گروه ها

(و اصحاب الشمال ما اصحاب الشمال* فی سموم و حميم* و ظل من يحموم*لا بارد و لا کريم) و اصحاب شمال چه اصحاب شمالي؟ آنها در ميان بادهای کشيده و آب سوزان قرار دارند و در سايه ی دودهای متراکم و آتش زا، سايه ای که نه خنک است و نه مفيد.(سوره واقعه/41)
(و اسئلهم عن القرية التّي كانت حاضرة البحر اذ يعدون في السّبت اذ تأتيهم حيتانهم يوم سبتهم شرّعاً و يوم لا يسبتون لا تأتيهم كذلك تبلوهم بما كانوا يفسقون) واز آنها درباره ي (سرگذشت) شهري كه در ساحل دريا بود سؤال كن و (به خاطر بياور) هنگامي را كه آنها در روز شنبه تجاوز (و طغيان در برابر قانون الهي) مي كردند همان هنگام كه ماهيانشان روز شنبه (كه روز تعطيل واستراحت آنها بود) آشكار مي شدند اما در غير روز شنبه به سراغشان نمي آمدند اين گونه آنها را به چيزي آزمايش كرديم كه در برابر آن نافرماني مي نمودند.(اعراف-163)
(و نادي اصحاب الاعراف رجالاً يعرفونهم بسيماهم قالوا ما اغني عنكم جمعكم و ما كنتم تستكبرون) و اصحاب اعراف مرداني ( از دوزخيان را ) كه از سيمايشان آنها را مي شناسند، صدا مي زنند و مي گويند، ديديد كه گرد آوري شما ( از مال و ثروت و زن و فرزند ) و تكبر هاي شما به حالتان سودي نداد
موجودات عالم به سه گروه تقسیم می شوند: 1. جمادات، 2. نباتات، 3. حیوانات؛ که یا دارای عقلند مانند: انسان، فرشتگان و جنّیان و یا فاقد عقل و هوشند مانند: حیوانات و بنابر آیات قرآن کریم موجودی به نام «جنّ» در جهان آفرینش وجود دارد که از نظر تکلیف و شایستگی مورد خطاب پروردگار قرار گرفته، چرا که:
مشهور در ميان اهل تاريخ آن است كه ولادت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درعام الفيل بوده و عام الفيل همان سالى است كه اصحاب فيل‏ به سركردگى ابرهه به مكه حمله بردند و به وسيله پرنده ‏هاى ابابيل‏ نابود شدند.
به رغم اين كه بحث در مورد صابئين, بحث تازه اى نيست و سابقه تحقيق كلاسيك پيرامون آنان به قرن هفدهم ميلادى مى رسد, اما آن چه پس از يك بررسى اجمالى در اين باره به نظر مى رسد, تشتت آرا و سردرگمى محققين قديم و جديد است.
سه آيه از قرآن كه دربردارنده واژه «صابئين» است به ترتيب عبارتند از: 1- آيه 62 سوره بقره: «إن الذين ءامنوا و الذين هادوا و النصارى و الصابئين من ءامن باللَّه و اليوم الآخر و عمل صالحا فلهم أجرهم عند ربهم و لاخوف عليهم و لاهم يحزنون»
چكيده سوره فيل و ماجراى اصحاب فيل همواره مورد توجه تاريخ نگاران و مفسران بزرگ قرار گرفته و هر كدام به بخشى از اين ماجرا پرداخته اند. در اين مقاله، در ابتدا سعى شده از اطلاعاتى كه از منابع عربى، حبشى، رومى و يونانى و به ويژه سنگ نوشته ها درباره زندگى ابرهه به دست آمده است تا حد امكان، تصوير روشن و دقيقى از شخصيت و زندگى ابرهه فراهم شود.
گروهى از عذاب شدگان يهود بر اثر سرپيچى از فرمان خداوند درباره حرمت كار در روز شنبه اين واژه به صورت صريح تنها يك بار در آيه 47 نساء/4 به كار رفته است; ولى در آيات 65 ـ 66 بقره/2; 154 نساء/4; 78 مائده/5; 163 اعراف/7 و 124 نحل/16 داستان اين قوم و سرانجام آنان بيان گرديده است.
ساكنان بيشه زارى كه بر اثر كم فروشى و در پى تكذيب شعيب(عليه السلام) با عذاب الهى ناب اين عنوان به صورت تركيب اضافى «اصحاب الايكه» 4 بار در آيات 78 حجر/ 15; 176، شعراء/ 26; 13، ص/ 38 و 14 ق/ 50 آمده است. ايكه به معناى درخت، و جمع آن «أيْك» به معناى انبوه درختان است.[1] قتاده، ايكه را بيشه اى دانسته كه بيشتر درختان آن «دَوْم» است كه آن را «مُقْل» نيز گويند.[2] دَوْم نوعى درخت خرما و مُقْل ميوه يا صمغ آن است.[3] انبوهى از درختان اراك يا خرما، درختان بسيار درهم پيچيده[4]، درخت* يا درختى كه شاخه هايش در هم پيچيده[5] معانى ديگرى است كه براى ايكه بيان شده است. در اين ميان نظرى هم بر خلاف موارد پيشگفته، ايكه رانام قريه و شهر دانسته است.[6]