آغاز و مدت نزول(قسمت اول)

آغاز نزول قرآن در ماه مبارك رمضان و در شب قدر صورت گرفت:
«شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان»(1)، «انا انزلناه فی لیله مباركه انا كنا منذرین، فیها یفرق كل امر حكیم»(2)، «انا انزلناه فی لیله القدر».(3)
شب قدر ـ نزد امامیه ـ میان دو شب مردد است: شب 21 و 23 ماه مبارك رمضان شیخ كلینی از حسان بن مهران روایت كرده است گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم: شب قدر كدام است ؟
فرمود: «آن را در یكی از دو شب 21 و 23 جستجوكن» زراره از امام صادق (ع) روایت كرده فرمود: «شب 19 شب تقدیر است، شب 21 شب تعیین و شب 23 شب ختم و امضای امر است»(4) شیخ صدوق می گوید: «مشایخ ما اتفاق نظر دارند كه لیله القدر، شب 23 ماه رمضان است»(5) این شب را «لیله الجهنی» نیز گویند به شرحی كه در حدیث ابوحمزه ثمالی آمده است.(6)

سه سال تاخیر نزول . آغاز وحی رسالی (بعثت) در 27 ماه رجب، 13 سال پیش از هجرت (609میلادی) بود(7)، ولی نزول قرآن به عنوان كتاب آسمانی، سه سال تاخیر داشت این سه سال را به نام «فترت»(8) می خوانند پیامبر(ص) در این مدت دعوت خود را سری انجام می داد تا آیه «فاصدع بما تؤمر»(9) نازل شد و دستور اعلان دعوت را دریافت كرد(10) ابو عبداللّه زنجانی گوید: «پس از نزول آیه «اقراباسم ربك الذی خلق»(11) تا مدت سه سال قرآن نازل نشد و این مدت را فترت وحی می نامند، سپس قرآن به صورت تدریجی نازل گردید كه مورد اعتراض مشركین قرار گرفت»(12)چنان كه در آیه «لولا نزل علیه القرآن جمله واحده»(13) به آن اشارت رفت .

 

مدت نزول

مدت نزول تدریجی قرآن بیست سال است نزول قرآن سه سال بعد از بعثت آغاز و تا آخرین سال حیات پیامبر(ص) ادامه داشت ابوجعفر محمدبن یعقوب كلینی رازی (متوفای 328) حدیثی آورده است كه حفص بن غیاث ازامام جعفرصادق (ع) می پرسد: با آن كه نزول قرآن در مدت 20 سال بوده، چراخداوند فرموده است: «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن»(14) محمدبن مسعودعیاشی سمرقندی (متوفای 320) از ابراهیم بن عمر صنعانی نقل می كند كه به حضرت امام صادق (ع) عرض كرد: چگونه قرآن در ماه رمضان نازل گردیده با آن كه در مدت بیست سال نازل شده است؟(15)
علی بن ابراهیم قمی می گوید: از امام صادق (ع) سؤال شد: چگونه قرآن در ماه رمضان نازل گردید، با آن كه در طول بیست سال نازل شده است ؟(16)
امام صادق (ع) در روایات مذكور تصریح فرمودند: «ثم نزل فی طول عشرین عاما» كه ابن بابویه صدوق(17) وعلامه مجلسی(18) و سید عبداللّه شبر(19) و دیگران این نظر رابرگزیده اند.(20)
سعیدبن مسیب، (متوفای 95)، از بزرگان تابعین و از فقهای سبعه مدینه، می گوید: قرآن بر پیامبر اسلام (ص) در سن 43 سالگی نازل شد(21) و این غیر ازبعثت است كه به اتفاق امت در سن 40 سالگی بوده است واحدی نیشابوری ازعامر بن شراحیل شعبی، از فقها و ادبای تابعین (20 ـ 109)، نقل می كند كه گفته است: «مدت نزول قرآن حدودا بیست سال بوده است»(22)، و نیزامام احمدبن حنبل از وی نقل می كند كه گفته است: «نبوت پیامبر(ص) در سن چهل سالگی بوده است و پس از سه سال، قرآن در مدت بیست سال نازل شده» وابوالفدا، معروف به ابن كثیر می گوید: «سند این نقل كاملا صحیح است»(23) ابوجعفر طبری از عكرمه روایت كرده كه ابن عباس گفته است: «نزول قرآن، از آغاز تا پایان، بیست سال به طول انجامید»(24) ابوالفدا اسماعیل بن كثیر دمشقی (متوفای 774) از محمدبن اسماعیل بخاری حدیثی می آورد كه ابن عباس و عایشه گفتند: «قرآن به مدت ده سال در مكه و ده سال درمدینه نازل شد» و نیز از ابوعبید قاسم بن سلام روایت بیست سال نزول قرآن را آورده و در پایان گفته است: «هذا اسناد صحیح».(25) در این جا سه پرسش مطرح می شود:
