عصمت انبیاء

در ميان انسانها افرادى هستند كه خداوند در خلقت ايشان امتيازى قائل شده، و ايشان را با فطرتى مستقيم و خلقتى معتدل ايجاد كرده، و اين عده از همان ابتداى امر با اذهانى وقاد و ادراكاتى صحيح و نفوسى طاهر و دلهايى سالم نشو و نما نموده اند، و با همان صفاى‏ فطرت و سلامت نفس، و بدون اينكه عمل و مجاهدتى انجام داده باشند به نعمت اخلاص رسيده اند، در حالى كه ديگران با جد و جهد مى ‏بايستى در مقام تحصيلش برآيند، آن هم هر چه مجاهدت كنند به آن مرتبه از اخلاص كه آن عده رسيده اند نمى ‏رسند.
«وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ رَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ وَ ما يُضِلُّونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَضُرُّونَكَ مِنْ شَيْ‏ءٍ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَ كانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيماً» (113نساء - )؛ از ظاهر اين آيه بر مى ‏آيد، آن چيزى كه عصمت به وسيله آن تحقق مى‏ يابد و شخص معصوم به وسيله آن معصوم مى ‏شود نوعى از علم است. علمى است كه نمى‏ گذارد صاحبش مرتكب معصيت و خطا گردد. و به عبارتى ديگر علمى است كه مانع از ضلالت مى ‏شود.
مگر پيامبر هم گناه مى ‏كند؟ خطيئه و گناه آدم، چه معنا دارد؟ مگر پيامبر هم گناه مى ‏كند؟ در پاسخ از اين سؤال مى ‏گوئيم، آنچه در بدو نظر از آيات ظاهر ميشود، اين است كه آن جناب رسما گناه كرده، مانند جمله (فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ‏، زنهار از اين درخت نخوريد كه از ستمگران ميشويد)، و نيز جمله: (وَ عَصى‏ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى‏، آدم پروردگار خود را نافرمانى كرد، و در نتيجه گمراه شد)، 1
خدای سبحان رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ را چنین وصف می‌کند «یس وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیم إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ»[۱] یعنی سوگند به این کتاب حکیم که تو از مرسلین و فرستاده‌گان هستی و بر بستر و مسیر صراط مستقیم و راه راست قرار داری.
چکیده «عصمت» در لغت به معنای باز داشتن و حفظ کردن است و در اصطلاح، لطفی الهی به بندگان خاص است که به واسطه آن، بنده با اختیار خود از فعل قبیح خودداری می کند. عصمت دارای درجاتی است که می­توان آنرا در چهار سطح ۱۔ عصمت در عقاید،۲۔ عصمت در امر تبلیغ، ۳۔ عصمت در بیان احکام و۴۔ عصمت در افعال وامور عادی قرار داد.
چکیده : این مقاله بحث نافرمانی آدم (علیه السلام) در بهشت و وسوسه او بوسیله شیطان که طبعاً با عصمت و پیامبری او ناسازگار است را بررسی می کند. برای رفع این تعارض، از سوی متکلمین و مفسرین توجیهاتی آورده شده، مانند: فعل آدم(علیه السلام) ترک اولی بوده است، بهشت مذکور، مکان تکلیف نبوده است، نهی ارشادی بوده است نه مولوی، نهی تکوینی و یا آزمایشی بوده است، نه تشریعی.
پيامبران در زندگى فردى، اجتماعى، سياسى و حكومتى خويش، تبليغ مى‏ كنند، حكم مى ‏دهند و قضاوت مى ‏كنند، رفتارها و كردارهاى خاصى از خود بروز مى ‏دهند و مجموعه ‏اى از اعتقادات دارند. آيا پيامبران در تمام اين مراحل معصومند يا در برخى معصوم و در شمارى از عصمت بى بهره هستند؟
یکی از شبهاتی که در مورد عصمت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) مطرح شده است، مربوط به آیات نخستین سوره عبس می باشد؛ چرا که بر طبق برخی اقوال، طرف خطاب خداوند در اینجا پیامبر است.
مصونيت و پيراستگى پيامبر از خلاف و خطا، بسان ديگر پيامبران داراى مراحل سه‏ گانه است، و اين مراحل عبارتند از: 1- مصونيت مطلق (عمدى و سهوى) در تبليغ شريعت. 2- عصمت از خلاف و گناه در رفتار و گفتار. 3- پيراستگى از خطا و لغزش در جريانهاى عادى.
عصمت خصیصه ­ای است كه انسان را از انجام گناه و ارتكاب خطا و اشتباه باز می دارد. متكلمان اسلامی بر برخورداری پیامبران از عصمت اتفاق نظر دارند هر چند در تعیین حدود و ثغور آن اختلافاتی وجود دارد.  عصمت پیامبران در سه حوزۀ مختلف قابل بررسی است: 1- عصمت از ارتكاب گناه و مخالفت با دستورات الهی؛ 2- عصمت از خطا و فراموشی در دریافت و ابلاغ وحی؛ 3- عصمت از خطا و فراموشی در اجرای احكام الهی و انجام امور فردی و اجتماعی.