اهل بیت و قرآن

مقدّمه قرآن كريم اقيانوس بى كرانى است كه همگان را به مقدار توانايى علمى و سعه وجودى شان بهره مى بخشد. به تماشا نشستن و شنيدن صداى فرح بخش آن را حظّى است و در اعماق خود درّها و گوهرهايى را جاى داده كه غوّاصان ماهر با تدبّر و تفقّه در عمق آن غور كرده، با گشودن صدف هاى آن، گوهرهاى گران سنگ استخراج مى كنند;
مقدّمه «اهل‌ بيت» را در لغت، به ساكنان خانه و كسان آن معنا كرده‌اند1 و در عرف اهل تسنّن، به خانواده و خويشاوندان پيامبر: گفته مى‌شود.2 برخى اهل‌بيت النبى: را به همسران، دختران و داماد آن حضرت، على (ع)معنا كرده‌اند.3 در اصطلاح شيعه، كه برگرفته از روايات است،4 از اهل‌بيت پيامبر (ص)دخت گرامى وى، حضرت فاطمه (ع)و داماد وى حضرت على (ع)و يازده امام معصوم از نسل آن دو بزرگوار (ع)اراده مى‌شود. در اين مقاله منظور از «اهل‌بيت پيامبر (ع)» امام على و يازده امام معصوم پس از ايشان است.
چكيده در احاديثي از معصومان عليهم‏السلام، عرضه روايات بر قرآن كريم يكي از راه‏هاي بازشناسي روايات صحيح از غير آن شمرده شده است. اين احاديث با عنوان «روايات عرض» شناخته مي‏شوند. اين مقاله با روش مطالعه تحليلي و با هدف تبيين مفاد روايات عرض، به بررسي متن روايات ياد شده مي‏پردازد و با تحليل متن روايات و ديدگاه دانشمندان در اين زمينه، به برخي سؤالات پاسخ مي‏دهد.
تأویل قرآن، موضوعى است که بیشتر مفسران و نویسندگان علوم قرآن، مطالبى درباره آن نگاشته اند; امّاحقیقت این است که بیشتر این نوشته ها و پردازشها آن گونه که باید پرده ابهام از چهره این اصطلاح برنگرفته اند وچه بسا نوشته هایى که به جاى زدایش ابهام مایه زایش پرسشهایى جدید دراین مقوله هستند.  دگرگونى معنایى و به کار رفتن اصطلاح تأویل در برابر اصطلاح تفسیر و تنزیل ودرکنار ظهر و بطن قرآن ممکن است از جمله زمینه هاى ابهام این واژه باشد. 
قرآن و حديث، دو گوهر گران‌بها و دو گنجينه بي‌پايان و دو درياي بي‌كران‌اند. رسول گرامي، امت اسلام را به چنگ زدن به آن دو و همراهي با آنها دعوت كرد: «إنّي تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي».1 گرچه اين دو گنج، جدايي بر نمي‌تابند و در كنار هم، عامل هدايت‌اند، امّا مصدريت و محوريت از آنِ قرآن است. 1. بحار الانوار، ج 2، ص 226؛ ج 23، ص 109، 113، 118، 126، 133، 145، 147؛ ج 25، ص 237؛ ج 35، ص 184؛ ج 36، ص 331، 338؛ ج 37، ص 168.
آيا اينکه بعضي از اهل تسنن مي گويند: ما نبايد به هيچ حديثي اعتقاد داشته باشيم الّا اينکه از جانب خدا باشد و ما جز به قرآن کريم به هيچ منبع ديگري نياز نداريم، صحيح است؟
اگر مراد علم ائمه ـ عليهم السّلام ـ به همة قرآن اعم از ظاهر، باطن، تنزيل و تأويل آن است، بايد گفت اين امري مسلم و مورد قبول است. از آنجا كه قرآن كريم، داراي ظاهر، باطن، تأويل و تنزيل است، علم به باطن و تأويل قرآن كريم در اختيار معصومين ـ عليهم السّلام ـ است و آن بزرگواران احاطة تام بر همة ابعاد قرآن دارند. به تعبير ديگر پيوند ميان قرآن و اهل بيت، پيوند ميان نور و بينايي است؛ گرچه نور وحي در ذات خود روشن و روشنگر است، اما بهره‌ گيري از آن، نياز به چشماني بصير و نافذ دارد و رهپویان طريق ديانت به ميزان بصيرت و بينايي خويش از آن سود مي‌جويند.
قرآن كريم مهم‏ترين و كامل‏ترين كتاب آسمانى براى هدايت انسان به سوى كمال واقعى است كه از سوى خدا بر پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم نازل شده است.1 چرا كه قرآن كريم، تجلّى علم الهى در روى زمين است.2 و بر اين اساس، مسلّماً ايمان به محتوا و اعتقاد به هدايت بخشى آن و ارتباط با مضامين بلند آن، بهره ‏مندى از علم الهى در جهت سعادت و فلاح ابدى انسان را در پى دارد. 1. انّ هذا القرآن يهدى لّلتى هى اقوم. (اسراء / 17) 2. امام صادق(ع): لَقد تجلّى اللّهُ لِخَلْقِهِ فى كلامه و لكنّهم لايُبصرون؛ خداوند در كلامش (قرآن) براى خلقش ظهور كرده است ولى آنها بصيرت ندارند. (بحارالانوار، ج 89، ص 107، مؤسّسة الوفاء، بيروت، 1403 ق.)
عظمت قرآن نظر به اين كه حقيقت قرآن، كلام الله است و از اين جهت از توحيد افعالى الهى نشأت مى گيرد، مقام بسيار ارجمندى دارد كه در مقايسه با عترت، گرامى تر است. از اين رو در وصيت معروف رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده: «من در ميان شما دو يادگار گران قدر را مى گذارم كه اگر از اين دو پيروى كنيد، هرگز بعد از من گمراه نخواهيد شد و اين دو قرآن و عترت من هستند كه از همديگر جدا نشوند تا در قيامت در كنار حوض كوثر نزد من آيند، بنگريد كه چگونه اين دو را جانشين من خواهيد كرد.»
درك عظمت قرآن كريم، منوط به معرفت قرآن در تمامى ابعاد است. يعنى شناخت حقايق و معارف غيبى، اسرار و حكم، شرايع و احكام، قصص و امثال، محكم و متشابه، تأويل و تنزيل و ظاهر و باطن آن، كه هر كدام بُعدى از ابعاد و جلوه‏اى از جلوه‏ هاى قرآن كريم است .