چگونه نزول قرآن یا آغاز نزول آن در شب قدر بوده است در حالی كه بعثت پیامبر در 27 رجب با پنج آیه از اول سوره علق آغاز شد؟
چگونه نزول قرآن در شب قدر انجام گرفته است در حالی كه قرآن در مدت بیست سال، نجوما یعنی هر چند آیه و در مناسبت های مختلف و پیش آمدهای گوناگون، نازل شده است ؟
كدام آیات یا سوره برای نخستین بار بر پیامبر نازل شده است ؟
اگر اولین آیات یااولین سوره، سوره علق و پنج آیه از ابتدای آن است، چرا به سوره حمد«فاتحه الكتاب» می گویند؟
جواب پرسش اول و سوم روشن است زیرا نزول قرآن، چنان كه اشاره شد، سه سال پس از بعثت انجام گرفته است در سه سال اول بعثت، دعوت به گونه سری انجام می گرفت و هنوز برای اسلام كتابی نازل نشده بود تا آن كه آیه «فاصدع بماتؤمر»(26)نازل گردید و پیامبر(ص) به اعلام علنی دعوت ماموریت یافت ونزول قرآن آغاز شد(27) اما چرا به سوره حمد «فاتحه الكتاب» می گویند، اگر این نام را در زمان حیات پیامبر(ص) برآن سوره اطلاق كرده باشند(28)، بدین دلیل است كه اولین سوره كاملی است كه بر پیامبر نازل شده است در برخی روایات آمده است كه همان روز اول بعثت، جبرئیل نماز و وضو را طبق آیین اسلام به پیامبرتعلیم نمود، زیرا «لاصلاه الا بفاتحه الكتاب»، بنابراین سوره مذكور به طور كامل نازل شد.(29)
در مورد پرسش دوم: یعنی نزول قرآن در شب قدر و تعارض آن با نزول تدریجی، گفت وگو بسیار است و آرای مختلف در این زمینه عرضه شده است كه خلاصه ای از آن را در ذیل می آوریم:
نظر اول: آغاز نزول قرآن در شب قدر بوده است، چنان كه از ظاهر آیه «شهررمضان الذی انزل فیه القرآن»(30) به دست می آید بیش تر محققین این رای رابرگزیده اند زیرا معاصرین نزول آیه از واژه قرآن، قرآن كامل را نمی فهمیدند بر اساس این نظر آیه مذكور ابتدای نزول را می رساند ازاین رو بیش تر مفسرین آیه شریفه را این گونه تفسیر كرده ­اند:
«ای بد نزول القرآن فیه»(31) مگر كسانی كه متعبد به ظاهر روایاتند(32) روایات درباره تفسیر قرآن، حجیت تعبدیه ندارند، زیرا تعبددر مورد عمل است، نه در مورد عقیده و درك مخصوصا اگر روایات با ظاهر لفظ مخالف بوده و نیاز به تاویل داشته باشند به علاوه این قرآن با الفاظ و عبارات وخصوصیاتش نمی تواند یك جا و در یك شب نازل شده باشد، مگر آن كه به تاویل دست بزنیم مثلا در قرآن از گذشته ای خبر می دهد كه نسبت به اولین شب قدر، آینده دور محسوب می شود برای مثال: «و لقد نصركم اللّه ببدر و انتم اذله(33)، خداوند شما را در (جنگ) بدر یاری كرد (و بر دشمنان خطرناك پیروز ساخت) در حالی كه شما (نسبت به آنان) ناتوان بودید».
«لقد نصركم اللّه فی مواطن كثیره و یوم حنین اذ اعجبتكم كثرتكم فلم تغن عنكم شیئا وضاقت علیكم الارض بما رحبت ثم ولیتم مدبرین ثم انزل اللّه سكینته علی رسوله و علی المؤمنین و انزل جنودا لم تروها(34)، خداوند شما را در جاهای زیادی یاری كرد (و بر دشمن پیروز شدید) و (نیز) در روز حنین آن هنگام كه فزونی جمعیتتان شما را مغرور ساخت، ولی (این فزونی جمعیت) هیچ به دردتان نخورد و زمین با همه وسعتش بر شما تنگ شد سپس پشت (به دشمن) كرده، فرار نمودید آن گاه خداوند سكینه (آرامش) خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرود آورد، و سپاهیانی فرو فرستاد كه آن ها را نمی دیدید».
