مقالات

چکیده: روایات معصومین(علیهم السلام) در کنار قرآن کریم، همواره به عنوان یکی از منابع مهم تفسیر در بین مسلمانان مطرح بوده است. مسلماً استفاده از این روایات، نقش مؤثری در رفع ابهامات و اشکالات ایجاد شده در ذهن برخی از خوانندگان و نیز انتقال مناسب تر مطالب و اهداف قرآن به زبان مقصد دارد. در این نوشتار پس از ذکر نکات مهم تفسیری و نیز روایات وارده ذیل برخی آیات، نمونه هایی از تأثیر روایات در ترجمه آیات بیان می شود. در برخی ترجمه ها با توجه به اهتمام مترجم به استفاده از آیات، این تأثیر مشهودتر است، اما در برخی دیگر، روایات تفسیری نقشی در ترجمه ندارد.  
چکيده: درس تفسير موضوعی قرآن کريم جايگاه ممتازی ميان دروس معارف اسلامی دارد. از اين رو با گذشت چهار سال از ارائه آن در دانشگاه ها، بررسی اهداف مورد نظر اين درس و وضعيت فعلی متون درسی آن ضروری است. اين مقاله ضمن بررسی سرفصل های درس تفسير موضوعی قرآن و متون منتشر شده آن از سوی دانشگاه معارف اسلامي، به ارزيابی اجمالی آنها و راهکارهای ارتقا آن پرداخته است.
مقدمه يكي از مباحث اساسي و مقدماتي تفسير قرآن كريم، مبحث مباني و روش هاي تفسيري است. در اين مبحث از اصطلاحاتي چون مباني، اصول، قواعد و نيز روش ها، گرايش ‏ها و مكاتب تفسيري نام برده می شود. واقعيت آن است كه بيشتر مفسّران در آغاز تفسير، مباني و روش هاي تفسيري خود را منقّح نساخته اند و حتي تعريفي از اين اصطلاحات عرضه نكرده اند. از آنجا كه اين مباحث، با اين عناوين، مباحثي نوظهوراست، چه بسا در يك مورد از اصطلاحات مختلفي استفاده شود. از اين رو گاهي به جاي روش هاي تفسيري از اصطلاحات گرايش هاي تفسيري، مذاهب يا مكاتب تفسيري استفاده می شود. همچنين گاهي واژه هاي مباني، اصول و قواعد به جاي يكديگر به كار می روند، موجب خلط مفاهيم و اصطلاحات می شوند.
عمده اختلافات تفسيرى از سه ناحيه ناشى می شود: متن قرآن، موقعيت نزول آيات و شخصيت مفسر . در متن قرآن امورى چون الفاظ چند معنا، تعارضات ظاهرى و اختلاف قرائات و در خصوص موقعيت نزول قرآن اسباب نزول و شرايط اقتصادى و اجتماعى و در زمينه مفسر، عواملى مثل منابع استنادى، باورهاى اعتقادى و جهت‏گيری هاى عصرى و شيوه هاى پردازشى اختلافات تفسيرى را موجب شده است . شرح اين مطالب را در اين مقاله مطالعه كنيد .
به راستی راز مانایی قرآن چیست که در گسترهِ تاریخ، اندیشه های بلند آن فرو نکاسته و سیطرهِ نفوذ و قدرت آن فزاینده بوده است. بی شک می توان گفت: این کتاب که سرچشمه بالندگی و اندیشه ورزی است و بن مایه ها و اساس تمدن اسلا‌می بر پایه آموزه های آن استوار گشته است، همواره، همگان را به تفکر و تعقل فراخوانده و راههایی برای نگرش ها و تفسیرهای ژرف کاوانه در ساحت های گونه گون گشوده است تا نگاه تشنه و جست وجوگر اندیشمندان را سیراب کند. با توجه به اهمیت این امر بر آن شدیم در اقتراح «پژوهش های قرآنی و رویکردهای جدید تفسیری» از نظرات کارشناسانه آیت الله معرفت و استادان محترم، حجج‌اسلا‌م آقایان فاکر، بابایی و دکتر رضایی اصفهانی بهره ببریم.
چکيده: چگونگي فهم مفردات قرآن در فرآيند تفسير، تابع ضوابطي است و از مباني خاصي ريشه می گيرد. اين مقاله با واکاوي متن تفسير الميزان درصدد به دست دادن مباني فهم مفردات قرآن از ديدگاه علامه طباطبايي و بيان تأثير آن در تفسير قرآن است.
آداب و شرايط تفسير امورى اند كه مراعات آن ها خطاى مفسّر را به حداقل مى رسانند. دانشمندان و مفسّران بر اين بحث مهم تأكيد كرده اند. اشتباهات و اختلافات در تفسير نوعاً بر اثر غفلت از آن است.[1] البته آداب و شرايط مورد بحث بيشتر در تفسير اجتهادى مطرح مى باشد و گرنه تفسير روايى محض آداب و شرايط چندانى ندارد.
فهم متون دینی، بویژه قرآن مانند فهم گفته ها و نوشته های دیگر قانونمند است. علاوه بر این، قرآن کریم به دلیل ویژگیهای منحصربه فرد ملاکهای افزونتری برای فهم دارد که غفلت از آنها انسان را از شناخت درست مراد آن بازمی دارد. از دیرباز کژفهمی های بسیاری دامنگیر مراجعان به قرآن بوده و هست. این کژفهمی ها همزاد خود قرآن است و پیامبر و جانشینان گرامی ایشان همواره مخاطبان قرآن را به فهم درست و بایسته راهنمایی کرده، آنان را از انحراف در فهم کتاب خدا بازداشته اند.
چكيده اين مقال بر آن است كه اولاً فهم قرآن براى همگان ممكن، و ثانيا روشمند است. مؤلّف، چهارده شرط را براى تفسير صحيح قرآن ذكر می كند كه عبارتند از: 1. آگاهى از قواعد زبان عربى؛ 2. آگاهى از معانى مفردات قرآن؛ 3. تفسير قرآن به قرآن؛ 4. مراجعه به شأن نزول ها؛ 5. مراجعه به احاديث صحيح؛ 6. توجّه به هماهنگى مجموع آيات قرآن؛ 7. توجّه به سياق آيات؛ 8. آگاهى از آراى مفسّران اسلامى؛ 9. پرهيز از هر نوع پيشداورى؛ 10. آگاهى از بينش هاى فلسفى و علمى؛ 11. آگاهى از تاريخ صدر اسلام؛ 12. آگاهى از قصّه ها و تاريخ زندگانى پيامبران؛ 13. آگاهى از تاريخ محيط نزول قرآن؛ 14. شناخت آيات مكىّ از مدنى.
دستورالعمل هايى كلى براى تفسير، مبتنى بر مبانى عقلى، نقلى و عقلايى؛ «قواعد» جمع قاعده است و قاعده در زبان عربى و فارسى معانى و كاربردهاى متعددى[1] مانند پايه و اساس دارد.[2] خليل، ابن فارس و فيّومى نيز «قواعد البيت» را پايه هاى خانه معنا كرده اند.[3] در قرآن كريم نيز در اين معنا به كار رفته است: «واِذ يَرفَعُ اِبرهيمُ القَواعِدَ مِنَ البَيتِ واِسمـعيلُ ...».(بقره/2،127) به گفته طبرسى، قواعد، اساس و اركان مانند هم اند. مفرد قواعد قاعده است و معناى اصلى آن در لغت ثَبات و استقرار است.