيد- از جمله شير- زود فاسد مي شوند ولي مكانيسم توليد اين حشره كوچك به گونه اي است كه عسل خارج شده از شكم او هرگز فاسد نمي شود. دانشمندان علت اين امر را وجود "پتاسيم" مي دانند كه مانع رشد ميكروب هاست و به ميزان قابل توجهي در عسل وجود دارد، بعلاوه مقداري مواد ضد عفوني كننده مانند "اسيد فورميك" نيز در آن يافت مي شود. بنابراين عسل از رشد ميكروب ها جلوگيري كرده، خاصيت ميكروب كشي هم دارد.

به همين دليل مصريان قديم براي موميايي كردن مردگان خود از آن استفاده مي كردند 17. بدين طريق كه اين واسطه خير و منفعت رساني به انسان ها را به طور اتم و اكمل رسالت خود را به پايان رسانده، امانتي كه از سوي گياهان به او سپرده شده را به نحواحسن به دست دريافت كننده هاي آن انسان ها مي رساند.

 

نتيجه گيري

آيات متعددي در قرآن به گياهان و نقش آن ها در تغذيه ي انسان به صورت مستقيم و غير مستقيم اشاره دارند كه با مروري بر آن ها مي توان گفت از منظر قرآن، اهميت گياهان در تغذيه ي انسان بيشتر از ساير مواد خوراكي است، به گونه اي كه حتي در بيان خوراك ها و نعمت هاي بهشتي نيز خداوند ميوه ها را بر گوشت مقدم داشته است.
گياهان علاوه بر تغذيه ي انسان، به عنوان دارو و درمان بيماري هاي او نيز کاربرد دارند و قرآن كريم در داستان حضرت يونس(ع) و ماجراي به دنيا آمدن حضرت عيسي (ع) به اين نقش گياهان اشاره دارد. در سوره ي نحل نيز خداوند از عبارات "شفاء للناس" براي عسل كه در بر دارنده ي خواص درماني گياهان است استفاده شده است. بنابر آيات قرآن كريم و روايات مربوطه لزوم توجه بيشتر به گياهان در رژيم غذايي و تهيه ي دارو و درمان بيماري ها به روشني آشكار مي گردد.

 

نويسنده: دكتر محمد علي لساني فشاركي
دكتر سوسن آل رسول و زهره فريدوني

 

  • 1. خدادادي، جمشيد، پانزده روز تا سلامتي، دفتر پژوهش و نشر سهروردي، تهران، 1386
  • 2. مهران، جمال الدين حسين، النباتات في القرآن الكريم، مكتبه النجلو المصريه، 1999م.
  • 3. بخاري، 131/10
  • 4. اكبر زاده، مرتضي، موسوعه الاعشاب و النباتات في القرآن و السنه، الهيئة المصريه العامه للكتاب، 2005م
  • 5. صالحي سورمقي، محمد حسين، گياهاني دارويي و گياه درماني، دنياي تغذيه، تهران، 1387
  • 6. مجلسي، ترجمه توحيد مفضل، 203.
  • 7. طوسي، 530/8؛ زمخشري، 62/3؛ طبرسي، مجمع البيان، 716/8؛ قرطبي، 128/16؛ سيوطي، 454/1؛ طباطبايي، 164/17؛ بانو اسفهاني، 121/11
  • 8. طبرسي، مجمع البيان، 420/3؛ ثعالبي، 49/5
  • 9. قرائتي، 63/10
  • 10. آلوسي، 140/12
  • 11. طبرسي، جوامع الجامع، 420/3؛ آلوسي، 140/12.
  • 12. كتاب مقدس: يونس: 6:4
  • 13. حر عاملي، 427/16؛ مجلسي، بحارالانوار، 297/59
  • 14. حر عاملي، 404/21
  • 15. طبرسي، جوامه الجامع، 574/6؛ بانوي اسفهاني، 213/7.
  • 16. مکارم شيرازي، تفسير نمونه، 303/11
  • 17. مكارم شيرازي، تفسير نمونه، 305/11
منابع: 

نشريه فصلنامه ي قرآني کوثر، شماره 34