«الا تنصروه فقد نصره اللّه اذ اخرجه الذین كفروا ثانی اثنین اذ هما فی الغار اذ یقول لصاحبه لا تحزن ان اللّه معنا فانزل اللّه سكینته علیه و ایده بجنود لم تروها و جعل كلمه الذین كفروا السفلی و كلمه اللّه هی العلیا و اللّه عزیز حكیم(35)، اگر او را یاری نكنید قطعاخدا او را یاری كرد (و در مشكل ترین لحظه ها او را تنها نگذاشت) آن هنگام كه كافران او را (از مكه) بیرون كردند، در حالی كه دومین نفر بود (و یك نفر بیش ترهم راه نداشت) در آن هنگام كه آن دو در غار بودند وقتی به هم راه خود می گفت: غم مخور، خدا با ماست، در این موقع خداوند سكینه (و آرامش) خود را بر او فروفرستاد و او را با سپاهیانی كه آن ها را نمی دیدید تقویت نمود و گفتار (و هدف) كافران را پست تر گردانید (و آنان را با شكست مواجه ساخت) و سخن خدا (و آیین او) برتر (و پیروز) است و خداوند عزیز و حكیم است».
«عفا اللّه عنك لم اذنت لهم حتی یتبین لك الذین صدقوا و تعلم الكاذبین(36)، خداوند تو را بخشید چرا پیش از آن كه راست گویان و دروغ گویان را بشناسی به آنان اجازه دادی ؟ (خوب بود صبر می كردی تا هر دو گروه خود را نشان دهند)».
«فرح المخلفون بمقعدهم خلاف رسول اللّه و كرهوا ان یجاهدوا باموالهم و انفسهم فی سبیل اللّه و قالوا لا تنفروا فی الحر(37)، برجای ماندگان (از جنگ تبوک) از مخالفت با رسول خدا خوشنود بودند و كراهت داشتند كه با اموال و جان های خود در راه خدا جهاد كنند و (به یك دیگر و به مؤمنان) گفتند: در این گرما (به سوی میدان) بسیج نشوید.
«و جا المعذرون من الا عراب لیؤذن لهم و قعد الذین كذبوا اللّه و رسوله(38)، وعذر خواهان از اعراب (نزد تو) آمدند كه به آنان اجازه (ترک جهاد) داده شود و آنان كه به خدا و پیامبرش دروغ گفتند بدون هیچ عذری در خانه خود نشستند».
«و الذین اتخذوا مسجدا ضرارا و كفرا و تفریقا بین المؤمنین و ارصادا لمن حارب اللّه ورسوله من قبل(39)، گروهی دیگر از آنان، كسانی هستند كه مسجدی ساختندبرای زیان (به مسلمانان) و (تقویت) كفر و تفرقه افكنی میان مؤمنان و كمین گاهی برای كسی كه با خدا و پیامبرش به جنگ برخاسته بود».

  • (1). بقره 2: 185.
  • (2). دخان 44: 4 ـ 3.
  • (3). قدر 97: 1.
  • (4). ر ك: محمدبن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 7، ابواب احكام شهر رمضان، باب 32، حدیث 1 و2شیخ طوسی، التهذیب، ج4، ص 330، شماره 1032.
  • (5). شیخ صدوق، الخصال، ج2، ص 102 التمهید، ج1، ص 109 ـ 108.
  • (6). ر ـ ك: وسایل الشیعه ج 10 ص 355 التمهید ج 1 ص 108.
  • (7). در این كه بعثت در 27 ماه رجب اتفاق افتاده است، روایات بسیاری وارد شده و در آن ها عبادات ویژه ای سفارش شده است، زیرا آن روز را پیوسته باب فتح بركات دانسته اند (ر ك: ابن الشیخ، الامالی، ص 28 كافی، ج 4، ص 149 بحارالانوار، ج 18، ص 189 وسایل الشیعه، ج 7، ابواب الصوم المندوب، باب 15، حدیث 7 ـ 1مناقب ابن شهر آشوب، ج 1، ص 150 سیره حلبیه، ج1، ص 238 منتخب كنزالعمال در حاشیه مسند احمد، ج3، ص 362)، ولی ابوجعفر طبری آملی (224 ـ 310) روایتی دارد كه به استناد آیه 41 سوره انفال «و ما انزلنا علی عبدنا یوم الفرقان یوم التقی الجمعان» آغاز بعثت را روز 17 رمضان دانسته است، زیرا این آیه درباره جنگ بدر كه در همین زمان اتفاق افتاد، نازل شد و ظاهرا ابوعبداللّه زنجانی آن را تایید كرده است (تاریخ القرآن، ص 7) ولی آیه كریمه صرفا اشاره دارد كه در این روز آیه هایی از قرآن درباره انفال و دیگر شؤون مربوط به جنگ بر پیامبر نازل شده است، اما درباره آغاز نزول قرآن یا بعثت در این روز سخنی در بین نیست (التمهید، ج1، ص 106).
