مقالات

افزایش كتاب های تفسیر قرآن در قرن معاصر با سبك و سیاقی یكسان و با سخنانی همسان گمان هم طرازی را در نگاه نخستین در میان آنها تداعی می نماید.  گشایش و صیقل آیینه نقد و بررسی این هنر را دارد كه برجستگی ها و كاستی های هر یك نسبت به دیگری را آشكار نموده؛ و اهل مطالعه و دانش و پژوهش را در انتخاب مسیر رهنمون باشد. این قلم در همین راستا چشم اندازی بر تفسیر اطیب البیان دارد كه به دست فقیه و مفسر شیعی - مرحوم آیت الله سید عبدالحسین طیب اصفهانی - در 14 جلد به زبان فارسی نگارش یافته است .
در شماره چهلم مجله کیهان اندیشه، مقاله ای درج گردیده بود با عنوان «بررسی گفتاری در تأویل و تفسیر» که اشکالاتی را درباره تأویل قرآن و برخی از تأویلات عرفانی مطرح می ساخت.هر چند که به نظر می رسید، جواب آن مسائل بر اهل فن روشن و مبرهن است، و نیازی به پاسخ و توضیح نیست، اما از آنجا که ممکن است برخی از مخاطبان نشریه، خواهان پاسخی در برابر آن پرسشها و ایرادها باشند، اینجانب لازم دانستم که نکاتی را یادآور شوم.
البيان في تفسير القرآن، اثر فقيه شيعه معاصر آيت الله سيد ابوالقاسم خويي( متوفي 1371 ش ) است. اين كتاب از دو بخش تشكيل شده است .مقدمه اي در علوم قرآن و تفسير سوره حمد؛ با وجود توجه گسترده به بخش علوم قرآني اين اثر، متاسفانه بخش تفسيري آن چندان مورد توجه و ژرفكاوي هاي پژوهشي واقع نشده است .اين در حالي است كه به نظر مي رسد در اين بخش مباحث ارزشمندي از جهت محتوا و روش شناسي تفسير قرآن ارائه شده است؛
نام اسحاق(علیه السلام) 17 بار در قرآن كريم در آيات 133، 136، 140 بقره/ 2؛ 84 انعام/ 6؛ 84 آل‏ عمران/ 3؛ 163 نساء/ 4؛ 71 هود/ 11؛ 6، 38 يوسف/ 12؛ 39 ابراهيم/ 14؛ 49 مريم/ 19؛ 72 انبياء/ 21؛ 27 عنكبوت/ 29؛ 112- 113 صافّات/ 37، 45 ص/ 38 ذكر شده است.
مقدّمه راه شناخت صحيح و كامل هر موضوعي، بهره گيري از منابع اطلاعاتي مطمئن است. فهم و تفسير درست آيات قرآن نيز منوط به بهره مندي از منابع تفسيري غني و اطمينان بخش است و در صورت بي توجهي به اين نكته، مفسّر به ورطه تفسير به رأي يا برداشت هاي ناروا خواهد افتاد و از بسياري نكات و مفاهيم ارزشمند قرآني، محروم مي ماند. در ميان منابع مختلف تفسير، منابع ادبي نقش و اهميت بسزايي در فهم درست و روا از آيات وحي به عهده دارند.
«أسباط» جمع سِبْط و برگرفته از ريشه «س- ب- ط» است.«1» كاربردهاى متفاوت اين مادّه و مشتقّات آن«2» و گزارشهاى واژه نگاران از معناى آن نشان می دهد كه ريشه «س- ب- ط» در اصل به معناى امتداد و انتشار امورى به كار می رود كه منشأ و ريشه واحدى داشته و امتداد و انتشار آنها به صورت طبيعى و آسان صورت می گيرد.«3»
واژه «احمد» در قرآن كريم فقط يك بار و به صورت يكى از نام هاى پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) به كار رفته است: «و اذ قالَ عيسَى ابنُ مَريَمَ يبَنى اسرءيلَ انّى رَسولُ اللّهِ الَيكُم مُصَدّقًا لِما بَينَ يَدَىَّ مِنَ التَّورةِ ومُبَشّرًا بِرَسولٍ يَأتى مِن بَعدِى اسمُهُ احمَدُ فَلَمّا جاءَهُم بِالبَيّنتِ قالوا هذا سِحرٌ مُبين». (صف/ 61، 6)
چكيده قرآن فصيح ترين كلام است كه به زبان عربي بر پيامبر گرامي اسلام(صلی الله علیه و آله) نازل شده است. برخي از آيات اين كتاب به گونه هاي مختلف قرائت شده است، ولي فقط يكي از آنها صحيح و بقيه غيرصحيح است. يكي از اموري كه می تواند مفسر را در برخي از قرائت هاي اختلافي، به قرائت صحيح نزديك يا از قرائت غير‌صحيح دور كند، بررسي قرائت ها از نظر قواعد نحوي است.
چكيده قرآن فصيح ترين كلام است كه به زبان عربي بر پيامبر گرامي اسلام(صلی الله علیه و آله) نازل شده است. برخي از آيات اين كتاب به گونه هاي مختلف قرائت شده است، ولي فقط يكي از آنها صحيح و بقيه غيرصحيح است. يكي از اموري كه می تواند مفسر را در برخي از قرائت هاي اختلافي، به قرائت صحيح نزديك يا از قرائت غير‌صحيح دور كند، بررسي قرائت ها از نظر قواعد نحوي است.
آل عمران اين واژه فقط يك باردرآيه 33 سومين سوره قرآن آمده؛ از اين رو، اين سوره به «آل عمران» موسوم شده است: «إِنَّ اللّهَ اصطَفی ءَادمَ و نُوحاً و ءَالَ إبرهيمَ وَ ءَالَ عمرانَ عَلَى العلَمين؛ همانا خداوند، آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برگزيد.»(آل عمران/ 3، 33)