  • (8). فترت به معنای سستی و كاهش یافتن است در این جا كنایه از قطع تداوم وحی قرآنی می باشد.
  • (9). حجر 15: 94.
  • (10). ر ك: سیره ابن هشام، ج1، ص 280 ابو الحسن علی بن ابراهیم القمی1 ابو الحسن علی بن ابراهیم القمی، 4، تفسیر قمی، ذیل آیه 94 سوره حجرمناقب ابن شهر آشوب، ج1، ص 40.
  • (11). علق 96: 1.
  • (12). تاریخ القرآن، ص 9.
  • (13). فرقان25: 32.
  • (14). بقره 2: 185 ر ك: اصول كافی، ج2، ص 628، حدیث 6.
  • (15). تفسیر عیاشی، ج1، ص 80، حدیث 184.
  • (16). تفسیر قمی، ج1، ص 66.
  • (17). شیخ صدوق، الاعتقادات، ص 101.
  • (18). بحارالانوار، ج18، ص 250و 253.
  • (19). عبداللّه شبر، تفسیر شبر، ص 350.
  • (20). ر ك: جلال الدین سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج1، ص 40.
  • (21). حاكم نیشابوری، المستدرك علی الصحیحین، ج2، ص 610.
  • (22). علی بن احمد واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ص 3.
  • (23). . ر ك: ابن كثیر، البدایه و النهایه فی التاریخ، ج3، ص 4 الاتقان، ج1، ص 45 طبقات ابن سعد، ج1، ص 127.
  • (24). تفسیر طبری، ج2، ص 85.
  • (25). ابن كثیر، فضائل قرآن (در پایان تفسیر ابن كثیر چاپ شده است) ص 2.
  • (26). حجر 15: 94.
  • (27). ر ك: التمهید، ج1، ص 108 به بعد.
  • (28). ممكن است این نام پس از رحلت پیامبر و موقعی كه جمع قرآن صورت گرفت برآن سوره اطلاق شده گ گ باشد به اعتبار آن كه در ابتدای مصحف قرار گرفته است .
  • (29). التمهید، ج1، ص 110.
  • (30). بقره 2: 185.
  • (31). زمخشری گوید: «و معنی (انزل فیه القرآن) ابتد فیه انزاله» (الكشاف، ج1، ص 227) بیضاوی گوید: «ای ابتد فیه انزاله» (انوار التنزیل، ج1، ص 217) شیخ محمد عبده گوید: «المراد بانزال القرآن فیه، بدؤه و اوله»(تفسیر المنار، ج2، ص 158) مراغی گوید: «ای هذه الایام هی شهر رمضان الذی بد فیه بانزال القرآن» (تفسیرالمراغی، ج2، ص 73) ابن شهر آشوب گوید: «القرآن فی هذا الموضع لا یفید العموم والاستغراق و انما یفیدالجنس، فای شی نزل فیه فقد طابق الظاهر» (متشابهات القرآن، ج1، ص 63) و نیز گوید: «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن ای ابتد نزوله» (المناقب، ج1، ص 150) و هكذا قال المفید فی شرح العقائد (تصحیح الاعتقاد، ص 58) والسید المرتضی فی اجوبه المسائل الطرابلسیات الثالثه ضمن المجموعه الاولی من رسائل الشریف المرتضی، ص 405 ـ 403.
  • (32). تفسیر صافی، مقدمه نهم كنز الدقائق مشهدی، ج1، ص 430 تفسیر عیاشی، ج1، ص 80 تفسیر قمی، ج1، ص 66.
  • (33). آل عمران 3: 123.
  • (34). توبه 9: 25 و 26.
  • (35). توبه 9: 40.
  • (36). توبه 9: 43.
  • (37). توبه 9: 81.
  • (38). توبه 9: 90.
  • (39). توبه 9: 107.